این مبحث یكی از مسایل و مشكلاتی است كه روزانه متخصصین اطفال با آن درگیر هستند وبسیاری از خانواده ها بدون اینكه از مكانیسم سیری و گرسنگی مغز بچه اطلاع داشته باشند از پزشکان تجویز شریت اشتها آور در خواست میکنندبطور كلی اشتهای انسان در یك مركز در هیپوتالاموس مغز كنترل میشود و و این مركز بطور كلی كار خودش را صحیح انجام میدهد و نباید در كار ان دخالت انجام شود . هر كودك یك طبیعت و سرشتی دارد یكی چاق یكی لاغر وو… این كه والدین دوست دارند بچه زیاد غذا بخورد كاملا اشتباه است.بچه در صورت بی اشتهایی باید به پزشك مراجعه كند .اولین بررسی كنترل وزن و قد كودك است . كودكی كه وزن و قد مناسب و نمودار رشد طبیعی دارد را نباید به اشتهایش كاری داشته باشیم. بعضی والدین اصرار میكنند كه هیچی نمیخورد .ولی وقتی توضیح میدهیم كه پس چطور وزن و قد كودك مناسب است .باز هم قبول نمیكنند و مرتب در حال تعویض پزشكند كه باید یك شربت جهت افزایش اشتهای كودك بگیرند..یك عده هم میگویند اگر به زور به كودك غذا ندهیم از گرسنگی میمیرد .(اصطلاحی كه من بارها از والدین شنیده ام و روی حرفشان لجاجت هم دارند)این افراد اصلا به خلقت خداوند اعتمادندارند و فكر میكنند كه كركز هیپوتالاموس مغز كه خداوند افریده اشتباه كار میكند و انها فقط درست فكر میكنند و باید به كودك به زور غذا بدهیم..در همین جا تاكید میكنم در هیچ شرایطی چه بیماری و چه سلامت حق ندارید به كودك به زور غذا بدهید.و كودكی كه وزن و نمودار رشد طبیعی دارد تنها دخالت والدین باید حذف تنقلات بی ارزش مانند ابمیوه های مصنوعی شیرینی زیاد حتی شیر عسل .حذف شیشه و پستانك و چیپس و پفك و… باشد .خانواده اجازه ندارد غذا را به اجبار به كودك بدهد(دو بار این جمله را تكرار كردم كه بدانید انجام این كار فقط اسمش لجاجت است كه لجاجت حاصل جهل).
حال اگر در بررسی پزشك مشخص شد كه كودك نمودار رشدی مناسبی ندارد .اینجا هم حق نداریم به اجبار غذا و شربت اشتها كودك را چاق كنیم.در اینجا باید علل كمبود وزن كودك بررسی شود . اینجا پزشك باید دنبال علت كاهش وزن باشد نه اینكه با دادن یك شربت به اصطلاح اشتها اور صورت مسیله را پاك كند.. بارها من كودكانی را دیده ام كه عفونت ادراری دارند و تشخیص ان چند سال به تاخیر افتاده و تشخیص زمانی صورت گرفته كه اسیب جدی ببه كلیه كودك رسیده است.و در این چند سال فقط با اصرار والدین جهت شربت اشتها هیچكس برای كودك یك ازمایش ادرار ساده درخواست نكرده یا درخواست شده و خانواده اهمیتی نداده و دنبال همان شربت اشتهای خودش بوده است.گاهی در بررسی ازمایشگاهی و رادیولوژی انجام شده مشكلی وجود ندارد كه در اینجا میتوان یك سری مكمل های حاوی روی و ویتامین به كودك داد و كالری غذای كودك را زیاد كرد (مثلا ماست پر چرب یا افزایش كالری غذا با افزایش درصد چربی غذا)ولی اینجا هم دادن اجباری غذا به كودك حتی با وزن كم مطلاقا ممنوع است.و هیچ تاثیری در افزایش وزن كودك ندارد .
