درون گرایی و برون گرایی دو گروه از ویژگی های شخصیتی هستند که در کنار هم برای توصیف افراد به کار می روند. به طور معمول، درون گرایان را افرادی آرام، اندکی خجالتی و گوشه گیر می دانند که چندان در فعالیت های جمعی مشارکت ندارند و از برخورد مستقیم با مردم کناره می گیرند. اما این باور عمومی تا حدود زیادی نادرست است و تعداد اندکی از افراد درون گرا را با تمام آنها یکسان درنظر گرفته است. در حالی که واقعیت تفاوت بسیاری با این تلقی عمومی دارد.
از این رو، با آن که به نظر می رسد اغلب افراد مشهور جهان برون گرا هستند و شخصیتی بیانگر و گرم دارند، اما به باور بسیاری از روانشناسان، شخصیت های درون گرا نیز به همان میزان و حتی بیشتر، در دستیابی به ثروت موفق هستند. از دید برخی از این متخصصان، درون گرایان امکانات بیشتری برای دستیابی به ثروت افسانه ای دارند و از میان آنها می توان به افرادی چون بیل گیتس، میلیاردر آمریکایی و موسس شرکت مایکروسافت، اشاره کرد. وقتی چنین رهبران نیرومند و الهام بخشی در گروه درون گرایان جای می گیرند، بدون شک باید تعریف درون گرایی را تغییر داد و خجالتی بودن و گوشه گیری را از آن حذف کرد.
تفاوت درون گرایان و برون گرایان در چیست؟
براساس آزمون های استاندارد روان شناسی، شخصیت درون گرا انرژی خود را از منابع درونی دریافت می کند. به این معنا که برای احساس رضایت به تایید دیگران، داشتن کالا و دارایی خاص و به طور خلاصه، عوامل بیرونی نیازی ندارد. او رضایت و اعتماد به نفس خود را از درونش به دست می آورد و همین امر باعث نام گذاری این گروه از افراد شده است. از همین رو است که درونگرایان خجالتی به نظر می رسند، در حالی که تنها تعداد کمی از آنها واقعا خجالتی هستند!
بسیاری از درون گرایان به سادگی در برابر جمع سخن می گویند، مدیران برجسته ای هستند و در مقام یک رهبر به خوبی نیروهای شان را هدایت می کنند. بنابراین یکسان دانستن درون گرایی و خجالتی بودن، تحلیل چندان درستی نیست. چنان که شمار زیادی از افراد درون گرا به عنوان بازیگر و یا استاد دانشگاه به کار مشغول هستند و به طور طبیعی، خجالتی بودن نمی تواند ویژگی آنها باشد.
البته ویژگی هایی چون منبع رضایت درونی و یا میزان تمایل به برقراری ارتباط جمعی تنها عواملی نیستند که میان درون گرایی و برون گرایی تفاوت ایجاد می کنند. به باور روان شناسان، تفاوت های بسیار عمیق تری میان این دو دسته وجود دارد و این تفاوت روان شناختی را به هیچ عنوان نمی توان ساده سازی کرد.
موارد زیر از جمله مهم ترین ویژگی های درون گرایی است که البته ارتباط زیادی با مسائل مالی و موفقیت شغلی دارد.درون گرایان کمتر در معرض تصمیم گیری شتاب زده قرار دارند.
بسیاری از افراد درون گرا مدت زیادی را صرف تامل بر موقعیت می کنند و زمانی تصمیم می گیرند که تصویر کاملی از آنچه باید انجام شود داشته باشند. به همین دلیل این گروه از افراد تصمیم گیرندگانی دقیق و مظنم هستند که مسیر دستیابی به ثروت را در بلندمدت به سرعت می پیمایند.
رابرت کیوساکی در کتابی نوشته است که «مهم نیست چقدر پول درآورده اید، مهم این است که چقدر آن را حفظ کرده اید». حال اگر تصمیم گیری دقیق و هوشمندانه را در افراد درون گرا به این توصیه کیوساکی بیفزاییم، نتیجه این خواهدبود که آنها با احتمال بیشتری ثروت خود را به خوبی مدیریت کرده و حفظ خواهندکرد.
