7

شاید شما نیز با کودکانی مواجه شده باشید که مشکل ترس بیش از حد دارند. آنها زمانی که می خواهند در خانه تنها بمانند حاضرند هر گونه تنبیه را بپذیرند اما تنها نمانند. شاید جالب باشد که بدانید تنها خانواده مقر بروز اینگونه ترس در کودک است.

اصلا نمی دانم این ترس از کجا آمده و ریشه آن چیست ولی وقتی می بینم پسر کوچکم خودش به تنهایی در اتاقش می خوابد و هیچ مشکلی ندارد، کمی به او حسادت می کنم. چون من به خاطر همین ترس همیشه پیش پدر و مادرم می خوابیدم. پسرم الان سن زیادی ندارد و با تنهایی و تاریکی مشکلی ندارد ولی نگرانم که او هم بعدها مانند من شود. نمی خواهم او هم مثل من از اتاق خالی بترسد. چند شب پیش که کنار تختش نشسته بودم و او را در خواب نگاه می کردم، به فکر افتادم با یکی از متخصصان درباره ترس های خودم و موروثی بودن آن صحبت کنم. در اولین فرصت با دکتر نسرین امیری، روان پزشک و فوق تخصص روان پزشکی کودک و نوجوان و استادیار دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تماس گرفتم و درباره ترس کودکان و نحوه ایجاد ترس در آنها گفت وگو کردم.

اصلا چرا ترس در کودکان به وجود می آید؟

 

ترس از نظر علمی، یک مقوله توخالی است که آن را به کودکان و فرزندان خود منتقل می کنیم. وقتی نوزاد به دنیا می آید، هیچ برداشت خاصی از واکنشی به نام ترس ندارد. به همین دلیل از تنهایی، تاریکی و مسایلی مانند آن نمی ترسد و به راحتی این شرایط را می پذیرد اما به تدریج، با رشد و تکامل، داده هایی به وسیله والدین در ذهن او جای می گیرد یا خودش از محیط دریافت می کند که پس از مدتی باعث ایجاد ترس می شوند.

 

یعنی ترس های واقعی وجود ندارد؟

 

واکنش به چیزی که وجود خارجی ندارد، مثل ترسیدن بچه از لولو یا حتی ترس از چیزی که واقعیت دارد، مثل ترسیدن از یک حیوان وحشی، مطابق سیستم طبیعی بدن نیست. یعنی اگر حتی با یک حیوان درنده روبرو شویم، واکنش های طبیعی ما (اعم از فرار، دفاع، حمله یا شوکه شدن) به هیچ وجه مانند ترس نخواهد بود و اصلا با ترسی که یک عمر از احتمال مواجهه با این وضعیت داشته ایم، مطابقت ندارد.

 

پس چرا بیشتر افراد از همان دوران کودکی از چیزهای متفاوتی می ترسند؟

 

ترس در مفهوم کلی به تجاربی که شخص از محیط به دست آورده یا به واسطه افراد دیگر به او منتقل شده بستگی دارد. متاسفانه معمولا ترس هایی را که در کودکان به وجود می آید و تا مدت ها باقی می ماند، معمولا خانواده ها و والدین به کودکان منتقل می کنند.

 

یعنی والدین به عمد یک خصیصه منفی در کودک ایجاد می کنند؟

 

بله، اینکه چرا والدین تا این حد ترس را در فرزندان خردسال خود تقویت می کنند و آنها را از موضوعات مختلف می ترسانند، ریشه در نگرش تربیتی آنها دارد. والدین گمان می کنند می توان با ترساندن، کودک خود را تربیت کرد. ترساندن کودکان از موضوعات مختلف ریشه در ناآگاهی خانواده ها از روش صحیح مقابله با حوادث و موضوعات مختلف دارد. وقتی پدر و مادر نمی دانند در مقابله با این وضعیت چگونه فرزند خود را توانمند کنند، ترجیح می دهند صورت مساله را حذف و با ایجاد ترس، او را از آن موضوع دور کنند.