.به عنوان مثال در زمانی كه كودك دچار استفراغ است . خود این مركزكنترل اشتها در مغز كودك جهت استراحت دادن به سیستم گوارش كودك بدن را دچار بی اشتهایی میكند كه سیستم گوارش كه در اثر بیماری دچار اسیب شده است فرصت پیدا كند تا خودش را ترمیم كند. و این مكانیسم بخوبی این كار را انجام میدهد. حال خانواده به این مكانیسم اگاهی ندارد و فقط سعی میكند با خوراندن زوركی غذا به كودك و با اصطلاح تقویت كودك او را بهبود ببخشد و این سبب تشدید استفراغ و تاخیر بهبودی بیماری میشود.. همانطور كه وقتی شما بیمارید دوست دارید استراحت كنید و اگر به شما پیشنهاد ورزش كوه نوردی بدهند میگویید باشه برای بعد از بهبودی یعنی درست است كه كوه نوردی ورزش خوبیست ولی نباید در زمان بیماری باشد ..همین موضوع در مورد سیستم گوارش هم صحیح است و برای بچه ای كه استفراغ دارد باید معده و گوارش او استراحت كند و دادن غذای سنگین مانند عصاره گوشت در این زمان مانند كوهنوردی در زمان بیماریست. و باید صبر كنید زمانی كه كودك بتدریج بهبود یابد در دوره نقاهت كم كم وضعیت تغذیه ای اش اصلاح شود نه در زمان اوج شدت بیماری
گاهی تمام این مشكلات به علت مصرف بیش از حد ابمیوه های مصنوعی شیرین و شیرینی و شیر عسل و شیشه و پستانك حاصل میشود و كودك دیگر معده اش جایی برای مصرف غذا ندارد كه این هم باید به خانواده تذكر داده شود
درصدی از داروهایی كه با نامهای تجاری مختلف جهت افزایش اشتها بكار میرود حاوی تر كیبات سیپرو هپتادین است .كه به هیچ وجه توصیه نمیشود. بعضی از داروها در اصل تركیبات ویتامینی و اغلب حاوی زینك(روی) هستند كه به عنوان اشتها اور شناخته میشوند.مصرف این تركیبات مانعی ندارد ولی باید خانواده توجیح شود كه هدف از دادن این دارو چاق و پر خور كردن كودك به ضرب دارو نیست بلكه هدف اینست كه اگر كمبود ویتامینی در رژیم غذایی كودك وجود دارد جبران شود.
كودكانی كه مرتب والیدینشان به انها با اصرار و اجبار غذا میخورانند كودكانی هستند بد خلق .لجباز .دارای مشكلات رفتاری زیاد و كم وزن .دقیقا كودك لجبازی را از همین رفتار والدین می اموزد یعنی یاد میگیرد كه والدین بر خلاف تمایل او به اجبار به او میخواهند نظرشان را تحمیل كنند و او هم یاد میگیرد خلاف نظر والدین رفتار كند و علی رغم گرسنگی غذا نخورد.و این لجبازی به سایر رفتارهای كودك هم منتهی خواهد شد. خودتان تصور كنید دارید غذا میخورید و یك جمع 20 نفره شما را تماشا میكنند و مرتب به شما تذكر میدهند كه تمیز بخور اینطور یا انطور بخور.قطعا به عبارت عامیانه این غذا كوفتتان خواهد شد.حال در خانواده كودك 4 ساله در یك مهمانی خانوادگی دارد غذا میخورد و میبیند كانون توجه همه شده است .خاله میگوید چرا گوشت غذا را نمیخوری .عمه میگوید بیشتر بخور تا مثل مرد عنكبوتی قوی بشی .مادر بزرگ میگوید برایش بیشتر غذا بریزید.دایی میگوید اگه غذا كم بخوری مریض میشوی و باید دكتر بهت امپول بده .عمو میگوید اگه یكم دیگه بخوری برات بادكنك میخرم…..این مثال ساده و ببخشید به زبان عامیانه بارها در خانواده ها اتفاق می افتد و شما خودتان را جای كودك بگزارید دقیقا كوفتتان میشود.
قدیمها كه خانواده های پر جمعیت و پر بچه بودند و امكانات رفاهی حالا مانند ماشین ظرفشویی و لباس شویی و… نبود و مادر ها فرصت اینكه با قاشق دنبال بچه ها بروند و التماس و منت كشی بكنند از بچه كه یك قاشق بیشتر غذا بخورد(كاری كه این روزها زیاد انجام میشود) چرا قدیمها بچه ها اینقدر مشكلات تغذیه ای نبود.به این موضوع فكر كرده اید.فكر نمی كنید این مشكلات رفتاری شایع امروزی حاصل رفتار اشتباه خودتان با كودك است..
***در انتها بعنوان متخصص اطفال میگویم وزن كم كودك نیاز به بررسی دارد و نباید با دادن زوركی غذا یا داروی اشتها اور صورت مسیله را پاك كرد..