این دقت عمل زیاد و تفکر عمیق تر باعث می شود درون گرایان کمتر تحت تاثیر احساسات قرار بگیرند و رفتارهای آنی و حساب نشده نزد آنها کمتر اتفاق بیافتد. این گروه از افراد بیشتر در فکر نتایج مناسب و نه احساس رضایت لحظه ای هستند و از این رو، رفتارهای درون گرایان بسیار منطقی تر است. در مقابل، شخصیت های برون گرا تمایل به کسب لذت آنی دارند و به همین دلیل، در مواقع حساس شتاب زده عمل می کنند. این گروه نمی توانند به نیاز خود برای کسب رضایت آنی غلبه کنند و فرصت های زیادی را در اثر همین نقطه ضعف از دست می دهند.
از سوی دیگر، تمایل به صرف هزینه های بیهوده و ولخرجی نیز در افراد برون گرا به مراتب بیشتر است. افراط این گروه از افراد در برقراری ارتباط اجتماعی و نیاز به تایید دائمی توسط محیط، باعث اتلاف مقادیر قابل توجهی پول برای جلب رضایت دیگران می شود. در حالی که درون گرایان برای هر مورد هزینه ای یا خرید، نیازها را مدنظر قرار داده و تمایلات خود را کنترل می کنند. آنها رضایت خود را از درون به دست می آورند و نیاز شدیدی به تایید دیگران ندارند.درون گرایان سرمایه گذاران موفق تری هستند.
نکته ای که درخصوص تمایل به تفکر بیشتر به آن اشاره شد، درباره یکی از مهم ترین عرصه های مالی یعنی سرمایه گذاری نیز صادق است. توانایی به تاخیرانداختن تصمیم گیری و عمل، در خصوص انتخاب نوع و حجم سرمایه گذار نیز به کمک درون گرایان می آید. آنها در مقایسه با برون گرایان بسیار دقیق تر به تحلیل شرایط می پردازند و در زمان های حیاتی هیجان زده نمی شوند. منبع رضایت درونی در این گروه باعث می شود در برابر سودهای اندک دچار خوشحالی بیش از حد نشده و در مقابل ضررها مقاوم تر باشند. ویژگی هایی که درون گرایان را به سرمایه گذارانی محتاط و منطقی تبدیل می سازد. طبیعی است که با چنین ویژگی هایی کسب سود قابل توجه و افزایش دارایی برای این افراد چندان دور از ذهن نیست.پیشرفت شغلی درون گرایان بیشتر است.
در کنار موارد پیشین شخصیت خاص درون گرایان در محیط کار نیز به کمک آنها می آید. این افراد به خوبی توانایی کنترل احساسات خود را دارند و به نسبت افراد برون گرا شرایط را بهتر درک می کنند. هرچند گاهی اوقات این ویژگی های شخصیتی باعث اندکی ناهماهنگی و تطبیق کند با محیط می شود. با این حال پس از گذشت مدت زمانی کوتاه، سرعت پیشرفت آنها بیشتر خواهدشد. به علاوه، به سبب وجود منبع رضایت درونی در این گروه، وجدان کاری و تلاش برای بهبود شرایط نیز در درون گرایان به مراتب بیشتر است. آنها به خوبی قادر به درک موقعیت های دشوار هستند و درمواقع لزوم به کمک همکاران خود می شتابند.
در مجموع، هر دو گروه از این شخصیت های روانی ویژگی های مثبت و منفی خاص خود را دارند. لذا نمی توان یک گروه را بر دیگری برتری داد و امکان موفقیت آن را به طور مطلق بیشتر دانست. در اینجا صرفا از آن جهت به نکات اشاره شده که مانع تحلیل درون گرایی به عنوان شخصیت بازنده شود. براین اساس، نگاه کلیشه ای به افراد درون گرا کاملا بی اعتبار است؛ درون گرایان نیز از ویژگی های رهبری و هدایت اجتماعی سطح بالایی برخوردار هستند و حتی گاهی در موقعیت های مشابه بسیار بهتر از همکاران برون گرای خود عمل می کنند.
ماهنامه معیشت