امروزه واژه ازدواج سفید در جامعه بسیار شنیده می شود. با این وجود این واژه برای افراد بسیاری دور از ذهن است و منظور از آن را نمی دانند.ما در این مطلب قصد داریم شما را به طور کامل با این واژه آشنا کنیم و به بحث و گفت و گو درباره آن بپردازیم.
ازدواج سفید یا هم باشی یا هم خانگی، واژهای که در زبان بیگانه marriage blanc ( به زبان فرانسه ) و white marriage (به زبان انگلیسی) نامیده می شود و در معنای کلی عبارت است از پیوندی به مدت زمان نامعلوم که مابین دونفر بسته شده که فاقد مشروعیت اجتماعی وحقوقی است و به گفته خودشان، تنها شرط چنین ازدواجی، رضایت قلبی طرفین بوده و مادامی که این رضایت برقرار است، زندگی زناشویی ادامه دارد .
شاید تا چند سال پیش، مهم ترین تهدید برای نظام حقوقی اجتماعی ایران، مسئله طلاق و فرا گیر شدن آن بود. بیماری که با روند رو به رشد خود، کالبد اجتماع وخانواده را تهدید می کند ، اما امروزه بیماری دیگری به نام ازدواج سپید، تهاجمی آرام، اما پیوسته را آغاز کرده که تفکر عمیقی را می طلبد. هرچند عده ای اعتقاد دارند این موضوع چندان پیشرفته نبوده و جای نگرانی ندارد و امروزه فقط در سطح کلانشهرها و بیشتر در میان دانشجویان دیده می شود، اما واقعیت این است که موضوع کوچک و بیاهمیتی نیست و باید حتما با فرهنگسازی و آگاهی دادن، همه را نسبت به تبعات آن آشنا ساخته و برای حفظ نظام خانواده تلاش کنیم .
به نظر می رسد که این نوع از خانواده زایی در ابتدا در کشورهای غربی و آمریکایی شکل گرفته و اکنون هدف وار، خانواده های پا برجا و استوار مشرق زمین را نیز نشانه رفته است. تحقیقات نشان می دهد در سال ۱۹۹۴ حدود ۳/۷میلیون زوج آمریکایی بدون ازدواج با یکدیگر زندگی می کردهاند و نزدیک به اواخر دهه ۱۹۹۰ ،۵۰ تا ۶۰ درصد زوج ها پیش از یک ازدواج رسمی، مدتی را با یکدیگر زندگی می کرده اند واین در حالی است که تا پیش از سال ۱۹۷۰ زندگی بدون ازدواج در ایالات متحده، غیرقانونی بوده است.
مراحل ازدواج سفید
اگر بخواهیم برای ازدواج سفید، مراحلی را در نظر بگیریم، عبارت می شود از :
۱- مرحله آشنایی
۲ – مرحله عاشق شدن
۳ – مرحله به هم پیوستن
۴- مرحله بروز تعارض وتنش
۵- مرحله خاتمه زیست مشترک و احساس شرمساری
که مسلما گزینه پایانی می تواند دردناکترین مرحله این نوع ازدواج باشد. با نگاهی کلی به راحتی می توان دریافت که چنانچه در هر ازدواج سپیدی، زن ومرد به مرحله پنجم برسند، کسی که ضرر بیشتری را متحمل می شود، بدون شک جنس مونث است؛ چه بسا با محیط فرهنگی ایران، شانس خود را برای ازدواجی موفق از دست داده وکم کم و به دلیل مشکلات وطرد شدن از خانواده در صورت آگاهی یافتن، مجبور به تکرار این کار با افراد مختلف ودر نهایت سوق داده شدن به اعتیاد ویا تبدیل شدن به یک انسان روسپی شود وتا پایان عمر همواره با خلأروانی وعاطفی دست در گریبان باشد .
سرنوشت فرزندان
سوال اینجاست که در این بین، سرنوشت فرزندان خواسته وناخواسته چیست؟
فرزندانی که وجودشان ثبت نخواهد شد، فاقد شناسنامه واقعی و هویت خانوادگی هستند و اگر در حین مرحله جنینی ازبین نروند، حتما زندگی سخت و دشواری را تجربه می کنند.اگر بخواهیم دلایل شکلگیری چنین ازدواجی را به اختصار بیان کنیم،عبارت است از مشکلات اقتصادی، عدم مسئولیت پذیری افراد، ترس از ازدواج ، قانون های دست وپا گیر برای طلاق های ناگزیر ، مشکلات زناشویی، حضور پر رنگ رسانه های غربی در جمع خانواده همراه با برنامه های آن که مسلما به صورت هدف دار و برای مصرف خارجی ساخته می شود. این بیماری تازه شکل گرفته در کشورمان، جز از بین بردن اعتماد افراد به یکدیگر ، سست کردن نظام خانواده، هنجار گریزی ، کم کردن میزان زاد و ولد وتولید مثل ، رواج بی بندو باری، بالا رفتن آمار طلاق، کاهش شانس مادر شدن ، تحمیل هزینه های اضافه بر جامعه برای پرورش فرزندان این گونه ارتباط و…. سود دیگری نخواهد داشت و نه تنها عشق وعلاقهای حقیقی و واقعی را برای فرد به ارمغان نمی آورد، بلکه به دلیل نبود مسئولیت، همواره این رابطه متزلزل بوده ودر هر لحظه امکان فروپاشی آن وجود دارد.