آیا تا به حال شده است که در طول یک هفته هیچ اهمیتی به رژیم های غذایی ندهید و هر آنچه که دوست دارید در روز کالری مصرف کنید؟ در این مقاله عادت های غذایی یک فرد به ویژه میزان خوردن صبحانه در طول یک هفته مورد بررسی قرار گرفته است.
عادت های صبحانه خوردن من درخشش خود را از دست داده است. در بسیاری از روزها من بعد از پیاده روی با سگم درب را، در حالی باز می کنم که یک فنجان قهوه و یک موز در دست دارم، اگر خوش شانس باشم مقداری لیموناد و بادام هم دارم در غیر این صورت تا ساعت ۱۰ باید گرسنه بمانم تا از بوفه محیط کارم بتوانم یک میان وعده مثل کلوچه موزی تهیه کنم.
البته من دوست ندارم به جای یک کربوهیدرات تصفیه شده از حجم بالای مواد قندی استفاده کنم اما من کنجکاو می شوم، وقتی می گویند خوردن مواد غذایی بیشتر در اوایل صبح در واقع می تواند به شما کمک کند تا هوشیارتر باشید و از پرخوری جلوگیری می کند و حتی باعث کاهش وزن نیز می شود.
اما من نگران بودم. من در آزمایشات مربوط به رژیم خود مثل یک مکنده شده بودم طوری که از این تلنگر به عادت غذایی هم سرحال آمده، و هم ذخایر فیزیکی و ذهنی به دست آورده بودم.
اندازه ی صبحانه ی من دو برابر شده بود و من هنوز جای خالی داشتم یا هنوز احساس گرسنگی می کردم یا شاید مثل یک سطل آشغال شده بودم.
در یک روز از آزمایشات حدود ۶۶۰ کالری از مواد غذایی گوناگون مثل مربا، کره ی بادام زمینی، تخم مرغ و… دریافت کردم که این مواد احتمالا بیش از حد مورد نیاز است، برای کسی که تنها ورزش او پیاده روی با سگش حدود ۳ تا ۵ مایل در روز است.
من هیچ میان وعده ای بین صبحانه و ناهار نداشتم و مطمئن نبودم آیا نفخ کرده ام یا نه!؟
مقدار کمی ناهار خوردم اما مقداری هم شام خوردم.
می فهمیدم که تعریف من از صبحانه مفصل، بیش از حد مفصل بوده است. می دانستم ادامه ی راه، نتیجه ی خوبی در بر ندارد. وقتی با یک کارشناس تغذیه مشورت کردم متوجه شدم، تعریف من از صبحانه ی کامل و بزرگ خیلی بزرگ بوده است. او گفت: حدود کالری صبحانه باید بین ۳۵۰ تا ۵۵۰ باشد که باز هم به میزان فعالیت، اشتها و سن شما بستگی دارد و هنگامی که از او پرسیدم، چه امتیازی باعث می شود که صبح بیشترین وعده ی غذایی را بخوریم؟ او گفت: ثابت نشده است که بیشتر خوردن در صبح، بهتر از بیشتر خوردن در شب است، مهم این است که به بدن خود گوش دهید و روشی را که کمک می کند تا بهتر زندگی کنید پیدا نمایید.
بعد از کم کردن صبحانه، من گام های بلندی برداشتم.
چند روز بعد روی کالری پروتیین های موجود در صبحانه تمرکز کردم. مثلا زنان باید ۱۰ تا ۲۰ گرم پروتئین در وعده ی غذایی صبحشان داشته باشند، بنابراین من یک املت سبزیجات درست کردم که حدود ۱۸ گرم پروتئین داشت.
من از نهار هم کم کردم و تمرکز بهتری روی آن پیدا کردم. اگرچه من هنوز میان وعده ای می خواستم، ولی به طور وحشتناک گرسنه نبودم. حالا من فقط یک میان وعده ی مختصر میخواستم، بر خلاف میان وعده های کاملی که در گذشته می خوردم.
در طول چند روز آینده من متوجه شدم، با خوردن صبحانه ی کامل و خوردن میان وعده، دیگر میلی به ناهار معمولی ندارم. پس ناهار را حذف کردم و یک بسته میان وعده حاوی پروتئین و کربوهیدرات ها را حدود ساعت ۳ بعد از ظهر خوردم و در حدود ساعت ۷ عصر، شام معمولی خوردم.
من متوجه شدم یک الگوی واحدی برای همه ی رویکردها وجود ندارد. هدف من از نوشتن این متن این نیست که شما روش من را تکرار کنید، اما شما هم یک آزمایش کوچک روی عادت غذایی خوتان انجام دهید.
من متوجه شدم شروع روز با یک صبحانه ی غنی از پروتئین، یک ریتم سالم برای بقیه ی روز من به وجود می آورد.
تحقیقات نشان می دهد، صبحانه خوردن و بعضی وقت ها گذشتن و نخوردن آن مثل یک رویکرد متناوب و روزه داری است که می توانند باعث شوند تا بدنتان خوب کار کند.