تحمل غم داغ عزیزان بسیار سخت و طاقت فرسا است و عده زیادی هستند که تحمل به دوش کشیدن بار این غم را بر دوش خود ندارند. انسان در طی سال ها زندگی و یا دوستی با یک فرد به شدت به او وابسته می شود حال اگر رابطه عاطفی هم در این بین باشد که نور الی نور است. اما چگونه باید با این غم کنار آمد؟
یک حفره آنجاست. یک حفره سرخ خونآلود که انگار چیز مهمی را درست از همانجا کنده و بردهاند. چیزی که هرگز برنمیگردد. مهم نیست کسی این حفره را نمیبیند، مهم این است که وقتی تو چشمت را میبندی آن را احساس میکنی. درست همانجاست توی قلبت. بخش زیادی از قلبت را هم با خودش کنده و برده. قلبت میسوزد. ضعف شدیدی داری انگار. مدتهاست از تو خون رفته است، اما نرفته. جراحتی نیست. زخمی نیست، نه زخمی که به چشم بیاید. آن که از وجودت کنده شده، همان که میگویند پاره تن و پاره جگرت بوده مسئول همه این دردها و جراحتهاست.
حرفها را نمیشنوی، دنیا را طور دیگری میبینی. انگار همه چیز در یک خواب عمیق شوکآور غوطهور است و تو آرزو میکنی از این خواب هر چه زودتر بیدار شوی تا تمام این شوک و تلخی و درد و سوزش بیپایان تمام شود. فریاد میکشی، توی حفره خالی دلت مشت میکوبی تا زودتر دهانش را ببندد و بگذارد بیاسایی، اما آسایشی نیست. درد تمام روحت را تسخیر کرده است و تو به او وامیدهی. وقتی میبینی چارهای نیست، خوابی نیست، این یک کابوس بیداری است و پاره جگرت رفته، وا میدهی و روی زانوانت آوار میشوی. او میرود و تو میمانی. راهی به آن سو نیست و باید دستت را روی حفره بزرگ دلت بگذاری تا آرام آرام زخمت خوب شود. زخمی که تا ابد اثرش را نمیتوانی پاک کنی، اما بهتر خواهد شد و التیام خواهد یافت. تو اکنون یک داغدیدهای و این از مراحل سوگواری است.
قدم به قدم تا آرامش
سوگواری وضعیتی است که وقتی انسان با فقدان مواجه میشود آن را تجربه میکند و فقدان هر چه در مورد چیز یا شخص مهمتر و عزیزتری باشد و دلبستگی ما به آن زیادتر باشد سوگواری سختتری را پیش رو خواهیم داشت.
سیدمهدی عادلی، کارشناس مذهبی در مورد از دست دادنها و سوگواری در زندگی مسلمانان میگوید: دستور برای مومن این است که نه در به دست آوردنها زیاد خوشحالی کند و نه در از دست دادنها، زیرا در قرآن و حدیث این دلبستگیها و بریدنها در زندگی امتحان الهی تلقی شده است که باید انسان را به منبع اصیل دلبستگی هدایت کند که خداوند و کسب رضایت اوست.
وی با اشاره به آیه 64 سوره تغابن میگوید: در اینجا بصراحت اشاره میشود اموال شما و فرزندانتان، وسایل آزمایش هستند.
این کارشناس ارشد الهیات تاکید میکند کمتر انسانی به اموال دنیا و جان فرزندان و عزیزانش دلبستگی ندارد و در آنچه ما مصیبت میخوانیم و خداوند در قرآن از آن به عنوان آزمایش و امتحان یاد میکند، با قطع این دلبستگیها توجه ما به اسباب امتحان بودن آنها جلب میشود تا درک کنیم خود اینها اصالت ندارند و باید به خاطر داشته باشیم خداوند هرگز بشر را به آنچه طاقتش را ندارد، آزمایش نمیکند. پس بهتر است در مصیبتها از خداوند طلب صبرو بردباری کنیم و دلمان را به دست خودش بسپاریم که او بهترین شفاست.
امانتدار باشیم
از آنچه گفته شد چنین برمیآید که اگر انسان در جایگاه درستی قرار گیرد کمتر متزلزل میشود و آرامش بیشتری خواهد داشت، اما دلبستگی در خوی بشر است. اگر به آنچه داریم به منزله امانتهای الهی نگاه کنیم که یک روز باید همه آنها را به صاحبش پس دهیم و تنها مسیر وابستگی خود را باید وابستگی به خداوند رحمان قرار دهیم، پذیرش از دست دادنها آسانتر خواهد بود. تا حالا دیدهاید وقتی بخواهیم تمام سپردههای خود را از بانک برداریم بانکداران گریه سر بدهند؟ این کاری است که وقتی امانتهای الهی را از ما پس میگیرند ما انجام میدهیم.
