علاوه بر برقراری ارتباط کلامی با افراد،می توانیم به گونه ای دیگر هم ارتباط های موفقی برقرار کنیم.به این صورت که از زبان بدن و یا ارتباط غیر کلامی استفاده کنیم.در واقع زبان بدن ارتباط غیر کلامی است که افراد به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه از آن استفاده می کنند.در اینگونه ارتباط ها کلامی بین افراد رد و بدل نمی شود.
گفته میشود که ارتباطات خوب پایه و اساس رابطههای موفق است، بنابراین توانایی شناخت و استفاده درست از رابطهی غیرکلامی یا همان زبان بدن ابزار قدرتمندی است که به شما این امکان را میدهد که منظور واقعیتان را به فرد مقابل برسانید و تعامل با دیگران را به یک تجربهی آسان و لذتبخش تبدیل کنید. در این مقاله با ترفند هایی از زبان بدن آشنا میشوید، که شما را دوستداشتنی میکند.
شما در طول روز سیگنالهایی را به مردم ارسال میکنید، بدون اینکه توجهی به آنها داشته باشید. نحوهای که چشمانتان را حرکت میدهید و نحوهای که با کسی دست میدهید، نمونههای این سیگنالها هستند. ممکن است با استفاده از زبان بدن، سیگنالهای ناخودآگاهی را ارسال کنید که یا سبب شوند دیگران شما را بیشتر دوست داشته باشند یا حداقل حرف شما را اجمالا درست فرض کنند.
ضرورت آموختن زبان بدن
ذهن آدمی همواره به دنبال قضاوت کردن است. این ویژگی ما در فرایند تکامل باعث بقای ما شده است، و مهمتر اینکه ما در یک چشم به هم زدن قضاوت میکنیم:
آیا این فرد تهدیدی برای جان من است؟
آیا این فرد جذّاب است؟
آیا این فرد برای بقای (اجتماعی) من فایدهای دارد؟
به این سوالات غریزی توجه کنید، اما بدون شناخت بهتر فرد، هرگز تحت تاثیر قضاوت اولیه تان، عمل نکنید.
آموختن زبان بدن به شما کمک خواهند کرد تا به شیوههایی رفتار کنید که دیگران برداشت خوبی از رفتار شما داشته باشند.
بخش 1: نگرش و تاثیر آن بر زبان بدن
این بخش منحصرا دربارهی زبان بدن نیست بلکه در مورد تاثیر نگرش ها بر زبان بدن است زیرا نگرشها به طور ناخودآگاه بر زبان بدن شما تأثیر خواهند گذاشت.
احساس امنیت کنید و از خود اطمینان نشان دهید
این نگرش آنقدر مهم است که باید یک مقالهی کامل را به آن اختصاص داد. اگرچه شما نمیتوانید ۱۰۰٪ اوقات ( و گاها نباید ) از این نگرش برخوردار باشید، اما احساس امنیت و اطمینان با ایجاد شرایط و قرار دادن خود در موقعیت های درست و مطمئنی که باعث تقویت این احساس در شما شود، کار درستی است. البته این به معنی خطر کردن، به بهانه احساس امنیت و اطمینان، در شرایط تهدید و خطرناک جامعه نیست.
دو نکته را باید در این خصوص در نظر بگیرید:
– سعی کنید شرایط و موقعیت های عدم امنیت و اطمینان را برطرف کنید:
خود را از محیط ها و موقعیت های غیر امن و نا مطمئن دور نگاه دارید.
حلقه ای از دوستان و همراهانی که به آنها اعتماد و احساس امنیت دارید، ایجاد کنید.
– به خودتان احساس امنیت را یاد بدهید:
با مطالعه و افزایش آگاهی خود به امنیت خود بیافزایید
با یاد گرفتن نحوه حفاظت از خودتان و عمل کردن به آموخته های خود، امنیت را با وجودتان حس کنید
همه دوست هستند، مگر غیر از این ثابت شود
چرا پیش از آنکه اصلا پلی ساخته باشید، دست به تخریب آنها بزنید؟ اصلا منطقی به نظر نمیرسد:
شما میتوانید همه چیز را به دست آورید
شما با رعایت اصول اولیه دوستی، هیچ چیزی برای از دست دادن ندارید
به زودی خواهید فهمید که آیا فرد جدیدی که وارد زندگیتان شده، میخواهد یا میتواند یک دوست خوب باشد یا نه.
