همه چیز از اینجا شروع شد. اضافه وزن شما را اذیت می کرد و اعتماد به نفس شما را کم کرده بود.شما اراده کردید و بعد از گذراندن یکسری مراحل از جمله رژیم های غذایی و مراحل درمانی توانستید به وزن ایده آل خود دست یابید.حال که به آرزوی خود رسیده اید آیا همه چیز تمام شده است؟!خیر چالش های شما هنوز هم ادامه دارند و واقعا ارزشمند هم هستند زیرا می توانند تعادل وزنی شما را حفظ کنند.
شما همچنان خودتان هستید
هرکسی، با جثه بزرگ یا کوچک، به نوعی با چالشهایی در راه رسیدن به وزن متعادل خود دست به گریبان است. اگر تمرکزتان فقط و فقط روی وزن باشد، در این میان مشکلات دیگری سر بر خواهند آورند. مثلا روسالیا اُدونوگو، معلمی اهل استرودسبرگ شرقی توانست با رژیم غذایی و ورزش چیزی حدود ۵0 کیلو وزن کم کند. خودش میگوید: «من واقعا فکر میکردم که بعد از کاهش وزن و رسیدن به وزن ایدهآلم، اعتماد به نفس بیشتری خواهم داشت، اما لاغر بودن باعث نشد تا من فردی معاشرتی و خوشبرخورد شوم.»
گاهی اوقات افراد زمانی که وزنشان را کم کردند، احساس افسردگی یا بیتفاوتی خواهند کرد. دبوراه بِک، مسئول برنامههای رژیمی در مؤسسه بک میگوید: «در واقع این افراد درمییابند که زندگیشان هنوز به وضعیت کامل و ایدهآلی نرسیده است. در واقع حل کردن آن یک مشکل باعث حل باقی مشکلات نخواهد شد.» او معتقد است که بهتر است به افرادی که وزن متعادلی دارند فکر کرده و از خودتان بپرسید: «آیا آنها زندگی ایدهآلی دارند؟» جواب صادقانه به این سؤال قطعا «خیر» خواهد بود.
خانم لیزا دورانت هم که توانست ۵۷ کیلو از وزنش را با استفاده از برنامههای رژیمیWeight Watchers و My Fitness Pal کم کند در این باره میگوید: «اگر وزن و کم کردن وزن تنها چیزی بود که تعیینکننده شادی تلقی میشد، خیلی راحتتر میشد در این دنیا زندگی کرد»
خوشبختانه، هیچ الزامی در کار نیست که حتما از بدن و یا سایر بخشهای زندگیتان انتظار داشته باشید که به سطح کمال برسند. اگر میبینید که کنترل آنچه برایتان پیش میآید واقعا دشوار است، بهتر است با یک مشاور یا رواندرمانگر صحبت کنید.
تصویر جسمانی
اضافهوزن کم خواهد شد، اما خاطرهای که از آن دارید همچنان با شما خواهد ماند. خانم دونوگو میگوید که حتی وقتی سایزش از ۲۰-۱۸ به ۸-۶ رسید، همچنان احساس چاقی داشت. او در ادامه گفت: «من هنوز گرفتاریهای زیادی دارم. هرکسی من را میدید میگفت خیلی خوب شدهای، اما باید میگفتم که حس میکنم هنوز یک حلقه چربی در اینجا و یکی در جای دیگر بدنم دارم. در واقع سخت است قبول کردن شکل جدید بدنتان.»
دکتر سوزان آلبرز توصیه میکند به جای آنکه به خود در قالب فردی «چاق» یا «بیقواره» فکر کنید، سعی کنید برچسبها و نشانهای جدید را به خود بچسبانید مانند «سالم»، «سرشار از انرژی»، «خوشاندام». توصیه میشود این کلمات را برای خودتان تکرار کنید. آنها را روی کاغذهای کوچک چسبدار نوشته و روی شیشه ماشین و یا در اتاقتان بچسبانید. این کار باعث میشود تا این عناوین در مغزتان حک شوند.
او در ادامه گفت: «افرادی که وزنشان را کم میکنند همچنان به پوشیدن لباسهای گل و گشادشان ادامه میدهند و این مسئله را تشخیص نمیدهند که آن لباس دیگر برایشان بزرگ شده است. آنها از نگاه کردن در آینه خودداری میکنند و وقتی هم که نگاه میکنند، واقعا از این مسئله که لاغرتر شدهاند شوکه میشوند.»
خانم دورانت بعد از کم کردن وزنش، برای یک سفر کاری چمدانش را بست. بدون آنکه به این مسئله فکر کند، لباسی را برداشت که سه سایز از وضعیت فعلیاش بزرگتر بود. او میگوید: «زمانی که در فرودگاه جلوی دستگاه اسکنر مجبور شدم دستهایم را ببرم بالا حس کردم الان شلوارم از کمرم میافتد پایین.»
حتی زمانی هم که خانم دورانت برای خرید به فروشگاه رفت، به دنبال لباسهایی بود که خیلی بزرگ بودند. او میگوید: «واقعا بعد از کاهش وزن هم نفهمیدم که لباسی که میپوشم سایز من نیست. اگر در لباسی حس خوبی نداشتم و یا خیلی پایین میآمد، فکر میکردم که خب شاید با اندام من سازگاری ندارد و مشکل از من است.»
