ازدواج سنتی است که برای تمام افراد پسندیده است اما متاسفانه در جامعه ی ما ازدواج سالمندان به راحتی پذیرفته نمی شود و برخی خانواده ها با این موضوع مشکل دارند.در این مطلب، نکات قابل توجهی درباره ازدواج در دوران سالمندی مطرح می شود.
ازدواج سالمندان خوب است یا بد؟
وقتی از کار و فعالیت فارغ شده ای و بچه ها هم دیگر بزرگ شده و هر یک به دنبال کار خود رفته اند، در این شرایط اگر فردی نباشد که روزهایت را با او پر کنی و از ملال دقایق و ثانیه ها به او پناه ببری، حتی در مواقع بیماری و احتیاج به دادت برسد و انیس و همدمت باشد، پیری و کهنسالی به کابوسی تکراری و اجباری بدل می شود. هر سالمندی ممکن است به دلایلی تنها باشد. در ادامه این مطلب، نکات قابل توجهی درباره ازدواج در دوران سالمندی مطرح می شود.
نظر یک مددکار خانه سالمندان
این ازدواج هیچ خطری ندارد
یک مددکار سالمندان که در آسایشگاه کهریزک کار می کند درباره ازدواج سالمندان می گوید: بدون هیچ شرایطی این عمل خداپسندانه را تایید می کنم. در درجه اول این ازدواج چون در سنین بالا و بین افراد با تجربه اتفاق می افتد، هیچ خطر و مشکلی ایجاد نمی کند. از سوی دیگر، با توجه به این که همه سالمندان چه آن ها که با فرزندانشان هستند چه آن ها که به دلایل مختلف فرزندانشان نمی توانند با آن ها زندگی کنند یا از آن ها مراقبت کنند، تنهایی و نیاز به یک همراه را بیش از سایر مقاطع زندگی خود تجربه می کنند.
در شرایطی که همسر فوت کرده باشد دیگر این نیاز تشدید می شود و واقعا نمی توان انتظار داشت حتی با استخدام یک پرستار تمام وقت مشکلات برطرف شود. البته درباره مشکل این ازدواج ها، برخی مطرح می کنند در این سن هر دو طرف پیر هستند و به قول معروف به فردی نیاز دارند که از خودشان مراقبت کند و در این شرایط، نمی توانند بار یکی دیگر را هم به دوش بکشند در حالی که همان طور که گفتم این نیاز فقط جسمانی نیست و همین که شما تصور می کنید فرد دیگری هم در خانه حضور دارد که در شرایط اضطرار می تواند به دادتان برسد کافی است و در ضمن حضور این فرد باعث پرشدن خلاء عاطفی و افزایش روحیه و انگیزه می شود.
نظر یک روان شناس
تنهایی به افسردگی سالمندان منجر می شود
حسین صدر، روان شناس در این باره می گوید: تنهایی یا احساس تنهایی آثار بسیار عمیقی بر جای می گذارد و حتی بر میزان خوردن غذا و متابولیسم و تغییرات بیولوژیکی هم موثر است. سالمندان فاقد منابع مجدد دوستی هستند زیرا بیشتر آن ها کار نمی کنند و موقعیت ایجاد روابط دوستانه در فضای کار را ندارند و دوستان هم سن و سالشان را نیز به نوعی از دست داده اند. این مسئله تنهایی آن ها را افزایش می دهد. مهم ترین ویژگی دوره سالمندی، تنهایی و احساس تنهایی است.
مرد یا زنی که در چرخه زندگی، خانه خود را تنها آشیانه ای خالی می بیند، به ازدواج نیاز دارد چرا که پیامد این احساس تنهایی، افسردگی است. بهتر است برای بسیاری از سالمندان که از نظر جسمانی نیاز آنچنان زیادی به دیگران ندارند و فقط از نظر روانی احساس تنهایی می کنند به جای استخدام پرستار به عنوان همدم، شرایط ازدواج را فراهم و آن ها را برای یک ازدواج موفق تشویق کنیم.
برخی هنجارهای جامعه طوری تعریف شده که اگر یک زن سالمند قصد ازدواج داشته باشد خیلی قابل قبول نیست در صورتی که این یک هنجار است و ضدارزش نیست. زن ها به لحاظ روان شناختی خیلی بیشتر از مردها به حمایت نیاز دارند و در معرض آسیب های بیشتری هستند به همین دلیل است که باید گفت این هنجار کاملا غلط است. مسئله مهم در ازدواج سالمندی، جبهه گیری فرزندان و نگرش آن ها به ازدواج یکی از والدین به ویژه مادرانشان است. فرزندان چنین سالمندانی باید بدانند که در تحقیقات زیادی ثابت شده است ازدواج سالمندی، استرس های آن ها را کمتر می کند و سالمندانی که در این دوره از زندگی شان ازدواج کرده اند، عمر طولانیتری دارند.
نظر یک جامعه شناس
ازدواج سالمندان پسندیده ترین پدیده اجتماعی است
دکتر محمدعلی الستی، جامعه شناس هم ازدواج سالمندان را بدون هیچ قید و شرطی، یکی از پسندیده ترین پدیده های اجتماعی می داند و می گوید: ازدواج سالمندان فی نفسه برای استحکام خانواده و از تنهایی درآوردن افراد و کامل کردن انسان ها امری نیکوست. عرف ما برای افراد سالمندی که تا به حال ازدواج نکرده اند یا آن ها که همسرانشان را از دست داده اند حقی قائل نمی شود که این امر یک نقطه ضعف و تفکر ارتجاعی است.
با توجه به این که یکی از اصلی ترین عوامل انگیزشی برای ازدواج در سنین جوانی، نیاز مفرط و غریزه قدرتمند جنسی است به همین علت متاسفانه درصد قابل توجهی از ازدواج ها تحت تاثیر آن و بدون لحاظ دیگر شرایط ضروری و لازم برای ازدواج انجام می گیرد و جنبه های مختلف حیات انسانی مانند تفاهم، عاطفه، بخشش، محبت و… تحت الشعاع قرار می گیرد. مشاهده ازدواج هایی که مبنای اصلی آن چیزی جز جاذبه جنسی است می تواند توجه به وجود جنبه های دیگر و احساس نیاز به آن جنبه ها را در انسان ها برانگیزد و جوانان نیز می آموزند که می توانند در زندگی دو نفره و زناشویی به ابعاد متفاوتی از انسانیت توجه و به آن تاکید کرد و حتی بنای بنیان خانواده را بر آن ها استوار کرد.