این مساله خیلی از پدرومادرهاست هرچند که درباره این مساله چندان حرفی زده نمیشود. اما عادت برداشتن پول بیاجازه والدین یا دزدیهای کوچک در مدرسه یا خواروبار فروشی در میان کودکان بسیار رایج است. برای پدر و مادرها این سوال پیش میآید که آیا دزدیهای کوچک فرزندشان مساله مهمی است؟ در واقع والدین چون نمیتوانند این مساله را با دیگران به راحتی عنوان کنند درک درستی از مشکل ندارند و راهکار مقابله با آن را نمیدانند.
واقعیت این است که دزدی اشتباه است و نمیتوان آن را به راحتی توجیه کرد. عادت برداشتن چیزهایی که حق کودک نیست، بدون اجازه از دیگران، با پنهانکاری و بدون نگرانی از کاری که میکند در روند رشد کودک اختلال ایجاد خواهد کرد. کودکان چیزی را میدزدند که به آن نیاز دارند و یا خود را مستحق داشتن آن میدانند.
این اتفاق بیشتر زمانی رخ میدهد که خواستههای کودک آنطور که او دوست دارد برآورده نمیشوند. مثلا نوجوانها به لباسها یا لوازم آرایشی و بهداشتی خاصی علاقمند هستند وقتی والدین آنها را در اختیارشان قرار ندهد ممکن است به دزدی به عنوان یک راهکار ساده و امکان پذیر فکر کند و یا بچههای کوچک وقتی یک خوراکی ساده که به راحتی برایشان تهیه نمیشود وسوسه میشوند تا چیزی که میخواهند را از جایی بردارند. این کار راحتی است چون کودک مجبور نیست دلیل کارش را توضیح بدهد و بی دردسر به خواستهاش میرسد.
البته در مواردی هم کودکان بخاطر هیجان به دست آوردن یک چیز پنهانی دزدی میکنند. گاهی هم دزدی ناشی از فشار دوستان و همکلاسیهاست.
کودک چه فکری میکند؟
وقتی کودک چیزی را پنهان از چشم دیگران و بدون اجازه برمیدارد کارش را اینطور توجیه میکند: «هیچ کس از برداشتن چند اسکناس یا یک عدد گلسر و یا یک بسته پفک صدمه نمیبیند». او فکر میکند چون خودش به آن نیاز دارد پس کاری که میکند قابل پذیرش و منطقی است. او ممکن است با خودش فکر کند «وقتی پدر و مادرم این رژ لب را برایم نمیخرند پس من آن را میدزدم».
زمانی که متوجه دزدی کودک میشوید باید به او توضیح بدهید که چرا با این عمل مخالف هستید. دزدی یک رفتار ناهنجار و غیرقانونی است و با برملا شدن آن در واقع کودک خودش را به دردسر میاندازد. این یک رفتار آسیب زننده است چون در هر صورت دیگران از نتیجه عمل او آسیب میبینند. کودک باید بداند که مخالفت شما برای چیست و چرا کسی نمیتواند اهمیت یک اسکناس یا یک پفک را برای دیگران ارزیابی کند.
البته برای کودکی که دزدی میکند توضیح اینکه چرا عمل او اشتباه است هرگز کافی نخواهد بود بنابراین لازم است که او را با عواقب رفتارش آشنا کنید. فرض کنید کودکتان چیزی را از مغازه برداشته و شما فورا متوجه آن شدهاید. در این موقعیت شما باید او را متوجه رفتارش کنید. برای اینکه او با عاقبت کارش رو به رو شود میتوانید از او بخواهید تا مثلا از فروشنده یا هر کس دیگری که از او دزدی شده عذرخواهی کند، او باید چیزی که دزدیده است را پس بدهد و آن را جبران کند.
پس زمانی که متوجه شدید کودکتان چیزی را از مغازه برداشته است او را مجبور کنید که آن را پس بدهد. یا اگر به شما یا یکی از اعضای خانواده خسارت زده است از او بخواهید که آن را جبران کند. این موثرترین راه برای پیشگیری از تکرار عمل دزدی است. البته در بسیاری از این موارد برای خود شما هم پذیرش عواقب آن دشوار است. شما عمل او را به خودتان مربوط میدانید و قاعدتا برایتان سخت خواهد بود که او را در موقعیت اعتراف و جبران قرار دهید. با این حال این کاری است که شما میتوانید با مدیریت خوب، بدون پرخاشگری، در فضای امن و بدون کاستن از جایگاه حمایتی خود انجام بدهید و یک رفتار اشتباه را اصلاح کنید.
