امروزه تمام کشور های دنیا از اهمیت طب سنتی با خبر هستند.اما در کشور ما تا چه میزان توانسته ایم این طب را رواج دهیم و از آن استفاده کنیم؟متاسفانه در حال حاضر اکثر مردم کشورمان خدمات طب سنتی را دریافت نمی کنند.فارغالتحصیلان طب سنتی تعداد محدودی دارند و اکثر دانش آموختگان طب سنتی در دانشگاه هستند.
خبر ذیل که در رسانهها منتشر شد تنها یک نمونه و مشتی از خروار است (کد خبر 358339 – تاریخ انتشار 26 آبان 92): “معاون بهداشتی وزیر بهداشت از خطرناک بودن پودر و قرصهای لاغری «اکسی الیت» خبر داد و از مردم خواست از خرید و مصرف آن خودداری کنند؛ دکتر علیاکبر سیاری از مرگآور بودن این دارو که ساخت آمریکاست و در برنامههای شبکههای ماهوارهای تبلیغ میشود خبر داد و گفت: این دارو به عنوان داروی انرژیزا و لاغری تبلیغ میشود و تاکنون موجب گزارش 52 مورد نارسایی کبد شده است. وی افزود: سازمان غذا و داروی آمریکا به تازگی فروش این دارو را ممنوع اعلام کرده و سازمان غذا و داروی ایران نیز از داروخانهها خواسته است که «اکسی الیت» را جمعآوری و از فروش آن خودداری کند. سیاری با بیان اینکه «اکسی الیت» دارویی ضروری نیست و مصرف آن فقط لاغری و انرژیزایی دارد از رسانهها خواست درباره خطرآفرین بودن این دارو به مردم اطلاعرسانی کنند.”
یعنی در برابر وجود یک داروی قاچاق در داروخانهها که 52 مورد نارسایی کبد از آن گزارش شده، معاون بهداشت وزارت خانه صرفاً از مردم میخواهد که آن را نخرند و سازمان غذا و دارو از داروخانهها خواهش میکند آن را نفروشند؛ این برخورد دوگانه در شرایطی است که مقام معظم رهبری در سیاستهای ابلاغی خود، توسعه هرچه بیشتر طب سنتی را مطالبه فرمودهاند و اقبال مردم به مراکز طب سنتی نیز با همه اشکالاتشان، روزافزون است.
طبیعتا در چنین شرایطی اقدام منطقی، نظارت و رفع کاستیها و نه برخوردهای چکشی و به تعطیل کشاندن مراکز است؛ تعطیلی مراکز زمانی توجیه عقلی پیدا میکند که ما مراکزی بهتر، آن هم به تعداد کافی، برای پاسخ به مطالبه عمومی راهاندازی کرده باشیم و اگر گفته شود برخوردهای انجام شده قانونی بوده، به صراحت اعلام میکنیم که قوانین وزارت بهداشت، اشکال دارند و باید اصلاح شوند.
به خاطر داریم که در سالهای گذشته بخشنامه منع حجامت توسط پزشکان هم از دل وزارت بهداشت بیرون آمده بود که در نهایت توسط دیوان عدالت اداری ملغی شد؛ این چه قوانینی است که بیشتر در جهت تحدید و تهدید طب سنتی و برخلاف فرمایشات رهبری و خواسته عموم مردم اقدام میکند و دست سودجویان دارو و درمان را در سیستم پزشکی مملکت باز میگذارد؟
به حمدالله جنابعالی خود از پزشکان فرهیخته هستید و نسبت به ضرورت احیای طب سنتی آگاه هستید و بارها از کندی روند توسعهی آن اظهار نارضایتی کردهاید؛ اطمینان داریم که برخوردهای صورت گرفته برخلاف دغدغههای شما است؛ حیف است سرکوب طب سنتی و خدمتگذاران صدیق آن به نام شما که خود به این خانواده تعلق دارید، ثبت شود و نام نیکی از شما در تاریخ این رشته ثبت نشود.
نکته مهم دیگر این که ما با دانشگاهی شدن طب سنتی کاملا موافقیم ولی اشتباه است تصور شود که طب سنتی در کشور مساوی با تعدادی محدود دانشکده، چند عدد سلامتکده و حدود 100 نفر پزشک فارغالتحصیل دوره PHD است.