 

برای جلوگیری از ایجاد این ترس ها اقدامی هم می توان انجام داد؟

 

در مورد ترس کودکان، بیش از اینکه نیاز باشد روی کودکان کار کنیم، باید والدین را توجیه کرد. همیشه والدین ترس را در کودکان ایجاد می کنند و این مساله ریشه در فرهنگ و رسوم هر جامعه دارد. پدر و مادرها به دلیل اینکه نگران فرزندان خود هستند و دنیای پیرامون خود را دنیای ناامنی می دانند، این موضوع را اصل در نظر می گیرند و ترس را در ذهن کودک متبلور می کنند غافل از اینکه مفاهیمی که در ذهن او شکل می گیرد، با آنچه در ذهن ماست، تفاوت دارد.

پس والدین برای آگاه کردن فرزندان از خطرهای مختلف باید چه کار کنند؟

 

والدین باید توجه داشته باشند که ایجاد ترس در ذهن کودک با هشدار دادن به او تفاوت دارد. وظیفه خانواده ها هشدار دادن در مورد مسایل مختلف و خطرناک است ولی نباید درباره آن مسایل در ذهن کودک ترس ایجاد کنند. ما آنچنان این حریم ها و حفاظ ها را سخت و نفوذناپذیر می کنیم که کودکی که در آن قرار دارد، گمان می کند انگار واقعا یک جای کار طبیعت درست نیست و مساله دار است و نمی داند توهمی که در ذهن او ایجاد شده، اشتباه است.

 

عوامل ژنتیکی هم در انتقال ترس از والدین به فرزندان دخالت دارد؟

 

تجربه نشان داده است که ژن ها هم می توانند در انتقال ترس از والدین به فرزندان موثر باشند و در این موارد والدین ترس را از طریق ۲ مکانیسم به فرزند خود منتقل می کنند؛ یکی از طریق ژن و دیگری از طریق آموزش و اکتساب. کودکان از این نظر با هم تفاوت های بسیاری دارند ولی نکته بارز این است که حتی اگر ژن حالت های اضطرابی و ترس در کودک وجود داشته باشد، اگر والدین و به خصوص مادر کفایت لازم در تربیت فرزند را داشته باشند، دلیلی برای بروز حالت های اضطرابی در او نیست.

این ترس ها می توانند حالت بیماری نیز پیدا کنند؟

 

بله.

 

والدین چطور می توانند متوجه این مساله شوند؟

 

برای اینکه متوجه شویم چه موقع ترس های کودک از حالت معمول خارج شده و به درمان نیاز دارد، باید به عملکرد کودک توجه کرد. در مواردی که ترس به وجود آمده در کودک، در عملکرد تحصیلی (مانند ناتوانی در پاسخگویی به پرسش های معلم در صورتی که پاسخ را بلد است)، عملکرد ارتباطی و اجتماعی (مانند ناتوانی شرکت در بازی های گروهی با دوستان، ترس از خارج شدن از منزل) و پرداختن به امور شخصی (مانند به تنهایی حمام کردن، استفاده از سرویس بهداشتی، خوابیدن) تاثیر دارد، باید برای درمان اقدام شود.سلامت

 

برای جلوگیری از به وجود آمدن ترس در کودکان، اقدام خاصی هم می توان انجام داد؟

 

بله، هرگز نباید برای تربیت کودکان آنها را ترساند چون این کار درست مانند تنبیه بدنی در تربیت مضر است. مادر باید همراه کودک باشد و بتواند خود را با شرایط کودک وفق دهد. پدر و مادر در این زمینه کار چندان دشواری نخواهند داشت. مادر باید در مورد کودکی که خود مستعد حالت های اضطرابی و ترس است، جسورانه تر عمل کند، به کودک اجازه تجربه بدهد و این تجربه ها را ارزشمند بداند و فرزندش را به این کار تشویق کند تا در شرایط مطلوب تری قابلیت های خود را بروز دهد. در مورد کودکان کنجکاو و فعال هم فقط کافی است از آنها در برابر خطرها محافظت شود و درباره خطرها هشدار داد، نه اینکه آنها را ترساند.