دزدی و خشونت
گاهی کودکان دیگران را مجبور میکنند که آنچه میخواهند را در اختیارشان قرار دهند. کسی که با خشونت و ارعاب خواهان دریافت چیزی است چنین تصوری از خودش دارد: «من آنقدر بد هستم که اگر آنچه میخواهم را ندهی به تو آسیب بزنم» این بسیار با موقعیت دزدی یک پفک با این فکر که «این کار به کسی آسیبی نمیزند» متفاوت است.
دزدی با تهدید و ارعاب یک رفتار ضداجتماعی مهم است. زمانی که کودک برای دریافت چیزی از دیگران آنها را تهدید میکند این نشان دهنده این است که او الگوهای رفتاری غلطی دریافت کرده و اساسا در راه نادرستی قرار گرفته است.
کودکانی که با ارعاب چیزی را به دست میآورند خود را قربانی یک شرایط ناعادلانه میدانند و برای دریافت حق از دست رفته خود بهاین روش متوسل میشوند. بنابراین مهم است که بفهمید چرا فرزندتان تلاش میکند با زور از دیگران چیزی را بگیرد. دزدی با ارعاب و خشونت معمولا در مدرسه و گروه دوستان اتفاق میافتد. زمانی که فرزندتان چیزی را به زور از کسی میگیرد از خودتان بپرسید که کودک در واقع به دنبال دریافت چه حق از دست رفتهای است و چه خواستهای عقیم مانده است؟ پاسخ به این پرسش راه شما را برای تغییر رفتار و واکنش مناسب باز میکند. تا زمانی که ندانید کودک شما خود را قربانی چه چیزی میداند نمیتوانید وضعیت را تغییر بدهید.
دزدی در خانه
دزدی از اعضای خانواده در کودکان و نوجوانان بسیار شایع است. این دزدیهای کوچک ناشی از عدم رشد اخلاقیات در کودکان است. او نمیداند برداشتن چیزهای دیگران اشتباه و آسیب زننده است. این نوع رفتارها را میتوان با آموزش و الگو سازی اصلاح کرد.
نتیجه دزدی برای کودکان خردسال نباید بسیار شدید و پرتنش باشد. او میتواند با ۱۵ دقیقه تنها ماندن در اتاقش اثر رفتار بد خودش را بفهمد. چیزی که مهم است درک و شناخت بدی عمل دزدی است. بنابراین یک عذرخواهی ساده کافی نیست.
اما در مورد کودکان بزرگتر و نوجوانها این مساله ناشی از عدم رشد اخلاقیات نیست. بنابراین آنها باید عواقب رفتار خود را بپذیرند. در این موارد رفتار آنها همان نتیجهای را دارد که دزدی در فروشگاه دارد. والدین معمولا به دزدیهای خانگی بهای زیادی نمیدهند اما این مساله واقعا مهم و قابل توجه است و نباید آن را بی اهمیت دانست.
در مورد کودکان بزرگتر آنها باید حتما آنچه را دزدیدهاند را جبران کنند. مثلا کودک باید پولی که از کیف شما دزدیده است را پس بدهد. در این مورد خاص راه پس دادن و جبران میتواند از دست دادن یک هفته پول توجیبی باشد.
دزدی در کودکان و نوجوانان مسالهای است که باید با آن برخورد کنید. برای مقابله با این عادت رفتاری شما ابتدا باید دلیل دزدی کودک را شناسایی کنید. وقتی بفهمید مشکل کجاست آن وقت میتوانید به او یاد بدهید که برای رفع نیازهایش چه راههای بهتری وجود دارد.
آموزش اخلاقیات و شناخت خوب و بد مهمترین راه مقابله با این رفتار است. یادتان باشد هیچ وقت برای مقابله و برخورد با کودک به او برچسب «دزد» نزنید. این برچسب بار معنایی زیادی دارد و هرگز در اصلاح رفتار او تاثیر گذار نیست. از دزدی کودک به عنوان یک «اشتباه» نام ببرید و هرچند این مسأله برایتان قابل پذیرش نیست و ناراحت کننده است اما صبور باشید و بدون نشان دادن واکنشهای احساسی یا توهین و تحقیر رفتار اشتباه را جبران کنید.
ویژه نامه خانواده روزنامه اطلاعات