یکی از طبیعی ترین حس هایی که در کودکان وجود دارد ، حس کنجکاوی در آنهاست. او از بدو تولد دوست دارد با محیط اطراف خود آشنا شود و ناشناخته ها را بیابد. در این مطلب در رابطه با روش هایی برای تحریک کردن حس کنجکاوی طبیعی در کودک بیشتر صحبت خواهیم کرد.
البته این حس کنجکاوی طبیعی کودک شما، در صورتی که با یکی از کارهای فوری شما (مثلا رساندن کودک به مهدکودک در اول صبح برای اینکه به موقع در محل کارتان حاضر شوید) همزمان شود، ممکن است حواس شما را از کارهای اصلی تان غافل کند؛ علاوه بر این شاید توجه به این نکته که در دنیای کودک، راه رفتن یک حلزون از کارهای شما مهمتر است، برایتان چندان خوشایند نباشد! در اینجا چند راه برای بهره بردن از کنجکاوی کودک و تبدیل کردن آن به یک تفریح شاد و هیجان انگیز، ارائه شده است:
وقتی می خواهید برای خرید یا انجام کاری از منزل بیرون بروید، به همراه بردن کودک ممکن است برایتان مصیبت باشد، اما از همین فرصت هم می توانید استفاده کنید و یک سفر اکتشافی هیجان انگیز و مفرح ایجاد کنید. نانوایی، میوه فروشی، قصابی، فروشگاه کفش و هر جای دیگر می تواند برای کودک دنیای تازه ای باشد که در آن افراد و موضوعات جالب را تجربه کند. می توانید از قبل او را برای رفتن به چنین جایی آماده کنید و بایدها و نبایدها را مشخص کنید؛ زمانی که در صف ایستاده اید یا منتظر تمیز کردن گوشت یا مرغ هستید، می توانید در مورد آنچه در محیط اتفاق می افتد با کودک خود حرف بزنید.
باران می آید؟ لازم نیست بداخلاقی کنید! بارانی و چکمه های پلاستیکی کودکتان را به او بپوشانید و برای خرید از خواروبار فروشی با هم بروید؛ در بین راه در چاله های آب لگد بزنید، شاخه های درختان را تکان دهید تا قطرات باران که روی آنها مانده اند بر سر و رویتان بپاشند و به کودکتان نشان دهید که چگونه می تواند قطره های باران را با زبانش بگیرد و به دهان ببرد! با هم به ابرها نگاه کنید؛ او ممکن است برای شما بگوید که چه شکلهای جالبی در ابرها می بیند و شما را شگفت زده کند. بعد به خانه بیایید، کاکائو درست کنید و با خامه هایی که به شکل ابر درآورده اید، روی آن را بپوشانید. برای شام هم می توانید پوره سیب زمینی ابری به او بدهید!
می توانید با تبدیل گردشهای بیرون شهر در پایان هفته به مسافرتهای هیجان انگیز و پرماجرا، حس ماجراجویی کودک خود را ارتقاء دهید. لباسهای مخصوص گردش بپوشید (می توانید کلاه ایمنی بچه گانه یا چراغ قوه به کودک خود بدهید) و خوراکیهای سبک مخصوص سفر را همراه ببرید (با به نخ کشیدن دانه های آجیل می توانید یک دستبند خوراکی درست کنید). اجازه دهید که کودکتان نیز یک عروسک را به عنوان همراه با خودش بیاورد. می توانید از سفر کوتاه خود، سوغاتی و یادگاری بیاورید (می توانید از این جعبه سوغاتیها برای سرگرم کردن کودک در یک روز بارانی استفاده کنید تا مجبور نشوید با او به خیابان بروید و خیس خیس برگردید!).
پدر و مادران شاغل معمولا از اینکه نمی توانند گردشها و فعالیتهای شاد و خلاقانه با کودک خود داشته باشند، بیشتر احساس گناه می کنند؛ ممکن است بگوئید من فقط دخترم را بعد از ظهرها می بینم، و ما دیشب تنها توانستیم برای شام و حمام در کنار هم باشیم. اما با قدری تخیل، همه پدر و مادرها (حتی آنهایی که خسته از سر کار بر می گردند) می توانند میز شام را به کلبه خوراکیها یا وان حمام را به یک اقیانوس پرهیجان تبدیل کنند! و در واقع، آنچه کودک شما بدان نیاز دارد، فقط همین است.
