22593_916

متاسفانه آمار فروش و خرید نوزادان روز به روز در حال افزایش است و افرادی که از لحاظ مالی بی بضاعت هستند و توان بزرگ کردن فرزندشان را ندارند به مبالغ بسیار ناچیزی فرزند خود را می فروشند فقر و گرفتاری والدین در این خانواده ها آن ها را وادار به نوزادفروشی می کند کودک فروشی در بسیاری از شهرهای کشور دیده شده است ،می خواهیم صحبت های مددکاران اجتماعی را درباره پدیده کودک فروشی بخوانیم با ما همراه باشید.

در حالی که شهروندان همچنان در شوک اخبار متعددی هستند که درباره خرید و فروش نوزاد و کودک در تهران منتشر می‌شود، این بار خبری روی خروجی خبرگزاری‌ها قرار گرفته است که مبتنی بر آن سه نوزاد سه قلو در اراک به حراج گذاشته شده‌اند. معضل خرید و فروش نوزادان معضل تازه‌ای نیست، اما در سال‌های اخیر با رسانه‌ای شدن مواردی از آن حساسیت روی این موضوع بیشتر شده است. فقر و گرفتاری والدین در دام آسیب‌های اجتماعی از عمده دلایل فروش نوزادان به حساب می‌آید.
تکدی‌گری، گل‌فروشی، دستفروشی و…. شغل کودکان کاری است که برخی از آنها روزگاری به قیمت ناچیز فروخته شده اند. می‌توان عنوان کرد در سال‌های اخیر این بازار توسط سودجویان رونق یافته است، تا جایی که آبان سال گذشته رئیس کمیته اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران با اشاره به خرید و فروش نوزادان در اطراف برخی بیمارستان‌های جنوب تهران گفت که این کودکان به دلیل بیماری‌های مختلف بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار تومان به فروش می‌رسند.

فاطمه دانشور افزود: خانم‌های کارتن خواب و زنان روسپی به هنگام زایمان به برخی از بیمارستان‌های جنوب و مرکز شهر مراجعه می‌کنند و پس از به دنیا آمدن نوزاد با دریافت ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار تومان بچه خود را می‌فروشند. همچنین گاهی اوقات مشکلات معیشتی خانواده‌ها نیز به این قضیه دامن می‌زند.
نوزادفروشی تکان‌دهنده در اراک
با اختلاف یک دقیقه، پا به این دنیا گذاشته‌اند، اما سرنوشت هر سه‌شان یکسان بوده است. آنها به این دلیل که زودتر از موعد متولد شده‌اند، همچنان در دستگاه نگهداری می‌شوند.

مادرشان ۳۳ ساله است و همسر دوم مردی شده که هنوز درگیر پرداخت مهریه همسر اولش است. در روستای آنها دختر که سنش از ۳۰ سال می‌گذرد باید حتما به خانه بخت برود و «مژگان» به اجبار خانواده، با مردی که دو سال از خودش بزرگ‌تر بوده و از همسر اولش جدا شده، ازدواج کرده است. آنها درگیر مشکلات عدیده‌ای هستند و مژگان و سعید هیچ گاه نتوانسته‌اند از پس مخارج زندگی‌شان برآیند.

آنها در روستایی در حوالی شازند از توابع استان مرکزی زندگی می‌کنند و مرد خانواده کار مشخصی ندارد. با این شرایط، او از همان ماه‌های نخست زندگی مشترکشان تاکید زیادی بر فرزندآوری داشته و سرانجام پس از گذشت سه سال، خواسته مرد با تولد «نیکا»، «سارا» و «خورشید» برآورده می‌شود.

مردی که می‌خواسته پدر یک فرزند شود، حال با تولد سه قلوها غافلگیر شده و به فکر فروش فرزندانش افتاده است. او در ابتدا، بهای ۴۰ میلیون تومان را برای هر یک از فرزندان خود تعیین کرده اما زمانی که با استقبال خریداران تهرانی مواجه نشده است، قیمت در نظر گرفته برای فرزندانش را پایین آورده است.

مددکار اجتماعی موسسه خیریه مهرآفرین در این رابطه گفت: یک هفته قبل، مژگان برای وضع حمل به یکی از بیمارستان‌های اراک مراجعه می‌کند. او به این دلیل که توان پرداخت هزینه‌های بیمارستان را نداشته از طرف مددکاران بیمارستان به موسسه خیریه مهرآفرین معرفی می‌شود.

فاطمه یزدان‌پور افزود: زمانی که با مژگان مواجه شدیم، او اعلام کرد که همسرش قصد دارد سه‌قلوها را به فروش برساند. این مددکار اجتماعی بیان کرد: به علت شرایط ویژه مادر، سه‌قلوها ۴۰ روز زودتر از موعد مقرر به دنیا می‌آیند و به همین دلیل باید در دستگاه نگهداری می‌شدند.