همه لایق احترام هستند، مگر غیر از این ثابت شود
در اینجا نیز، با احترام گذاشتن به دیگران یا چیزی به دست میآورید یا اصلا چیزی را از دست نمیدهید. این به آن معنا نیست که تمام روز باید تملّق کسی را بگویید، بلکه به این معنا است که نباید کسی را از سر باز کنید یا کاری کنید که احساس کماهمیت بودن داشته باشند.
همه را دوست بدار، مگر ثابت شود لیاقتش را ندارند
سعی کنید ذاتا همه را دوست داشته باشید، حتی غریبهها هم استحقاق این را دارند که به آنها فرصت اثبات حقانیتشان را بدهید. البته بیاد داشته باشید که، در دنیای ما هر کس میتواند چیزی باشد که به ظاهر نیست. من انسانهای نفرتانگیزی را دیدهام که مهربان به نظر میرسیدند و میلیاردرهایی که مثل کودکان هیجانزده رفتار میکردند. به قول یک ضربالمثل قدیمی: «به جلد یک کتاب دقت کنید، اما پیش از قضاوت کردن حتما چند ورق از آن را بخوانید.»
همیشه به این فکر کنید که چه کاری میتوانید برای دیگران انجام دهید
وقتی با کسی برخورد میکنید، فکر نکنید که «او چه کاری میتواند برای من انجام دهد؟»، بلکه به این بیندیشید که «من چه کاری میتوانم برای او انجام دهم؟» کمک کردن به دیگران بهترین راهی است که آنها را به کمک کردن به خود شما ترغیب میکند و این وضعیتی است که همه در آن برنده خواهند بود.
توجه کنید که من نمیگویم شما باید نصیحت بیجا کنید تا خودتان را باهوش جلوه دهید. تنها زمانی به مردم کمک کنید که واقعا باور دارید زندگی آنها با آگاهی، کمک یا تماسی که شما به آنها پیشنهاد میکنید، بهتر خواهد شد.
پیشنهاد کمک بدهید، اما اصرار نکنید. مختصر و مفید سخن بگویید و اجازه دهید آنها تصمیم بگیرند که پیشنهاد کمک شما را بپذیرند یا نه.
بخش ۲: حالت بدن
بدن شما دائما در حال فرستادن سیگنال به افرادی است که با آنها برخورد میکنید. حالت بدن بر قضاوتهای عجولانه افراد دربارهی شما، همینطور بر تصور شما از خودتان اثر میگذارد. افزون بر این، حالت درست بدن برای کمر شما هم خوب است، پس چه چیز بهتر از این؟
صاف اما راحت بایستید
برای یافتن یک حالت بدنی مثبت، موارد زیر را دنبال کنید:
۱. پاهایتان را هنگام ایستادن به عرض لگنتان باز کنید.
۲. قد خود را تا جای ممکن بالا بکشید، تصور کنید از سر در حال کشیده شدن به بالا هستید.
۳. حالا این حس بلند بودن را حفظ کنید، اما شانههایتان را شل کنید.
۴. گردنتان را سفت نگه ندارید و به سرتان طوری زاویه بدهید که برای نگاه کردن در چشمان فردی با قد متوسط مجبور نباشید به بالا یا پایین نگاه کنید.
چند توصیه:
هنگام حفظ حالت بدن، تا جای ممکن راحت باشید.
باد به سینهتان نیاندازید. قفسه سینه باید صاف باشد، درست مانند وقتی که روی زمین دراز کشیدهاید.
شانههایتان را کمی به عقب بکشید.
صاف بنشینید، اما خشک نباشید
وقتی شروع به صاف نشستن میکنید خواهید دید که جثهی اغلب افراد با صاف ننشستن کوچک میشود. وقتی با این حالت صاف پشت میز مینشینید، فورا احساس بلند بودن خواهید کرد. پشتتان را صاف، اما تا جای ممکن راحت نگه دارید.
