ممکن است شما هم در بین اقوام و یا نزدیکان خود شخصی را دیده باشید که 90 سال و یا حتی بیشتر عمر کرده است.در صورتی که چنین شخصی را در بین نزدیکان خود نداشته اید حتما از طریق تلویزیون چنین افرادی را دیده اید و یا درباره آن ها شنیده اید.اما به راستی راز چنین طول عمرهایی چیست و چه عواملی بر این موضوع تاثیر گذارند؟!
کدام یک از یافتههای این پژوهش برای شما جالب توجهتر بوده است؟
در واقع دو مورد از این نتایج بسیار جالب بود. یکی اینکه بسیاری از افراد در این محدوده سنی، با وجود داشتن سطح بالایی از آلزایمر، بدون هیچ مشکلی از لحاظ عقلی و قوه شناختی میمیرند. سوال ما این است که آیا این افراد توانستهاند از اثرات این بیماری فرار کنند؟ یا اینکه چون بیشتر از حد عادی زندگی کردهاند از محدوده تاثیر این بیماری جلوتر رفتهاند؟
دوم اینکه تقریبا هیچکدام از عوامل خطرساز متداول برای سالمندان زیر ۸۰ سال، برای این گروه سنی (بالای ۹۰ سال) تاثیر چندانی ندارد. سابقه فشارخون و کلسترول بالا و مصرف استاتینها – که همه عوامل خطرناک برای افراد جوانتر به شمار میروند – به نظر میرسد که در برابر بیماری آلزایمر از افراد در ۹۰ سالگی محافظت میکند.
به نظر شما چرا فشارخون بالا و کلسترول ممکن است از انسان در برابر آلزایمر محافظت کند؟
ما سعی داریم بفهمیم که آیا واقعا داشتن این شرایط از فرد حفاظت میکند و یا داروهایی که برای این بیماریها مصرف میکنند موجبات چنین شرایطی را فراهم میآورد. توضیحات زیادی وجود دارد اما این دو مورد از بقیه قابل درکترند.
ما همچنین دریافتهایم که وقتی فرد در ۵۰، ۶۰ یا ۷۰ سالگی دچار فشار خون بالا میشود مزیتی برای او ندارد و خطرناک نیز هست، از این رو نتایج فوق فقط زمانی صدق میکند که فرد در ۸۰ یا ۹۰ سالگی دچار این عارضه شود.
آیا موارد دیگری نیز وجود دارد که برای سالمندان با سن کمتر خطرناک ولی برای سالمندان با سن بیشتر سودمند باشد؟
بله. اضافه وزن یکی از مواردی است که در میانسالی مشکلساز است اما با هر دهه پیرتر شدن یعنی در هنگام ۷۰، ۸۰ و ۹۰ سالگی دیگر نه تنها عامل خطر نیست، بلکه به عنوان یک عامل حفاظتکننده برای طول عمر بیشتر به شمار میرود.
قطعا هر چه افراد پیرتر میشوند ضعیف بودن و کمبود وزن برای آنها خطرناکتر خواهد بود. در این مطالعه، احتمال مرگ و میر افرادی که کمبود وزن داشتند ۵۰ درصد بیشتر از سایرین بود. بنابراین بهترین حالت از نظر وزن در زمان پیری، این است که فرد وزن خود را ثابت نگهدارد و یا کمی اضافه وزن داشته باشد.
شاید وزن بیشتر سبب نیرومندتر شدن فرد در پیری میشود. وقتی سن انسان بالا میرود بدن او به سختی برای اضافه کردن وزنش تلاش میکند. فکر میکنم این موضوع حتما مزایایی برای انسان دارد و نیازی به مبارزه کردن با طبیعت بشر نیست.