او آشنایی پدر نوزادان با یک زن در بیمارستان را یکی از اصلی‌ترین دلایل تشویق پدر به فروش فرزندان خود دانست و گفت: روزی که سه‌قلوها متولد شدند، «سعید» پدر سه نوزاد با یک زن که خود را کارمند بازنشسته یکی از نهادهای دولتی معرفی کرده، آشنا می‌شود. با توجه به انگیزه پدر سه قلوها برای فروش نوزادانش، بحث فروش آنها مطرح می‌شود.

او در ابتدا برای هر کدام از آنها قیمت ۴۰ میلیون تومان را تعیین می‌کند، اما پس از چانه‌زنی‌های زیاد، حاضر می‌شود هر کدام از نوزادان خود را به بهای ۲۰ میلیون تومان بفروشد. او اظهار کرد: مادر نوزادان موضوع فروش سه‌قلوها را فاش کرد و ما نیز متوجه شدیم که پدر قصد دارد فرزندان خود را به دست یک زن بسپارد تا راهی تهران شود.

این طور به نظر می‌رسید که پدر در حال جروبحث برای افزایش بهای نوزادان است تا علاوه بر کسب درآمد، مبلغی را نیز به پدر و مادر خود بدهد. به گزارش میزان، یزدان پور از ارسال گزارش مددکاری به دادستانی خبر داد و گفت: گزاش مددکاری و وضعیت فرزندان با همکاری اورژانس اجتماعی در اختیار دادستان قرار گرفت و خوشبختانه با حکم دادستان اراک، مقرر شد سه‌قلوها به علت عدم صلاحیت خانواده، برای نگهداری از فرزندان به سازمان بهزیستی واگذار شوند.
سودجویان و رونق بازار نوزادفروشی
رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران درباره پدیده «کودک فروشی» می‌گوید: نوزادفروشی از جمله مواردی است که منزلت انسان‌ها و جامعه را زیر سوال می‌برد. کوروش محمدی می‌افزاید: تصور می‌شود در دهه‌های اخیر مسائلی مانند فقر و تنگدستی، بیکاری، رشد فحشا و آسیب‌های جدی در حوزه ازدواج باعث شده تا حدود زیادی شاهد رشد کودکان بی سرپرست و سر راهی باشیم. او ادامه می‌دهد: در گذشته این کودکان رها شده سر راهی محسوب می‌شدند، اما از زمانی که معتادان و افراد سودجو به میان آمدند، بحث خرید و فروش نوزادان مطرح شد و بازاری در این زمینه در جامعه به راه افتاد، به گونه ای که اکنون شاهد خرید و فروش نوزادان در سراسر کشور به ویژه کلانشهرها هستیم.

او اطهار می‌کند: نوزادفروشی نسل دوم کودکان کاری است که از طرف آدم‌های سودجو، متکدیان و افرادی که در حوزه مواد مخدر کار می‌کردند به کار اجباری گرفته می‌شوند. کودکان کار انسان‌های عادی جامعه نیستند و آسیب‌هایی را از گذشته با خود به همراه دارند. محمدی خاطر نشان می‌کند: اخیرا برخی افراد برای رسیدن به اهداف مالی و پوشش نیازهای خود به صورت هوشمندانه و آگاهانه نوزادانی را به دنیا می‌آورند. او بیان می‌کند: همچنین برخی از خانواده‌ها نیز ممکن است جزو آن دسته از افرادی باشند که خیلی گرایش به فروش فرزندان شان ندارند، اما به دلیل شرایط سخت زندگی که در حوزه معیشت برایشان اتفاق افتاده، توانایی امرار معاش و جبران نیازهای زندگی را ندارند.

بنابراین بخشی از آن نیازها را از طریق نوزادفروشی تامین می‌کنند. او مطرح می‌کند: البته این مساله به ضعف خدمات اجتماعی جامعه در ارتباط با تولید مثل، فرزندان بی سرپرست و حتی ایجاد شرایط طبیعی برای زندگی حداقلی شهروندان بر می‌گردد. او توضیح می‌دهد: فروش نوزادان می‌تواند ریشه در نوع نگاه و نگرش متولیان و قانونگذاران در جامعه داشته باشد.

رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران ادامه می‌دهد: برای مثال قوانینی که در ارتباط با ازدواج با فرزندخوانده وضع شد، به منزلت انسان‌ها ضربه زند.

باید بدانیم که نتایج ناخواسته و دراز مدت چنین قوانینی در بروز نگرش‌های مثبت و فروش نوزادان تاثیر بسزایی دارد. او اعلام می‌کند: نوزادفروشی زنگ هشدار برای جامعه ماست. به شرایطی نزدیک می‌شویم که هشداربرانگیز است. این مساله نیاز به همت و عزم جدید برای تقویت خدمات اجتماعی و پوشش صددرصدی نیازهای خانواده‌های آسیب‌پذیر دارد.

سلامانه