همیشه در بخش میانی بدنتان کمی کشش داشته باشید
ماهیچههای شکم، کمر و ناحیهی مرکزی بدنتان هرگز نباید هنگام ایستادن یا نشستن شل باشند. به طور کلی ماهیچههای شکم و مرکز بدنتان را تحت کمی فشار قرار دهید. این امر نه تنها بر حالت بدن شما اثر خوبی میگذارد، بلکه با وقار راه رفتن را برای شما آسان میکند.
پاهایتان را به عرض لگن از هم جدا کنید
طرز قرار گرفتن پاها چیزهای زیادی را دربارهی شما فاش میکند. این یک علم دقیق نیست، اما معمولا نزدیک هم بودن پاها حاکی از ناامنی است، در حالیکه فاصله داشتن آنها از هم نشاندهندهی اعتماد به نفس است.
نزدیک بودن و دور بودن بیش از اندازهی پاها از هم میتواند تاثیر نامطلوبی بدی بر بدن شما داشته باشد. سعی کنید پاهایتان در موقعیتی قرار گرفته باشند که به اندازهی عرض لگن یا کمی بیشتر از هم فاصله داشته باشند، نه خیلی بیشتر.
بخش ۳: وارد شدن به یک اتاق
لحظهای که وارد یک اتاق میشوید لحظهای است که خودتان را در معرض قضاوت افرادی که در اتاق هستند قرار میدهید. حتما از این فرصت استفاده کنید. شاید بعضی افراد تکنیکهای مفرطی مثل خرامیدن را توصیه کنند، اما این توصیه شامل همهی موقعیتها نمیشود.
طوری لبخند بزنید که خوشحالیتان را از بودن در آن جمع نشان دهد
صرف نظر از اینکه واقعا خوشحال هستید یا نه، هنگام ورود به یک اتاق لبخند بزنید. طوری لبخند بزنید که انگار واقعا از آنچه میبینید لذت میبرید. در این کار افراط نکنید. با صدای بلند نخندید. لبخندتان به گونهای باشد که انگار پس از چند روز بارانی به بیرون قدم گذاشتهاید و متوجه درخشش زیبای آفتاب شدهاید.
با حاضران سلام و احوالپرسی کنید
نه منحصرا با یک شخص خاص. با صدای بلند یا به تکتک افراد سلام نکنید، مگر اینکه این نوع رفتار مورد پسند آنها باشد. در غیر این صورت، هنگامی که دارید با همگی سلام و احوالپرسی می کنید و به افراد حاضر در اتاق نگاه میکنید، لحظهای بیحرکت بمانید ( مکث کنید ) یا به آهستگی قدم بردارید.
ارتباط چشمی برقرار کنید
به جماعت حاضر در اتاق چنان سریع نگاه نکنید که انگار به اشیاء نگاه کردهاید. در چشم افراد نگاه کنید و اگر کسی چشم در چشم شما دوخت، به او لبخند بزنید. کاری کنید که دیگران احساس کنند یک فرد مثبت وارد اتاق شده است.
حوصله به خرج دهید
در سلام و احوالپرسی عجله نکنید و خوصله بخرج دهید، این کار نه تنها نشاندهندهی اعتماد به نفس شماست، بلکه حاکی از یک نگرش باز و پذیرا نیز میباشد.
برای دوستان (فرضی) دست تکان دهید
انسانها به طور ذاتی افرادی را که دوستان زیاد دارند دوست داشته یا به آنها احترام میگذارند. وقتی پا به اتاقی میگذارید و روال عادی «سلام و احوالپرسی» را انجام میدهید، به دنبال آن برای دوستانتان دست تکان دهید و مثلا بگویید: «الان میام پیشت!»
مسئله این است که نباید برای دست تکان دادن برای دوستان فرضی، استرس داشته باشید. من در مناسبتهای بزرگ همیشه این کار را میکنم. یادتان باشد که آدم پشت سرش را نمیبیند. اگر برای فردی که وجود خارجی ندارد و فرضا پشت سر فرد روبهروی شما است دست تکان دهید، فرد روبهرو نمیداند که شما در اصل برای هوا دست تکان دادهاید.