همانگونه که احتمالا خود شما هم متوجه شده اید، بچه ها زیاد وقت تلف می کنند. این بدان خاطر است که آنها در همین لحظه زندگی می کنند (به قبل و بعد کاری ندارند) و تنها به چیزهایی که جلوی رویشان قرار دارد، توجه می کنند. طبیعی است که شما نتوانید همواره پا به پای کودک راه بروید و در هر کاری که او دوست دارد، همراهی اش کنید؛ اما بهتر است هر وقت می توانید، کمی بیشتر برایش وقت بگذارید. او یک کفشدوزک دیده است؟
کفشدوزک را روی دست او (یا اگر او می ترسد، روی دست خودتان) قرار دهید. خالهای سیاه رنگ او را بشمارید. درباره اینکه کفشدوزک چه می خورد، کجا زندگی می کند و شبها کجا می رود، با هم حرف بزنید. اگر باغبانی می کنید و به یک کرم یا حشره برخورد کردید، آن را به کودک خود نشان دهید. اجازه دهید با آرامی با آن بازی کند، یا اینکه آن را در یک شیشه بگذارید تا کودک شما بتواند برای چند دقیقه آن را ببیند. سپس با کمک کودک، کرم یا حشره را در باغچه رها کنید. اگر با کودک خود در حال قدم زدن در خیابانهای شهر هستید و به یک تابلوی تبلیغاتی یا دیوار نوشته برخورد کردید، چند لحظه صبر کرده و به آن نگاه کنید. می توانید یک بازی ساده را شروع کنید: از او بپرسید که آیا می تواند مردی را که کلاه خنده دار دارد پیدا کند؟ ماشین قرمز را چطور؟ سگ بزرگ را چطور؟
ممکن است گاهی اوقات چیزهایی برای کودک جذاب باشند که برای شما جذاب نیستند. شما ممکن است در یک باغ وحش، شتر یا فیل را به او نشان بدهید، اما توجه او به کبوترها و موشهایی که به قوطی های کنسرو در زباله ها حمله می کنند، جلب شود. اشکالی ندارد. اجازه دهید تا به کبوترها و موشها نگاه کند. این حیوانات کوچکتر از فیل و شتر هستند (با قد و اندازه خود کودک متناسبند!) و بالاخره بخشی از طبیعت محسوب می شوند که می توانند همانند شتر یا فیل، علاقه او را به طبیعت تحریک کنند.
کودکان به تغییراتی که در دنیای اطراف ایجاد می شوند، علاقه نشان می دهند؛ که این شاید بدان خاطر است که خود آنها نیز به سرعت در حال تغییر هستند. از چیزهایی که در دسترس هستند شروع کنید: وقتی اولین ستاره شب در آسمان ظاهر شد، یک آرزو بکنید؛ یا ماه را در طول شبهای یک هفته، هر شب نگاه کنید و در مورد تغییر شکل آن با همدیگر صحبت کنید.
اما شما می توانید خودتان نیز چیزهایی را در خانه تولید کنید که دائم تغییر کنند. یک دانه لوبیا یا نخود فرنگی را که به سرعت رشد می کند در یک گلدان کوچک بکارید و تعداد روزهایی را که طول می کشد تا آن سبز شود، بشمارید. یا اینکه نور یک چراغ قوه قوی را داخل گلدان شیشه ای بیندازید تا او بتواند رشد ساقه و حرکت ریشه ها به سمت آب را ببیند. ساقه کرفس را در فنجانی که پر از آب است قرار دهید، رنگ قرمز خوراکی را به آب اضافه کنید و مدت زمانی را که طول می کشد تا رنگ قرمز به همراه آب وارد ساقه کرفس شود، اندازه گیری کنید.
نشاسته ذرت را به آب اضافه کنید تا یک خمیر صدادار ایجاد شود، یا سرکه را به مایه کیک اضافه کنید و ایجاد حبابهای زیبا را در آن مشاهده کنید. با این حال بهتر است که خمیر کیک را به کیک تبدیل کنید؛ زیرا نتیجه آن برای کودک دوست داشتنی تر و خوشمزه تر است! وقتی هنوز شام آماده نیست بعضی از والدین، از حقه قدیمی ژلاتین استفاده می کنند: یک بسته پودر ژله یا دو ورقه ژلاتینی ساده را در آب حل می کنند، و آنگاه به کودک می دهند تا آن را آنقدر تکان دهد که ژله خودش را بگیرد. سپس کودک می تواند با دست یا قاشق به آن ضربه بزند و لرزش آن را نگاه کند! احتمالا در این مدت شام آماده می شود.