چرا فکر میکنید فشار خون بالا و اضافه وزن در سنین مختلف موجب بروز اثرات گوناگون می شود؟
این نشاندهنده اهمیت سن است. در واقع بیماریها و درمانها برای یک نوزاد مشابه یک نوجوان است، همچنین مسایل سلامتی یک نوجوان مانند یک فرد ۶۰ ساله است. اما این موضوع در مورد ۹۰ سالهها متفاوت است، ما همیشه هر آنچه را که در مورد افراد ۵۰، ۶۰ و ۷۰ ساله آموختهایم روی افراد ۸۰، ۹۰ و ۱۰۰ ساله نیز اعمال میکنیم. من معتقدم که این کار درست نیست. همه چیز با سن تغییر میکند و ما باید این افراد را به طور خاص مطالعه کنیم تا بتوانیم بهترین راه را برای مدیریت سلامت و حفظ عملکرد این افراد بیابیم.
علاوه بر اضافه وزن چه ویژگیهای دیگری از این افراد که مورد مطالعه شما هستند میتواند برای دیگران آموزنده باشد؟
افرادی که عمر طولانیتری دارند، ۲۰۰ تا ۴۰۰ میلیگرم کافئین در روز که معادل ۲ تا ۳ فنجان قهوه است مصرف میکنند. همچنین این افراد ورزش میکنند حتی اگر ۱۵ دقیقه پیادهروی در روز باشد. هر چند بهتر است ۳۰ یا ۴۵ دقیقه در روز پیادهروی شود. خوشبختانه سه ساعت راه رفتن چندان تفاوتی با ۴۵ دقیقه ندارد و در واقع ۴۵ دقیقه کافی به نظر میرسد.
اگر افراد در ۷۰ سالگی هر کاری به جز نشستن و تماشای تلویزیون انجام دهند عمر آنها طولانیتر خواهد شد.
رژیم غذایی این افراد چگونه است؟
با اینکه رژیم غذایی خوب، مهم است اما به نظر نمیرسد نوع غذاهای به کار رفته در آن به طور جداگانه چندان تفاوتی ایجاد کند. به عنوان مثال مقدار ویتامین C یا هر ویتامین دیگری چندان تفاوتی در رژیم غذایی ندارد و در واقع مهم نیست که مثلا شخصی زغال اخته را بیشتر از دیگران بخورد.
آیا در گروه مورد مطالعه خود افرادی را داشتید که ۹۰ سال عمر کرده باشند و سیگاری باشند؟
قطعا داشتیم. درصد بسیاری از این افراد سابقه طولانی مصرف سیگار داشتند. تقریبا بیش از نیمی از آنها سالیان سال سیگاری بودهاند. زمانی که این افراد جوان بودند، نگرش آنها در مورد سیگار کشیدن متفاوت بود. اما در حال حاضر افراد سیگاری بسیار کمی داریم.
یک سوال شخصی. آیا خود شما هیچکدام از عادات زندگی خود را تغییر دادهاید؟
اصولا به هیچ گزینه خاصی در زندگی اهمیت نمیدهم. برای مثال در مورد رژیم غذایی که یکی از گزینههای شیوه زندگی سالم است، غذاهای خاصی را در رژیم در نظر نمیگیرم. به نظر من رژیم غذایی خوب یعنی مصرف میوه و سبزیجات بیشتر. البته خیلی تلاش میکنم که این کار را انجام دهم اما راستش را بخواهید مادرم بهتر از من مراقب غذا خوردن من است.
و در مورد ورزش، متاسفانه خودم از ورزش کردن بیزارم، اما آن را انجام میدهم حتی اگر در حد پیاده راه رفتن به سوی پارکینگ و استفاده از پله به جای آسانسور باشد. ورزش حتی در همین مقدار ناچیز هم سودمند است. داشتن خواب کافی و محدود کردن استرس نیز مهم است. از سوی دیگر افراد باید از مغز خود استفاده کنند، این به آن معنا نیست که حتما باید جدول کلمات متقاطع حل کنند یا پازل بازی کنند. کافی است از خانه بیرون بروند و با مردم تعامل برقرار کنند. اگر به جای کامپیوتر یا تلویزیون با مردم عادی ارتباط داشته باشند، برای مغز بسیار بهتر است و از آن در مقابل بیماریهای متعدد جلوگیری میکند.