در جامعه میتوان بچه هایی را دید که بجای سایه پدر فقط سایه مادر بر سرشان است و البته این مادر که سرپرست خانوار است بیشتر از دیگر مادران که شوهر دارند تلاش میکنند.زنانی که سرپرست خانوار هستند حالا چه شوهرشان فوت کرده باشد و چه طلاق گرفته باشند باید از خودباوری بالایی برخوردار باشند.چگونه میتوان این خودباوری را تقویت کرد؟
فاطمه سعیدی-عضو فراکسیون زنان مجلس: براساس گزارشهای منتشر شده از سوی سازمان بهزیستی کشور تعداد زنان سرپرست خانوار در سال ۷۰، یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر و در سال ۸۵، یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر بوده است که این آمار در سال ۹۰ به دو میلیون و ۵۰۰ هزار افزایش یافته که نشاندهنده رشد ۵۵ درصدی این افراد در کشور است.
سختیهای معیشت حالا دیگر فقط مردان را زیر فشار نمیبرد، بلکه زنان سرپرست خانوار نیز دوش به دوش مردان و حتی بیشتر از آنها این سختی را لمس میکنند. رنجی که از بیکاری شروع میشود و تا درآمد ناچیز این زنان و زندگی پرمشقتشان در طول سال ادامه مییابد. با بررسی تعداد زنان سرپرست خانوار در کشور شاهد افزایش قابل توجه آنها هستیم که این امر به دلایل متعددی مربوط میشود. برای مثال میتوان طلاق، فوت همسر و… را از دلایل افزایش زنان سرپرست خانوار در کشور برشمرد. تعداد زنان سرپرست خانوار را میتوان از سوی کمیته امداد مورد بررسی قرار داد. چون پوشش دهی این افراد در قالب چندین سازمان انجام میشود. برای مثال برخی از این افراد از لحاظ مالی با مشکلات متعدد مواجه هستند و برخی دیگر نیز با کسب مهارت به خودکفایی رسیده اند. باید توانمندی زنان سرپرست خانوار از طریق آموزش مهارت، تخصص کاربردی و بنگاههای زود بازده ارتقا یابد. این اقدام برای زنان سرپرست خانوار در مقایسه با ایجاد شغلهای همچون کارمندی مناسبتر است، چون در این وضعیت زن سرپرست خانوار با وجود مسئولیتهای فراوان مجبور به ترک منزل و رفتن به محل کار درساعت مشخص است، اما با توانمندی و ارائه تسهیلات از طریق بنگاههای زود بازده این افراد میتوانند با توانمندی فراوان به فعالیت بپردازند، چون برای یک زن، خانواده و مسئولیتهای ناشی از آن در اولویت قرار دارد و به نسبت استفاده از ظرفیت بنگاههای زود بازده و اشتغال در زمینه ایجاد مشاغل خانگی میتواند به ارتقای مهارتهای زنان بینجامد.
همپوشانی در ارائه خدمات
با وجود اینکه سازمانهای متعدد در کشور برای ساماندهی زنان سرپرست خانوار فعالیت میکنند، اما سازمان مرجع برای پوشش دهی این افراد کمیته امداد است. فقط با تدوین قانون مناسب میتوان شدت مشکلات زنان سرپرست خانوار را کاهش داد. در اصل توجه به این افراد نیازمند تدوین قانون مناسب و کاراست، اما به همان نسبت هم باید از سوی نهادهای اجتماعی و فرهنگی یک برنامه مشخص اعمال شود. برای مثال باید برای ساماندهی زنان سرپرست خانوار یک سازمان مشخص ایجاد کرد. اما در هر صورت توانمندی زنان سرپرست خانوار یکی از اولویتهای مهم کشور محسوب میشود. اقدامات انجام شده برای زنان سرپرست خانوار باید با سودآوری و تامین نیازهای مادی همراه باشد، چون برای این افراد نیازهای اقتصادی جزو مسائل اصلی است.
تحصیلات و وضعیت زنان سرپرست خانوار
می گویند باسوادی نعمت است و افراد بی بهره از این نعمت رنج مضاعف میبرند. این رنج را در زنان سرپرست خانوار که درصد بی سوادی در آنها بالاست میتوان به شکل ملموس دید. براساس گزارشهای ثبت شده در سایت مرکز آمار کشور اغلب زنان سرپرست خانوار بی سواد یا کم سواد هستند. این در حالی است که ۱۱ درصد از زنان بی سواد سرپرست خانوار، کمتر از ۳۵ سال دارند و ۴۴ درصد از آنها نیز در گروه سنی ۳۵ تا ۶۴ سال هستند. در چند سال اخیر با بررسی کرسیهای دانشگاه و نرخ اشتغال زنان باید گفت که زنان به عنوان تاثیرگذارترین گروه اجتماعی در جامعه به میزان قابل توجهی در کسب تحصیلات عالیه کوشا بوده اند، اما با این وجود باز هم در بین آنها افراد فاقد توانایی و مهارت خاص مشاهده میشود. بروز چنین نارساییهای به این دلیل است که در بین آنها مقوله ای تحت عنوان اعتماد به نفس و خودباوری چندان نهادینه نشده است.
برای مثال در جامعه ما کم نیستند زنان سرپرست خانوار که شغلشان مردانه است و این امر نشان دهنده اعتماد به نفس و خودباوری در بین آنهاست. طبیعتا اگر فرد خواستار تغییر در شرایط خود نباشد به نسبت نمیتوان هیچ گونه تغییر و تحولی در شرایطش ایجاد کرد. باید فرد برای تغییر وضعیت موجود وارد عمل شود و در این شرایط نباید تمام نارساییها را از سوی دولت یا مجلس برشمرد، بلکه هر زن سرپرست خانوار میتواند از طریق مشاغل خانگی به خودکفایی دست یابد. از سوی دیگر مقوله دانشگاه و کثرت تعداد زنان محصل در آن و تعدد مراکز آموزش عالی در پذیرش دانشجو نیز مشکلات شایع در زمینههای مختلف ایجاد کرده است.
در اصل تعداد دانشگاهها در کشور یک سیاست نادرست بوده و هم اکنون هم هیچ فردی چه تحصیلکرده و چه تحصیل نکرده نباید انتظار ایجاد شغل از سوی دولت یا بخش خصوصی را داشته باشد، بلکه هر فرد میتواند با کسب مهارت در زمینه ایجاد اشتغال تلاش کند. متاسفانه در کشور ما کارآفرینی در بین زن، مرد، پیر و جوان چندان با فرهنگسازی همراه نبوده است و اغلب افراد از نهادها و سازمان انتظار ایجاد شغل دارند. در ضمن اگرچه باورهای نادرست در بین زنان تحصیلکرده و شاغل و در هر صنف و شغلی وجود دارد، اما زنان خانه دار به دلیل اینکه مهارتهای آنها ناشناخته باقی مانده و استعدادهای ذاتیشان شکوفا نشده از خودباوری ضعیفتری برخوردار هستند. متاسفانه افراد در نتیجه باورهای نادرست تواناییهای خودشان را نشناخته و در انتخاب هدفها و مسیرهای زندگی خود با این تردید که تواناییها و ظرفیتهای انجام کار را ندارند مواجه میشوند.
منبع : الو دکتر