اگر بتوانید یک جوجه را در حال بیرون آمدن از تخم، یا یک پروانه را در حال پاره کردن پیله اش، به کودکتان نشان بدهید، فوق العاده خواهد بود. اما اگر امکان این کار را ندارید، نگران نباشید. آب شدن یک قالب یخ در یک پیاده روی گرم هم می تواند همانقدر هیجان انگیز باشد.
به کودک خود کمک کنید تا با کمک آنچه می بیند، می شنود، لمس می کند و بو می کند، تغییر فصلها را درک کند. هنگام برگشتن به همراه کودک از مهدکودک به خانه، برگهایی را که روی پیاده رو ریخته اند کنار بزنید و صبح که دوباره به مهدکودک می روید، برگهایی را که تازه روی زمین ریخته اند بشمارید. حبابهای آب صابون را به هوا بفرستید و با کمک آنها، جهت حرکت هوا را تشخیص دهید. یک جعبه در حیاط یا بالکن خانه بگذارید و با کمک یک تکه چوب یا یک خط کش، مقدار برف یا باران را اندازه گیری کنید. به او کمک کنید تا صدای اولین پرنده های مهاجر بهاری را بشنود و به اولین کرمهای شب تاب تابستانی نگاه کند.
البته تنها دلیل مهم بودن فصلها، تغییراتی نیست که با خود به همراه می آورند؛ بلکه کارهای مختلفی که ما در آنها انجام می دهیم، نیز قابل توجه هستند. شروع بهار با عید نوروز، مهمانی و شکلات و شیرینی همراه است. تابستان با طولانی شدن روزها، هنگام رفتن به پارک و سفر است و زمان دریا و ماسه بازی. پائیز با ریزش برگ و باران شناخته می شود و زمستان با برف بازی و جشن یلدا. البته ممکن است کودک شما هنوز آنقدر بزرگ نشده باشد که همه کارهایی را که پارسال انجام دادید، به یاد بیاورد؛ اما بچه ها از اینگونه مراسم خوششان می آید و بسیاری از متخصصین بر این باورند که حافظه بسیار زود شروع به فعالیت می کند.
خواندن کتاب و آواز خواندن دسته جمعی، به کودک کمک می کند تا چیزهای بیشتری در مورد این مراسم یاد بگیرد و او هم به نوبه خودش، این مراسم (کریسمس برای مسیحیان، پسح برای یهودیان، یا رمضان برای مسلمانان) را جشن بگیرد. البته غذاهای هر فصل هم می توانند موجب جرقه زدن کنجکاوی او پیرامون بوها، مزه ها و بافتهای جدید این غذاها شوند.
بچه ها از چیزهای کوچک خوششان می آید: دکمه ها، مهره ها، سنگریزه ها. کسی علت این را نمی داند (شاید این بدان خاطر باشد که کودک در دنیای خودش نمی تواند چیزهای بزرگتر را ببیند و درک کند). البته، اشیا بسیار کوچک هم خطرناک هستند. اشیا کوچکتر از ۳ در ۶ سانتی متر (اشیائی که از اندازه دهان کودک کوچکتر باشند)، خطر خفه کردن کودک را به همراه دارند. اما زمانی که خطری وجود نداشته باشد، شمردن و قرار دادن مهره های چوبی یا دکمه های پلاستیکی بزرگ در جعبه های مختلف (و یا شمردن و قرار دادن سنگریزه ها یا صدفها در سطلهای مختلف) می تواند برای مدتی طولانی، کودک شما را سرگرم کند.
