نگرانی امروزه قسمتی از زندگی ما شده است. باید بدانید که نمی توان گفت نگرانی و استرس مضر است ، گاهی همین موضوع باعث ایجاد انگیزه و امید در شما می شود ، اما اگر زیاد به آن بها داده شود تبدیل به مهمانی می شود که قصد رفتن ندارد.
لرزش و گرفتگی عضلات یا پرش عضلات
احساس گرفتگی یا پری در ناحیه گلو یا قفسه سینه
نفس تنگی و افزایش ضربان قلب
سبکی سر یا گیجی
عرق سرد و دستان مرطوب
دردهای عضلانی
خستگی مفرط
مشکلات خواب (مشکل در به خواب رفتن یا بیدار ماندن به مدت طولانی یا احساس ناراحتی در به خواب رفتن)
نداشتن احساس راحتی، بی قراری، احساس تحریک پذیری بیش از اندازه
نگرانی بیش از حد
ترس دایم از اینکه اتفاقی بد در حال وقوع است یا احساسی مبنی بر اینکه دنیا به آخر رسیده است
ـ عدم توانایی در تمرکز و احساس اینکه همه چیز را فراموش می کنی
اختلالات اضطرابی وقتی اتفاق می افتد که افراد علایم احساسی و فیزیکی مذکور را داشته باشند. در واقع اختلالات اضطرابی با روابط معمولی افراد و فعالیت های زندگی روزمره آنها تداخل می کند. زنان دو برابر مردان مستعد ابتلا به مشکلات این بیماری هستند. اختلالات اضطرابی اصلی عبارتند از:
ـ اختلال وحشت زدگی (panic disorder)
ـ مشکل ترس بیش از حد (phobia)
ـ اختلالات وسواسی جبری
ـ اختلالات اضطرابی پس از تروما
اغلب علت اختلالات اضطرابی ناشناخته است. بسیاری از بیماران احساس اضطراب، عصبانیت و حساسیت خود را در تمام طول زندگی خویش به همراه دارند و این مشکل می تواند در هر سنی اتفاق بیفتد. اختلالات اضطرابی در بچه هایی که حداقل یکی از والدین آنها سابقه ای از بیماری افسردگی داشته باشند دو برابر بچه های دیگر است. همچنین اختلالات اضطرابی می تواند به همراه دیگر مشکلاتی همچون مشکلات فکری و ذهنی مثل افسردگی و مصرف نادرست مواد باشد. مشکلات فیزیکی اضطراب مانند بیماری های قلبی و ریوی است بنابراین قبل از تشخیص اختلالات اضطرابی معاینات دقیق پزشکی باید انجام پذیرد.
۱ از خوردن کافئین خودداری کنید (مانند قهوه، چای، کولاها، شکلات). زیرا کافئین شما را در یک حالت تحریک پذیری دایمی قرار می دهد.
۲ از سیگار کشیدن خودداری کنید یا از سیگارهایی استفاده کنید که مقدار کمتری تنباکو داشته باشند زیرا نیکوتین موجود در سیگار سبب افزایش تحریک پذیری فیزیکی و فیزیولوژیکی همچنین افزایش انقباض عروقی و افزایش کارکرد قلبی می شود.
۳ انجام ورزش روزانه می تواند بسیار کمک کننده باشد. حتی یک پیاده روی کوتاه اطراف آپارتمان می تواند شما را آرام نگه دارد.
۴ درمان های شناختی رفتاری تا حد زیادی در کنترل اضطراب و کاهش میزان حمله های ترس کمک کننده هستند.
۱ ابتدا ترس و اضطراب خود را در رابطه با موقعیت خاص بشناسید و قبول کنید که شما دچار این اضطراب هستید و برای مواجهه با این موقعیت برنامه ریزی کنید. برای مثال اگر شما دایم در خصوص مسایل مالی اضطراب دارید، یک برنامه پس انداز طراحی کنید یا بودجه را به طور مجزا در نظر بگیرید.
۲ در مشکلات قبلی خود باقی نمانید. تغییراتی در شرایط ایجاد کنید که احساس راحتی بیشتری داشته باشید و اجازه دهید تا مشکلات را پشت سر بگذارید.
۳ با روح و جسم خود مهربان باشید.
۴ سعی کنید تنش ها را با ورزش سنگین و ماساژ رها کنید.
۵ از تکنیک های آرام سازی و رها سازی (Relaxation) استفاده کنید.
۶ به اندازه کافی استراحت کنید و اگر در خواب مشکل دارید به پزشک مراجعه کنید.
۷ از کافئین و شکلات و نیکوتین دوری جویید.
۸ فکر خود را مشغول مسایل مثبت و غیراضطراب زا کنید.
۹ برای لذت بردن برنامه ریزی کنید، مثلا به دیدن یک فیلم کمدی، پیاده روی یا کوهنوردی بروید.
۱۰ برنامه ریزی روزانه داشته باشید، داشتن کار بیش از حد یا بیکار بودن در طول روز می تواند به اضطراب شما بیفزاید.
۱۱ علایم اضطرابی خود را یادداشت کنید و گاهی به همسر یا دوست صمیمی خود آنها را بگویید، برخی مواقع گفت وگو با یک دوست از اضطراب شما می کاهد.
۱۲ در گروه های فعال اجتماعی یا خیریه شرکت کنید یا به طور داوطلبانه به دیگران کمک کنید.
علایم فیزیکی اضطراب
علایم احساسی اضطراب
اختلالات اضطرابی
پیشگیری از حملات اضطرابی
درمان
باسلام،حدودبیست سال پیش موقع رفتن به خدمت سربازی دچاراضطراب شدیدشدم،بقدری حالم بدبودکه همه از زندگی من ناامیدشدند،چندین متخصص رفتم،دارودرمانی وکمی بهترشدم،ولی الان 20سال که درگیر اضطراب وافسردگیم،الان اضطراب شدیدو افسردگی دارم،زیادمیخوابم،توان جداشدن از رختخواب را ندارم،وقتی هم به سختی پامیشم،اضطراب وبیقراری دارم،حالم خیلی بدبطوریکه نمیتونم زیادسرپابایستم،زودخسته میشم ونمیتونم ازخونه برم بیرون،زندگیمونابودکرده،همش خواب وبدحالی وترس،ویه احساس خیلی بدتوسینمه مثل تهوع وگرفتگی،همیشه ازهمه چیزوهمه کس ترس دارم همه روشهای درمانی رازیرنظرمتخصص انجام دادم،الان سرترالین،لاموتریژین،اسکازینا ولیتیوم مصرف میکنم،ولی همش بدترمیشم،بخداز درمان ناامیدشدم،نمیدونم دیگه چیکارکنم،نمیتونم برم سرکار،همش بی حال،بدحال و خواب آلوده تو منزل افتادم،زندگیم متلاشی شد،خانوادم هم ازاین وضعیتم درعذابند،41سالمه،شرایط مالی بدی هم دارم،بخداناامیدشدم،توروخدابگیدچیکارکنم؟راهنمایی کنید،باسپاس