همه ی افراد پیش خود فکر می کنند که از لحاظ شخصیتی فردی کامل و بدون عیب نقص هستند ، اما با کمی کنجکاوی در درون خود می توانند عیب های خود را بیابند ، عیب هایی که در رفتار آنها با دیگران نهفته شده است. اما ملاک های یک شخصیت سالم و کامل چیست؟
برخی، هنگام معاشرت با دیگران، ذهنیت های مختلفی درباره آنها پیدا می کنند؛ مثلا می گویند فلانی چقدر بدبین است، چقدر زود عصبانی می شود یا اصلا آدم مرموزی نیست و ظاهر و باطنش یکی است. بیان این ذهنیت ها ممکن است باعث شود فرد مقابل دریابد چگونه شخصیتی دارد و ویژگی یک شخصیت سالم چگونه است. دکتر سیدعلی احمدی ابهری، روان پزشک و استاد روان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، در گفت وگو با «سلامت» درباره شخصیت و انواع آن بیشتر برایمان توضیح داده اند.
شخصیت سالم یعنی چه شخصیتی؟
اگر بخواهیم انسان ها را از نظر ویژگی های شخصیتی بررسی کنیم، ابتدا باید تعریفی از شخصیت داشته باشیم؛ به الگوهای بارز رفتاری در پاسخ به تجربه های درونی ذهنی یا تجربه هایی که در مورد جهان خارج داریم، «شخصیت» گفته می شود. به این ترتیب انسان ها از لحاظ رفتاری، عقیدتی، سلیقه ای و دیدگاه با یکدیگر متفاوت می شوند و هر یک ویژگی های شخصیتی خاص خودشان را پیدا می کنند؛ یعنی نوع لباس پوشیدن، آداب و رسوم و روابط اجتماعی هر فردی با دیگری تفاوت دارد اما این ویژگی های شخصیتی در بیشتر مردم هر جامعه ای نزدیک به هم و به گونه ای است که تفاوت ها چندان به چشم نمی آیند. معمولا همه افراد یک جامعه، این تفاوت های اندک را می پذیرند و با معیارهای طبیعی جامعه هماهنگ است. اگر بخواهیم انسان ها را در یک طیف گسترده بررسی کنیم، باید افراد سالم را در یک سر طیف و ناسالم ها را در سر دیگر طیف بگنجانیم. اما ویژگی هایی وجود دارند که به سر طیف سالم نزدیک تر هستند و ما نیز آنها را سالم می دانیم.
لطفا درباره این ویژگی ها برایمان بگویید.
۱. برخی انسان ها درون گرا هستند. این گروه به خیلی از مسایل بدبین و گوشه گیرند، به راحتی به دیگران اعتماد نمی کنند، هنگام بحث و پیشامدها زود عصبانی می شوند و پرخاش می کنند، مسوولیت پذیر نیستند.، به وفاداری دیگران تردید دارند و به طور کلی در جامعه به آدم های خشک و جدی معروفند. برخی از آنها خرافاتی هم هستند و به جادو و فال و رمالی اعتقاد دارند.
۲. برخی افراد خصوصیات برون گرایی دارند؛ بیشتر تمایل دارند حرف بزنند و هرچه بیشتر خود را نمایش دهند، ظاهر هیجانی دارند و گاهی طوری لباس می پوشند که غیرعادی جلوه می کنند. آنها علاقه دارند حد و مرزها را بشکنند و از این کار نیز هیچ ابایی ندارند. ممکن است رفتارهای خشنی از خود نشان دهند و قانون را هم زیر پا بگذارند و از این کار لذت می برند.
۳. انسان های مضطرب، اصلا آدم های راحت و آرامی نیستند و دوست دارند بیش ازحد در کارشان نظم وجود داشته باشد. شاید افکار خیال پردازانه نداشته باشند و گوشه گیر هم نباشند، اما زیاد با دیگران نمی جوشند و رفتارهای اجتماعی خیلی خوبی هم از خود نشان نمی دهند و تعاملات اجتماعی شان دچار مشکل است. وسواسی ها نیز به این گروه تعلق دارند و افراد وسواسی اصولا کمال گرا هستند و با قانون همه یا هیچ زندگی می کنند. به طور کلی مضطرب ها و وسواسی ها، در روابط با دیگران نرم نیستند. بی قراری، یکدندگی و لجاجت از خصوصیات بارز آنهاست و قصد دارند برای هر موضوعی دلیل تراشی کنند و توجیه عقلانی داشته باشند. اهل مزاح و شوخی نیستند و دیگران نیز به سختی می توانند با آنها سازش کنند.
همه ما انسان ها در این ۳ گروه قرار می گیریم؟
نه، ویژگی های شخصیتی دیگری نیز داریم که در این ۳ گروه جای نمی گیرند؛ مثلا افراد وابسته نمی توانند مستقل عمل کنند و همیشه سعی دارند به کمک دیگران مطرح شوند و اصلا اعتماد به نفس ندارند. بعضی دیگر خیلی مطیع هستند و اغلب سعی دارند دل دیگران را به دست آورند و برای رسیدن به هدف تملق می کنند. بعضی از افراد نیز همیشه ناراحت هستند. این افراد افسرده نیستند و علایم افسردگی ندارند ولی خلق پایینی دارند و از آن نیز لذت می برند و این حالت برایشان به صورت یک عادت درآمده است.
اصلا شخصیت ما چگونه شکل می گیرد و چرا بعضی از این ویژگی ها را پیدا می کنیم؟
این یک مبحث سبب شناسی است؛ در باب چگونگی شکل گیری شخصیت و عوامل تاثیرگذار تاکنون نظریه های متفاوتی داده شده است؛ اینکه ژن ها در این مورد نقش دارند یا نه هنوز به درستی قابل اثبات نیست اما عوامل محیطی، تعلیم و تربیت، فضای خانواده و آداب و رسوم جامعه، در شکل گیری شخصیت تاثیر زیادی دارد.
این ویژگی ها می توانند در موفقیت انسان ها نقش داشته باشند؟
هر کدام از ویژگی هایی که نام بردم، به میزان کم می توانند نقش بسیار مفیدی در افراد جامعه داشته باشند. وجود کمی خودشیفتگی، کمی اضطراب و وسواس یا سایر صفت ها حتی می تواند باعث موفقیت انسان شود، اما همان طور که می دانیم، اختلال شخصیت نمایشی، نوعی از ناهنجاری های روان شناختی است. اینکه انسان همیشه سعی کند خود را مطرح کند و به رخ دیگران بکشد، اصلا کار صحیحی نیست اما اگر به فکر ظاهر خود نباشد و به نظر دیگران در مورد شکل و ظاهرش اهمیت ندهد، او را به سوی شلختگی پیش می برد و این حرکت غیراجتماعی است. ویژگی های شخصیتی اگر باعث آسیب رساندن به خود فرد و آزار دیگران نشوند، به هیچ وجه بیماری محسوب نمی شوند. داشتن همه ویژگی ها به میزان اندک کاملا طبیعی است.