همچنین شاید مشاهده کرده باشید که کودک شما از فضاهای کوچک و دنج (که احساس خلوت، تنهایی و مالکیت را به او منتقل می کنند) خوشش می آید. می توانید چند پتو را از بالای تخت خواب او آویزان کنید تا محل خواب او به یک غار کوچک تبدیل شود، یا چند صفحه بزرگ را دور میز آشپزخانه قرار دهید تا آن را به یک چادر مسافرتی تبدیل کنید. یا اینکه اگر حیاط دارید، می توانید شاخه های پایینی چند درخت یا بوته را ببُرید تا یک مخفیگاه کوچک در وسط آنها درست کرده باشید؛ سپس اجازه دهید که کودکتان، مخفیگاه کوچکش را با چند بشقاب کوچولو یا اسباب بازیهای دیگر تزیین کند. کودکان از اشیا کوچک که بتوانند آنها را به راحتی نگه داشته و جابجا کنند خوششان می آید و این کار می تواند نهایتا به انجام کارهای آشپزخانه یا ساخت و ساز منتهی شود.
ممکن است برای صدمین بار از خودتان بپرسید: “چرا تراکتور؟” (یا چرا بازیکنان فوتبال، چرا لوازم پزشکی، چرا اسبها؟). شما پدر و مادر یک کوچولو هستید و البته توجه این کوچولو ممکن است به چیزهای مختلفی جلب شود. هیچ کسی به درستی نمی داند که چرا برخی چیزها توجه کودک را جلب می کنند؛ اما نکته مهم این است که این مسئله طبیعی است و همچنین فرصت مناسبی را برای یادگیری در اختیار کودک قرار می دهد. آیا کودک شما دائما در مورد آتش نشانها سوال می پرسد؟ او را به یکی از ایستگاههای آتش نشانی در نزدیکی محل سکونتتان ببرید؛ یا او را به فروشگاه تجهیزات آتش نشانی ببرید تا این وسایل را از نزدیک ببیند؛ یک کلاه آتش نشانی و یک شلنگ باغبانی برای او تهیه کنید تا بتواند در تابستان و در حیاط خانه از آن استفاده کند.
اگر کودک شما هر روز صبح به محض اینکه از خواب بیدار می شود، به سراغ کمد لباسهایش رفته و دامن چین دار محلی اش را می پوشد، می توانید او را برای تماشای تمرین یکی از گروههای رقص محلی ببرید.
کتابهای عکس دار بزرگ در انواع مختلفی وجود دارند که می توانند اطلاعات کافی در مورد زندگی یک آتش نشان یا پرستار در اختیار کودک قرار دهند. اگر کتابهای مخصوص کودکان در زمینه ای که مورد توجه کودک شما قرار گرفته است وجود ندارد، نگران نباشید. یک کتاب که عکسهای بزرگ و رنگی داشته باشد نیز کافی است. به عنوان مثال، اگر کودک شما به زندگی نهنگ ها علاقه پیدا کرده است، به دنبال یکی از کتابهای علمی که عکسهای جذابی از این حیوان داشته باشد، یا یکی از کتابهای عکس دار مربوط به دریانوردی، بگردید. یا می توانید برای صدمین بار، یکی از برنامه های مربوط به زندگی ماهیان دریایی را که برای کودکان تهیه شده است، ببینید!
کودکان ممکن است سوالات متعددی از قبیل اینکه «چرا آسمان آبی است؟» یا «چرا وقتی آب می جوشد، بخار از دهانه کتری بیرون می آید؟» و یا صدها سوال دیگر بپرسند که والدین آنها هم جواب این سوالات را ندانند. اگر کودک شما با سوالاتش شما را از پا درآورده است، نگران نباشید؛ به او بگویید که دونفری با هم می توانید جواب سوال را پیدا کنید. سوالات او را بر روی یک برگه کاغذ بنویسید و به گونه ای این کار را بکنید که او هم بتواند نوشتن شما را ببیند. سپس به همراه او، لیست سوالهایتان را به کتابخانه یا کتابفروشی ببرید.
کودکان درباره موارد بسیار زیادی سوال می پرسند؛ در نتیجه امروزه صدها کتاب به طور اختصاصی طراحی و آماده شده اند که به والدین کمک می کنند تا به اینگونه سوالات کودکانشان پاسخ دهند
سفرهای اکتشافی ترتیب دهید
برای بوئیدن گلها، کمی تامل کنید
به تغییرات موجودات و محیط اطراف، توجه کنید
طعم فصلها را به کودک بچشانید
اجازه دهید دنیای کوچک خودش را داشته باشد
آنچه را برای کودکتان جذاب است، دنبال کنید
سوالهای او را به یک پروژه تحقیقاتی علمی تبدیل کنید!