این کار نتایج جالبی دارد:
مردم تصور میکنند شما افراد حاضر را میشناسید
شما زمان بیشتری دارید تا با آرامش به اطراف نگاه کنید
شما احساس اعتماد به نفس بیشتری میکنید
نکته اینجاست که با ترس دست تکان ندهید. این کار را با اطمینان کامل انجام دهید. جوری دست تکان دهید که انگار بهترین دوستتان آن طرف اتاق است و شما تلاش میکنید به او بگویید فورا خود را به او میرسانید.
بخش ۴: دست دادن
محکم و در عین حال آرام دست دهید
مردها به ویژه، به نحوهی دست دادن حساس هستند. دست دادن ضعیف یا مثل «ماهی مرده» فورا درجهی دوستداشتنی بودن شما را پایین میآورد.
فقط شما دستتان را جلو نیاورید. دست دادن یک کار دوطرفه است.
فشار دستتان طوری باشد که انگار دستهی یک ماهیتابهی سنگین را گرفتهاید.
اگر کسی مثل «ماهی مرده» دستش را به سمت شما آورد، دستش را سخت فشار ندهید.
هنگام دست دادن ارتباط چشمی برقرار کنید
نگاه کردن به اطراف: ناخودآگاه بار منفی به همراه میآورد
شما برای فردی که با او دست می دهید احترام قائل نیستید یا حواستان به او نیست.
شما چیزی برای مخفی کردن دارید.
به اندازهای به چشمان فرد مقابل نگاه کنید که رنگ چشمان او را بخاطر بسپارید. زل نزنید و فقط لحظهای به چشمان او بنگرید.
طوری لبخند بزنید که گویی دیدن آنها روز خوبی را برای شما رقم زده است
هنگام نگاه کردن به چشمان فردی که با او دست میدهید طوری لبخند بزنید که گویی چیزی در چشمان او میبینید که شما را خوشحال میکند.
با صدای بلند نخندید و فقط لبخند بزنید.
بخش ۵: موضعگیری بدنی
اینکه موقعیت و موضع بدن خود را چگونه و کجا تعیین کنید در چگونگی برداشت دیگران از شما اثر میگذارد. موضعگیری بدنی به همراه حالت بدن ابزارهای قدرتمندی هستند.
موضع گیری باز داشته باشید
وقتی با فردی صحبت میکنید، حالت بدنتان را طوری نشان دهید که به روی آن فرد باز و پذیرا باشد. به عبارت دیگر، موقعیت بدنتان ترجیحا «در معرض» باشد، برای نمونه قفسه سینهتان را با دستهایتان نپوشانید و قوز نکنید. با رعایت این نکات اعتماد و راحتی خود را به فرد مقابل نشان میدهید.
زاویه بدن خود را به سمت فردی که با او صحبت میکنید تنظیم کنید
این یک تغییر نامحسوس است، اما اطمینان از اینکه بدن شما به همصحبت شما «اشاره میکند»، مهم است. اگر زاویه بدنتان دور از فرد مقابل باشد این حاکی از ترس، عدمامنیت و بدگمانی است.
به اشیاء تکیه ندهید
تکیه دادن به یک شئ (برای نمونه دیوار) حاکی از بیاعتنایی و احتمالا احساس ناامنی است. هر زمان که امکانش را دارید با یک حالت بدن خوب بایستید. با استفاده از نکات بخش حالت بدن سعی کنید یک «حالت بدن خنثی» و البته راحت را به خود بگیرید.
وقتی به چیزی تکیه میدهید، حالت بدن را فراموش نکنید
اگر بنا به هر دلیلی مجبور به تکیه دادن به چیزی میشوید، حالت بدن خوبتان را حفظ کنید. قوز نکنید.
بخش ۶: صورت
صورت شما ناحیهای با سیگنالهای بسیار است. در حقیقت، در زمینهی حرکات ریز صورت که افراد به طور ناخودآگاه از خود بروز میدهند، تحقیقات بسیاری انجام شده است. انسانها بدون اینکه بدانند اطلاعات زیادی را از این طریق منتقل میکنند. شما میتوانید با استفاده از صورتتان، اطلاعات زیادی دربارهی خودتان به مردم بدهید.