به دفعات اعلام کردهایم که بازتولد طب سنتی در کشور ناقص و بدون استفاده از همه ظرفیتهای موجود بوده است؛ برخی از ما پزشکان امضاءکننده این نامه، حداقل 10 سال قبل از تاسیس دانشکدههای طب سنتی، در این حوزه فعالیت داشتهایم و دارای پایاننامه، مقالات علمی و تالیفات و تجربهی عملی در این حوزه هستیم؛ بسیاری از فارغالتحصیلان دورهی PHD شاگردان ما در سالهای قبل از تاسیس دانشکدهها بودهاند لیکن عمدا یا سهوا تلاشهایی شده که پتانسیل طب سنتی در کشور، از نظر زمانی، همان سال تاسیس دانشکدههای طب سنتی و از حیث افراد، دانشآموختگان آن معرفی شود و متاسفانه قوانین هم بر همین پایه طراحی شده که طب سنتی مورد تایید، صرفا تعدادی سلامتکده و مسئول فنی آن هم فقط PHD طب سنتی باشد و سایر مراکز و مطبها هم بدون مجوز و شایسته تعطیلی قلمداد شوند.
لازم به ذکر است که وضعیت موجود، موجب نارضایتی همه، از متخصصین طب سنتی گرفته تا مردم شده است چون وزارت بهداشت شرایطی را تعریف کرده که تقریبا هیچکس در کشور اجازه فعالیت را در طب سنتی ندارد؛ پزشک عمومی ما، 4 سال از عمر خود را صرف گرفتن مدرک PHD میکند ولی او هم طبق قوانین فعلی اجازه طبابت ندارد و مطبش پلمب میشود و به این واقعیت توجهی نمیشود که مورد مراجعه تعداد زیادی از مردم است و خدمات او در این شرایط مورد نیاز جامعه است از آن طرف، سوابق و فعالیت سایر پزشکان فعال در این رشته مورد تائید وزارتخانه نیست و افراد غیر پزشک ولی خبره که سالها در طب سنتی فعالیت کردهاند و بعضا تجربیات خوبی دارند هم هیچ جایگاهی ندارند.
آیا اینگونه قرار است طب سنتی را احیاء کنیم؟ و آیا به این شیوه میخواهیم پاسخگوی مطالبه رهبر انقلاب و مردم باشیم؟
مسئله فعلی این است که در حال حاضر مردم عملا خدمات طب سنتی را دریافت نمیکنند؛ فارغالتحصیلان این رشته تعدادشان محدود است و همین تعداد هم یا توانایی درمان ندارند (به دلیل فقدان سابقه مطالعاتی و تجربه عملی) یا محصور در دانشگاه هستند و اجازه داشتن مطب ندارند یا صرفا در چند سلامتکده با تعداد پذیرش 15-10 نفر در روز و خدمات درمانی محدود سرگرم هستند.
ما پزشکان و تشکلهایی که از سالها قبل در طب سنتی فعالیت داریم، به نمایندگی از سایر همکاران دلسوز و صاحب دغدغه از جنابعالی تقاضا داریم اگر به واقع وزارت بهداشت خواستار تحقق منویات مقام معظم رهبری و توسعه علمی و منطقی این رشته است، به وظیفه شرعی و اخلاقی خود در این شرایط حساس کشور عمل کنید و در این راستا پیشنهاد میکنیم:
1. نسبت به رفع برخوردهای قهری و حذفی با پزشکان فعال در طب سنتی از خود واکنش نشان دهید.
2. دستور فرمایید سوابق علمی پژوهشی همه پزشکان و فعالان طب سنتی بررسی شده و طبق معیارهایی که برای این ارزیابی تعیین میشود، اجازه فعالیت قانونی به آنان داده شود.
3. نظارت بر فعالیت مراکز طب سنتی به پزشکان دارای سوابق علمی و تحقیقاتی در این رشته سپرده شود نه به ناظرین وزارت بهداشت که هیچ شناختی نسبت به طب سنتی ندارند و برای این منظور کمیتهای با حضور این افراد در وزارتخانه تشکیل شود.
4. طی جلسهای با حضور اینجانبان نقطهنظرات ما برای برونرفت از شرایط موجود و توسعه طب سنتی با استفاده از همه ظرفیتها و کمک همه پزشکان باسابقه شنیده شود؛ یقینا مماشات و تغافل و فرصتسوزی در شرایط موجود، موجب جریتر شدن مخالفان طب سنتی که به نظر میرسد در بدنه وزارت بهداشت هم حضور دارند، خواهد شد.»
منبع:سلامت نیوز