tasvir-zehni

این روزها شاید خیلی از جوانان و خانواده ها نیز به این مورد دست یافته اند كه وقتی  به سن خاص و بلوغ جسمی و جنسی می رسند، برای تحقق ازدواجی موفق و مطمئن رسیده اند و علاوه بر آن یك جوان باید به اندازه ای از رشد و آمادگی روان شناختی نیز رسیده باشد تا بتواند عهده دار مسئولیت ها و نقش های جدید خود در قالب زندگی مشترك گردد.

داشتن زندگی شاد، موفق و موثر، آرمانی است که هر فردی در زندگی خود می‏ تواند به دنبال کسب آن باشد و تحقق این آرمان زمانی میسر است که زمینه برای آموزش و به‏ کارگیری مهارت‏های زندگی آماده باشد.

طبق گفته بسیاری از کارشناسان، مهارت های زندگی مجموعه توانایی‏هایی هستند که فرد را قادر می ‏سازند در طول زندگی، در مسیر کمال و ارتقای سازگاری با خود، دیگران و محیط گام بردارد؛ به نحوی که به بهبود کیفیت زندگی او بینجامد.‌

در واقع آنها معتقدند مهارت ‏های زندگی، توانایی ‏های روانی-اجتماعی برای رفتار انطباقی و موثر هستند که افراد را قادر می ‏سازند به ‏طور موثرتری با مقتضیات و چالش ‏های زندگی روزمره مقابله کنند.

آسیب های بعد از آن به خوبی به آن اشاره دارد، البته نباید فراموش کرد که آموزش و کسب این مهارت ها تنها نباید به سنین جوانی نیز ختم شود؛ چراکه قدر مسلم آموزش های دوران کودکی و نوجوانی در فرد گیراتر و ماندگارتر است. در هر حال کارشناسان حوزه خانواده و ازدواج معتقدند برای شروع زندگی نیاز به کسب یکسری از مهارت ها بسیار احساس می شود تا فرد زندگی موفق و درستی را در پیش داشته باشد.

1. آمادگی‌های روانشناختی

منظور از «آمادگی های روانشناختی» كسب حد نصابی از رشد شناختی، عاطفی و رفتاری است كه صلاحیت و توانمندی فرد برای شروع زندگی مشترك را مشخص می سازد؛ حداقل هایی كه به مرور زمان و متناسب با مراحل بعدی زندگی (پذیرش نقش ها و موقعیت های جدید) رشد می كنند و كامل می شوند.

2. بهره‌مندی از بهداشت و سلامت روانی‌

از آنجا كه حالات جسم و روح در یكدیگر اثرگذار هستند، اختلال و ناهنجاری هر یك می تواند در دیگری نیز اثرگذار باشد. بنابراین جوانی كه در آستانه سن ازدواج قرار دارد، باید با ارتقاء بینش و كسب مهارت های رفتاری در پیشگیری از بروز چنین موانعی جدیت داشته باشد و از سوی دیگر، فردی كه از اختلالاتی چون افسردگی، اضطراب، استرس، وسواس و … رنج می برد باید بداند كه این موارد می تواند در زندگی آینده او و نحوه تعامل با همسر و فرزندان آثار نامطلوبی را داشته باشد و ضروری است تا حد امكان در كاهش و درمان این اختلالات بكوشد.‌

3. شناخت شخصی

فردی كه می خواهد ازدواج كند باید تعریفی از خود داشته و هویت یافته باشد. جوانی كه هنوز به روشنی نمی داند كیست؟ از چه ظرفیت ها و توانمندی هایی برخوردار است و چه علایقی دارد؟، آیا می تواند با ازدواج و ورود به مرحله جدید زندگی، از عهده مسئولیت ها و نقش های خود به خوبی برآید؟

گرچه کسب برخی مهارت ها مثل مهارت ارتباطی، عاطفی، مدیریتی، مهارت حل اختلاف و تعارض و… پیش از ازدواج لازم است، اما ناگفته نماند كه تحقق كامل این مهارت ها با مرور زمان و كسب تجربیات در خلال زندگی میسر می گردد.

4. شناخت غریزه جنسی‌

از آنجا كه انگیزه جنسی مهم ترین عامل در سوق دادن انسان به سمت ازدواج است، شناخت دقیق این غریزه و آگاهی از نحوه عمل و كاركرد آن، جوان را در مدیریت و كنترل این غریزه كمك خواهد كرد.

5. آگاهی از تفاوت‌های زن و مرد

شناخت خصوصیات جنس مخالف بسیار حائز اهمیت است؛ شناختی كه به منظور انتخاب او برای زندگی مشترك صورت می پذیرد و آگاهی از این ویژگی ها و تفاوت ها برای كسی كه در صدد ازدواج برآمده لازم است تا بتواند در مواجهه و تعامل با همسر خود رفتار مناسب داشته باشد. مثلاً از جمله تفاوت های عمده بین زن و مرد، عاطفی تر بودن زنان نسبت به مردان است كه عدم آگاهی و مدیریت صحیح آن می تواند دردسر ساز باشد.