اما رسیدن به این مرحله از ایمان کار دشواری است و باید مومن واقعی باشیم.
اغلب ما نمیتوانیم نقش خود را به عنوان امانتدار بپذیریم و از وابستگیها آسیب میبینیم. البته ضربالمثلی هست که میگوید: هر چیز ما را نکشد قوی ترمان میکند، مشروط بر این که راه و رسم مواجهه و مقابله با آسیبهای ناشی از فقدان و سوگواری را بدانیم.
روزگار با ما چه میکند
داغ وداع با عزیزترینها را چنین توصیف کردهاند: یکشبه پیر شدم، کمرم شکست، خانه خراب شدم، به روز سیاه نشستم و… اما تمام این شوک بزرگ در زندگی چطور رخ میدهد؟
سوگ را یک فرآیند چند مرحلهای میدانند که یکی یکی یا بدون نظم و ترتیب ممکن است طی شود.
علی رضایی، روانشناس و مشاور طبق نظریات روانشناسی برای سوگواری مراحله هفتگانهای میشمارد که عبارتند از:
شوک ناشی از شنیدن خبر، انکار و نا باوری، خشم وفوران احساسات، چانه زنی، افسردگی، جستوجوی راهحل و در نهایت پذیرش.
رضایی میگوید: حتی این مراحل را در صورتی که خبر مرگ قریبالوقوع خود را بشنویم نیز ممکن است طی کنیم. البته این مواردی است در بیشتر افراد دیده میشود و ممکن است در برخی موارد پیش نیاید، اما باید آمادگی مواجهه با این حالات را در عزیزانی که در سوگ به سر میبرند، داشته باشیم.
این مراحل همانهایی است که ما را وامی دارد با خدا چون و چرا کنیم و به روزگار ناسزا بگوییم و به خود قول بدهیم اگر عزیزمان برگردد چنین و چنان کنیم و بعد مسائل را گردن خود یا دیگران بیندازیم و آرام آرام تجویزها را بپذیریم و سعی کنیم با زندگی یا همان مرگ کنار بیاییم.
همراهان سوگوار
هیچ کس به اندازه صاحب عزا سوگوار نیست؛ بنابراین اطراف او همیشه کسانی هستند که میتوانند اوضاع را کنترل کنند.
برای این که به سوگوار کمکی کرده باشید چه میتوانید بکنید؟
علی رضایی، مشاور و روانشناس توصیه میکند: اگر شما دوست یا آشنای نزدیکی دارید که دچار سوگ عزیزی شده است در درجه اول میتوانید شنونده خوبی باشید. مهم نیست سوگوار چه میگوید و چند بار تکرار میکند، او به این کار احتیاج دارد.با او همدلی کنید و بگویید نمیتوانید تصور کنید چقدر سخت است، اما اطمینان دارید آینده به این سختی نخواهد بود. اگر با او محرم هستید، تماس فیزیکی برقرار کنید. دستش را بگیرید یا دست بر شانهاش بگذارید و اجازه دهید احساس حمایت کند.
به افراد اجازه بدهید در صورت امکان جنازه عزیزشان را ببینند و با او وداع کنند.
به او نگویید زمان حالش را بهتر میکند و برای شخص متوفی بهتر شده است و از آنچه دارد سپاسگزار باشد. از او نخواهید گریه نکند یا فریاد نزند،حتی اگر او طرف صحبتش شخص متوفی است. او باید مراحل سوگواری را طی کند.
در امور برگزاری مراسم، تهیه غذا برای خانواده و … تا مدتی به او کمک کنید.
او را تنها نگذارید و سعی کنید گاه و بیگاه از خلوتش بیرون بیاید تا دچار افسردگی نشود. بهبود اثرات عاطفی حادثه، نیاز به زمان زیادی دارد. انتظار نداشته باشید بسرعت به وضع سابق برگردد.
سعی کنید از وابسته شدن فرد به خودتان جلوگیری کنید.
با همراهی دوستان و خانواده،مراسم دعا و قرآن خوانی و نماز برای متوفی برپا کنید. این کار به آرامش صاحب عزا کمک میکند.
منبع: جام جم