از صورت خُنثای خود چهرهای شاد را به نمایش بگذارید
تا به حال از «سندروم صورت خونسرد» چیزی شنیدهاید؟ برخی افراد ادعا میکنند که صورت خونسردشان ناراحت یا عصبانی به نظر میرسد و این حالت سبب میشود دیگران آنها را به عنوان یک خطر اجتماعی تلقی کنند. شما ترجیحا تمایل نخواهید داشت با فردی که این نوع حالت صورت را دارد صحبت کنید. گرچه این حالت اصلا تهدیدی ندارد، مگر برای روابط اجتماعی خود فرد.
حتما سعی کنید صورت عادی شما (برای نمونه وقتی با لپتاپ کار میکنید) اگر هم شاد نیست، لااقل راحت به نظر رسد. یک ترفند آسان این است که حالتی به خودتان بگیرید که انگار چیز سرگرمکنندهای را یافتهاید.
تماس چشمی را ناگهان قطع نکنید
مردم عادت دارند اگر با کسی چشم در چشم شدند، چشم از آن فرد برداشته و به جای دیگری نگاه کنند. سعی کنید این کار را نکنید. تماس چشمی را حفظ کنید و لبخند بزنید. مردم اغلب خودشان نگاهشان را بر میگردانند، گرچه برخی هم چشم از شما بر نخواهند داشت.
تماس چشمی فوائد متعددی دارد:
مردم شما را فردی بیآلایش در نظر میگیرند.
شما اعتماد به نفس بیشتری احساس خواهید کرد.
لطفا توجه کنید که وقتی به تماس چشمی فردی، با تماس چشمی خودتان پاسخ میگویید، حتما لبخند بزنید. نگاه بیتفاوت میتواند بسیار ناخوشایند باشد.
چگونه لبخند بزنیم
یک ترفند آسان برای لبخند زدن وجود دارد: تصور کنید در حال تماشای چیزی هستید که واقعا دوست دارید.
لبخند زدن به معنی حرکت دادن اجزای صورت به یک شیوهی خاص نیست، بلکه لبخند زدن به معنی حس کردن شادی و اجازهی ابراز آن توسط صورت است.
بخش ۷: تکنیکها و عادات
در اینجا به برخی نکات خواهیم پرداخت که انجام دادن آنها مستلزم به کارگیری اطلاعات محاورهای و ارتباطی شما است.
کارهای طرف مقابل را قرینه کنید
یک تکنیک قدرتمند که بسیار درباره آن تحقیق شده قرینه کردن است، گویی شما آینه هستید و فرد دیگر روبهروی شما است. مردم هنگامی در کنار شما احساس راحتی بیشتری میکنند و شما را بیشتر دوست خواهند داشت که شبیه آنها رفتار کنید. برای نمونه:
آنها دست به سینه هستند؟ شما هم دست به سینه باشید.
آنها به پای راستشان تکیه دادند؟ شما هم به پای راستتان تکیه دهید.
آنها یک لیوان آب در دست دارند؟ شما هم یک لیوان آب در دست بگیرید.
نکته اینجا است که نباید لو بروید. لحظهای که فرد مورد نظر متوجه رفتار تقلیدآمیز شما شود، این تکنیک قدرت خود را از دست میدهد.
حرکات قرینهای
همانند مورد بالا، در اینجا هم نباید لو بروید. اما نکات ظریفی گاهی اثرات بزرگی دارند:
با او در حال نوشیدن قهوه هستید. او فنجان را برمیدارد که از قهوه بنوشد؟ شما هم این کار را انجام دهید.
او لبخند میزند؟ شما هم لبخند بزنید (این یکی خیلی آسان).
او اندکی به شما نزدیکتر میشود. شما هم این کار را انجام دهید.
بار دیگر تکرار میکنم که لو نروید و ناخوشایند هم نباشید. از این تکنیک باید مرتبا و بدون جلب توجه استفاده کنید.
گردآوری: گروه سلامتی سیمرغ
منبع:سیمرغ