6. شناخت نقش‌ها و مسئولیت‌ها‌

برخی از مردها و یا زن ها هستند كه آگاهی بسیار كم و ناچیزی نسبت به وظایف و مسئولیت های خویش دارند. در واقع از مهم ترین آمادگی های لازم برای آغاز زندگی مشترك، مسئولیت شناسی و مسئولیت پذیری است. با شروع زندگی مشترك زن و مرد عنوان و جایگاه جدیدی پیدا می كنند و باید نسبت به یكدیگر حقوق و تكالیفی را پذیرا باشند و بهترین زمان آموختن این حقوق و تكالیف همان سنین آستانه ازدواج است.

7. آمادگی عاطفی–هیجانی

عواطف و هیجانات، بخش مهمی از شخصیت انسان را شكل می دهند و در تصمیم گیری ها و رفتارهای انسان به ویژه در ارتباط با زندگی مشترك نقش مهمی دارند. از جمله این آمادگی ها تحقق بلوغ عاطفی در زوجین است.

بلوغ عاطفی، قابلیت درک احساس دیگران یا همدلی است و در این بین به جهت نیاز عاطفی بیشتری كه در جنس زن نهفته است، مسئولیت مرد در برآورده ساختن این نیاز به مراتب بیشتر خواهد بود.

مهارت ها

صاحب نظران معتقدند كسب مهارت ها از جمله آمادگی های لازم برای ازدواج است كه به دست آوردن بخش مهمی از آن (مانند مهارت های ارتباطی، عاطفی و رفتاری) پیش از ازدواج كاملاً ضروری است.

گرچه کسب برخی مهارت ها مثل مهارت ارتباطی، عاطفی، مدیریتی، مهارت حل اختلاف و تعارض و… پیش از ازدواج لازم است، اما ناگفته نماند كه تحقق كامل این مهارت ها با مرور زمان و كسب تجربیات در خلال زندگی میسر می گردد، اما در عین حال باید توجه داشت كه حد نصابی از این موارد قبل از آغاز زندگی مشترك باید در فرد حاصل شود.

1. مهارت ابراز صمیمیت

توانایی ابراز محبت و صمیمی بودن كه از نشانه های رشد و بلوغ عاطفی جوان است، باید قبل از ازدواج حاصل شده باشد و جوان آماده ازدواج، باید به اهمیت این موضوع واقف باشد كه یكی از مهمترین سرمایه های او برای زندگی موفق، رسیدن به همین رشد و توانمندی است.

چه بسا دختر و پسرهایی كه از امكانات مالی و مادی فراوانی برخوردار هستند، اما از آنجا كه بستر تربیتی خانواده و نوع رفتار پدر و مادر، محبت كردن و عشق ورزیدن را به آنها یاد نداده است، بعد از مدت کوتاهی چون قادر به تحمل طرف مقابل خود نیستند و نمی توانند پاسخگوی نیازهای عاطفی او باشند، به راحتی پیوندشان به جدایی و زندگی مشتركشان به شكست منتهی می گردد.

2. مهارت ارتباطی

آموختن مهارت های ارتباطی جدید و موثر در رسیدن به هماهنگی، رضایت و آرامش نقش قابل توجهی دارد. در واقع بخشی ازمهارت های ارتباطی در خوب گوش دادن، خوب حرف زدن و خوب تجزیه و تحلیل كردن صحبت های دیگران نهفته است.

3. مهم ترین مهارت, مهارت های حل اختلاف‌

بروز اختلاف و تفاوت بین افراد، امری كاملاً عادی و طبیعی است، اما مهم تر ازآن این است كه افراد باید نسبت به حل این اختلافات اشراف داشته و بتوانند اختلاف یا سوءتفاهمات خود با دیگران را به گونه ای منطقی و مسالمت آمیزحل كنند. گوش دادن فعال به سخنان همسر، سعی در درك و پذیرش احساسات او و استفاده از راهكارهای كاهش ناراحتی ها (شوخی و مزاح، عوض كردن موضوع بحث، قدم زدن و تفریح و…) می تواند در حل اختلاف موثر باشد و باید دختر و پسر آماده ازدواج در به كار بردن این روش ها توانمند باشند.

4. مهارت تصمیم‌گیری و اراده‌

تصمیم گیری و به دنبال آن داشتن اراده ای مصمم، نیاز به مهارت دارد. انسان ها به شکل های مختلفی تصمیم گیری می كنند؛ برخی در تصمیم گیری کاملاً مستقل عمل می کنند و هیچ گونه مشورت و همفکری با دیگران ندارند و برخی دیگر تصمیم گیری شان مطیعانه است و از خود هیچ اراده و عزمی ندارند.

سبك تصمیم گیری مطیعانه، می تواند صدمه زیادی به موضوع تصمیم و یا به عنوان مثال، به ازدواج فرد، وارد كند. در تصمیم گیری مطیعانه، دیگران برای شخص تصمیم می گیرند بدون آن كه فرد، نقشی در این تصمیم گیری داشته باشند.‌

منبع-http://genie.ir