دکتر آلبرز هم توصیه میکند که سعی کنید با آینه رفیق صمیمی شوید. وقتی حس خوبی دارید، به خودتان نگاه کنید و لبخند بزنید. سپس روی چیزی تمرکز کنید که در بدن خودتان خیلی آن را دوست دارید.
دیگران شما را چطور میبینند
اطرافیانتان به شما میگویند «هیکلت معرکه شده!» آنها در را برای شما نگه میدارند تا رد بشوید، در جابهجایی وسایلی که از فروشگاه خریدهاید کمکتان خواهند کرد. فرقی نمیکند که شرایط پذیرش هیکل جدیدتان را دوست داشته باشید یا نه، باید بدانید که چطور این مسئله را کنترل و مدیریت کنید. ممکن است در دید همگان این مسئله نامطلوب باشد، حتی اگر نگاه افراد نگاه مثبت و خوبی تلقی شود. اگرچه نظراتی که میشنوید مثل سابق نیست، اما ممکن است مداخلهآمیز و شخصی تلقی شوند. این موضوع بسیار مهمی است و باید حتما دربارهاش با مشاورتان صحبت کنید.
خانم دونوگو میگوید: «اغلب مردم بعد از آنکه وزنم را پایین آوردم به من میگفتند که زیاد از حد وزنم را کم کردهام و شبیه مریض ها شدهام. من واقعا عصبی میشدم اما تصمیم گرفتم که چندان این مسئله را شخصی تلقی نکنم. آنها همواره به چاق بودن و اضافهوزن داشتن من عادت داشتند. در واقع ذهنشان به آنها میگفت که من خیلی لاغر شدهام.»
دکتر آلبرز هم با این مسئله موافق است؛ در واقع ابراز این مسئله در اکثر موارد درباره شما نیست. افراد اغلب چیزهایی را میگویند که انعکاسدهنده ارتباط شخصی آنها با وزن و غذاست.
افرادی که دوست دارید
کاهش وزن شما میتواند بر شریک زندگی، اعضای خانواده و دوستانتان هم تأثیر بگذارد. دکتر دومنیکا روبینو در این باره میگوید: «بسیاری از افراد غذا میخورند تا با چالشهایی که در روابطشان دارند کنار بیایند. اما زمانی که به خاطر همان دلیل مشخص چیزی نمیخورند، آن وقت آمادگی دارند تا آن درگیری یا نزاع را کنترل یا مهار کنند.»
از آنجایی که ممکن است انتظارات نامعقول و غیرمنطقی نسبت به خود داشته باشید، احتمال دارد این افکار را درباره روابط خود هم داشته باشید. مثلا مردان اغلب مواقع فکر میکنند که اگر وزنشان را کم کنند، همسرشان با آنها رابطه جنسی خواهد داشت. و همیشه هم داستان به این شکل نخواهد بود. در یک رابطه زناشویی سالم، هر دو فرد باید نسبت به هم احساس پذیرش داشته باشند.
افزایش اعتماد به نفس میتواند باعث تغییر تعادل بین شما شود، خصوصا اگر طرف مقابل احساس ناامنی داشته باشد. این پویایی در حال تغییر باعث میشود که یکی از طرفین احساس تدافعی به خود بگیرد.
دکتر آلبرز توصیه میکند که بهتر است روی رابطهتان کار کنید تا مطمئن شوید که یک رابطه خوب و محکم است. به دنبال راهکارهایی باشید تا این قوت قلب را به طرف مقابل بدهید که او همچنان بخش مهمی از زندگی شماست. به او بگویید که چقدر سپاسگزار حضورش در زندگیتان هستید.
وقتی کسی احساس خطر یا تهدید میکند، در واقع باید گفت این نیمه تاریکتر ماهیت انسان است که در تکاپو بوده و زمین بازی را ترک میکند. درست به مانند زمانی که دوستانش به او میگویند: «آها، پس تو هم جراحی کردی!» و بعد برایش از دوست دیگری حرف میزنند که او هم جراحی انجام داد اما بعد دوباره اضافهوزن پیدا کرد. حالا او خودش را از سایر افرادی که اصلا دیدگاه مثبتی در این موضوع ندارند خیلی دور میداند. به خاطر داشته باشید که اتفاقا خیلی خوب است که سعی کنید با افرادی که بیشتر از حس شادی و نشاط، فاز منفی و آزاردهندهای در شما ایجاد میکنند فاصلهتان را حفظ کنید.
اگر فاز جدید زندگیتان توأم با تنش و فشار باشد آنوقت چهکار باید کرد؟ شاید دوست داشته باشید بهجای آنکه کنار همسرتان لم داده ویا روزنامه بخوانید، صبح زود از خواب بلند شوید و ورزش کنید. گاهی اوقات حتی پختن یک غذای متفاوت یا نبودن خلال سیبزمینی مورد علاقه شوهرتان در منزل هم میتواند سبب اختلاف نظر و درگیری شود. توصیه میشود که به دنبال چیزی باشید که بتوانید با هم انجام دهید تا شما را به هم نزدیکتر سازد، مانند رفتن به کلاس آشپزی یا ملحق شدن به ورزشهای گروهی و تفریحی.
منبع: خبرپو