شاید شما نیز افرادی را دیده باشید که در هنگام غذا خوردن دیر تر از دیگران سیر می شوند و یا افرادی را بشناسید که کم اشتها باشند. اشتها و احساس سیری در افراد در قسمتی از مغز به نام سینگولا کنترل می شود که در ادامه در موردش صحبت می کنیم.
سیری و گرسنگی را باید یک احساس احشایی دانست. وقتی یک پرس چلوکباب سلطانی نوش جان کرده اید، برای اینکه به دوستتان بگویید سیر شده ام، ناخودآگاه دست خود را آرام روی شکمتان می کشید و احساس سیری خود را ابراز می کنید…
احساس گرسنگی نیز تقریبا به همین صورت نشان داده می شود؛ احساس دل ضعفه یا قار و قور شکم!و البته بعضی ها که شوخ طبع ترند، می گویند زودتر غذا رو بیار که روده بزرگه روده کوچیکه ام رو قورت داد! سوال اینجاست که این احساس چگونه در ما ایجاد می شود؟
در مغز ما ناحیه ای به نام «سینگولا» وجود دارد. این ناحیه بخشی از کورتکس یا همان سلول های خاکستری را تشکیل می دهد. سینگولا همان جایی است که تمام احساس های احشایی در آن تجربه می شوند. شکم درد، قولنج های صفراوی، نفخ شکم، دل پیچه، ترش کردن معده، دردهای خنجری معده، دل مالش و حتی احساس اضطراب و دلشوره از احساس هایی هستند که در این بخش مغز پردازش می شوند. البته اغلب این احساسات چندان خوشایند نیستند و احساس سیری را باید یک استثناء دانست چون بدن ما اغلب وقتی در وضعیت خوبی قرار می گیرد، هیچ حسی ندارد. مثلا وقتی تنفس خود را حس نمی کنید، یعنی تنفس بدون مشکل در حال انجام است.
مشکل همیشگی
احساس گرسنگی را باید مهم ترین عامل آغازگر خوردن دانست زیرا هیچ کس را نمی توان پیدا کرد که صرفا به دلیل تامین مواد موردنیاز بدنش غذا بخورد؛ همه برای رفع گرسنگی غذا می خورند. این احساس در اغلب موارد با احساس سیری، دو سر طیفی را تشکیل می دهند و به خوبی میزان غذا خوردن فرد را کنترل می کنند اما گاهی به دلایلی بخش سینگولای مغز کار خود را خوب انجام نمی دهد و فرد باوجود خوردن غذای زیاد، همچنان احساس گرسنگی می کند. یکی از دلایل اصلی این مشکل، گمراه کردن سینگولاست.
همانگونه که می دانید، مغز انسان فقط از گلوکز تغذیه می کند به همین دلیل هر عاملی که باعث کاهش گلوکز خون شود، باعث نرسیدن گلوکز به مغز می شود و چراغ خطر های مغز را به صدا درمی آورد. خوردن غذاهایی که نمایه گلایسمی بالایی دارند، با افزایش ناگهانی انسولین و افت ناگهانی قند، مهم ترین عامل رسیدن سیگنال غلط زنگ خطر به مغز هستند. به همین دلیل مواد قندی را باید مهم ترین عامل ایجاد اشتهای کاذب دانست. برعکس، موادی که نمایه گلایسمی پایینی دارند، در کنترل اشتها نقش موثری ایفا می کنند. از بین این خوراکی ها می توان به سیب، آرد سبوس دار و… اشاره کرد. این تحریک سینگولا و داشتن احساس سیری است که ما را از غذا خوردن بیشتر بازمی دارد. پس اگر بتوانیم سینگولا را زودتر تحریک کنیم، احتمالا در کنترل اشتها موفق خواهیم بود. پاسخ به این سوال احتمالا تا به حال منجر به ثروتمند شدن بسیاری از کارخانه های تولید داروهای کنترل کننده اشتها شده است اما چرا متخصصان اعصاب خوردن این قبیل داروها را توصیه نمی کنند؟ دلیلش روشن است؛ بدن انسان می تواند با هرگونه عامل خارجی که باعث تحریک مصنوعی بخشی از مغز شود، به شدت مخالفت و در درازمدت تاثیر آن ماده دارویی را خنثی کند. این امر باعث می شود مصرف کننده دارو برای گرفتن همان تاثیر مجبور شود مصرفش را افزایش دهد و به همین دلیل است که فرد آرام آرام اعتیاد دارویی پیدا خواهدکرد.
راه حل دائمی
پرسش اصلی اینجاست که چگونه می توان سینگولا را به گونه ای تحریک کرد که زودتر احساس سیری کنیم؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت سینگولا فقط با خوردن غذا تحریک نمی شود بلکه تمام مراحل صفر تا صد غذا، آن را تحریک می کند. به افرادی که دوست دارند زودتر سیر شوند، توصیه می شود حتما خودشان آشپزی کنند. حتی اگر فرصت دارند خودشان مواد موردنیاز تهیه غذا را از بازار بخرند و آماده کنند. چیدمان سفره و تزیینات غذا نیز به تحریک بیشتر سینگولا کمک می کند. همان طور که از زمانی که متوجه می شوید برنامه سفر هفته آینده تان جور شده است، از سفر لذت می برید زیرا لذت بردن از سفر، فقط به رسیدن به مقصد محدود نمی شود بلکه از همان لحظه تصمیم گرفتن آغاز شده است. لذت بردن از غذا نیز از زمانی آغاز می شود که سبد خریدتان را برمی دارید و به فروشگاه می روید. حتما افراد زیادی را می شناسید که هیچ گاه احساس سیری نمی کنند چون آنها اغلب اهل رستوران و غذاهای آماده هستند و سینگولای مغزشان فقط سر سفره است که فرصت می کند تحریک شود و البته این زمان خیلی برای تحریک شدن کوتاه است.