شاید شما هم در برخی فیلم ها دیده باشید که شخصی مسلط به قدرت هیپنوتیزم است و با استفاده از این قدرت کار های عجیبی را انجام می دهد. گفته می شود که علم هیپنوتیزم واقعا وجود دارد اما نه به حالت که ما تصور می کنیم! در ادامه با دکتر سلام همراه باشید.
فصلنامه روانپزشکی و جامعه: واژه هیپنوتیزم همواره برای افراد مختلف واژه ای جذاب است. گاهی مسائلی درباره هیپنوتیزم بیان می شود که ریشه در واقعیت ندارد و تنها برداشتی از تصورات و تخیلات افراد است؛ آیا باید از چنین کسی ترسید؟ آیا او می تواند ما را مجبور به انجام کارهای خاصی بکند؟ آیا می تواند به اسرارمان پی ببرد؟
سوال هایی از این دست پیوسته با واژه هیپنوتیزم همراه است. به نظر من یکی از علل مهم این گونه سوال ها و تصورها و همچنین دلیل مهم جذابیت این واژه، رازآلود بودن و شفاف نبودن آن است. تصور سفر در زمان، دیدن محل هایی در نقاط مختلف دنیا و نمونه هایی از این دست، از جذابیت های هیپنوتیزم است و از طرف دیگرترس از لورفتن اسرار، ترسِ از دست دادن کنترل بر رفتار و همچنین گم شدن در عالم هیپنوتیزم، از جمله ترس هایی است که از شیرینی مزایای آن نزد افراد می کاهد.
در این مقاله سعی می کنیم در حد حوصله مخاطب و به زبانی ساده و قابل فهم و با پرهیز از لغات علمی سخت، به تعریفی درست از این تکنیک پرداخته و گامی کوچک در جهت شناخت درست هیپنوتیزم و تصحیح باورهای نادرست درباره آن برداریم.
هیپنوتیزم چیست و چه نیست؟
حتما بارها برای شما اتفاق افتاده است که در حال انجام کاری باشید و تمام تمرکز و حواستان جلب آن کار باشد؛ به شکلی که متوجه اتفاقات اطراف خود نشوید. در این حالت شما در حالت هیپنوز هستید. در حقیقت هیپنوز عبارت است از تمرکز کامل روی یک اتفاق، یک نقطه یا یک صدا.
از نظر علمی باید گفت هیپنوتیزم تکنیکی است که در مسائل روانشناسی و مسائل مربوط به ذهن و روان کاربرد دارد. واژه هیپنوتیزم با خواب مصنوعی با یکی از گرایش های مهم روانشناسی به نام «روانکاوی» ارتباطی تنگاتنگ دارد و در حقیقت می توان گفت هیپنوتیزم می تواند یکی از تکنیک های روانکاری باشد. در روانکاوی انسان دارای دو سطح ادراکی هشیار و ناهشیار یا خودآگاهی و ناخودآگاهی، است. در برخی منابع این تقسیم بندی بدین شکل است: هشیار، نیمه هشیار و ناهشیار.
سطح هشیاری یا خودآگاهی، سطحی است که در آن فرد در حالت درک کامل محیط و اتفاقات اطراف است و به قول عوام بیداری نام دارد. در این سطح افکار و مسائل داخلی ذهن فرد رفتار او را کنترل و اداره می کنند؛ مثلا فرد تصمیم می گیرد غذا بپزد.
سطح ناهشیار سطحی است که فرد ارتباط خود را با محرک های محیطی و اتفاقات اطراف از دست می دهد یا رفتاری از فرد سر می زند که دلیل آن در ذهن او شکل نگرفته و معمولا خود او متوجه نمی شود که چرا آن کار را کرده است. مثلا ممکن است بارها برای شما اتفاق افتاده باشد که ناگهان احساس اضطراب و دلشوره کنید. بهترین مثال برای عالم ناهشیار، عالم خواب یا زمانی است که در خواب به سر می برید. در این هنگام بر اتفاقاتی که در ذهن شما می افتد و تصاویری که در رویا می بینید، کنترلی ندارید.
به عبارت ساده تر عالم هشیار زمانی است که شما می فهمید و متوجه امور هستید و قدرت کنترل دارید؛ اما در عالم ناهشیار کاملا برعکس، نه متوجه اتفاقات اطراف هستید و نه قدرت کنترل دارید.
زمانی که بدن شما برای خواب آماده می شود و شما به حالت خواب می روید، سطح هشیاری شما به شکل ناگهانی کاهش نمی یابد؛ بلکه به شکلی تدریجی بدن و مغز از سطح هشیاری کامل به سمت ناهشیاری و خواب حرکت می کند؛ گرچه در برخی افراد ممکن است این روند سریع تر باشد. تنها در حالت بیهوشی و ضربه به سر است که ممکن است فرد درجا بیهوش شود.
برای درک بهتر مطلب می توان افرادی را مثال زد که برای عمل جراحی آماده می شوند. حتما دیده اید که پزشک بیهوشی از فرد می خواهد شروع به شمردن کند. زمانی که فرد شروع به شمردن می کند، صدایش کم و کمتر می شود هشیاری اش نیز کم کم از بین می رود.
زمانی که به خواب می روید نیز بدن به همین شکل عمل می کند. اما نکته اینجاست که هم زمان با پیش رفتن ذهن به سمت کم شدن هشیاری، بدن شما نیز شروع به شُل شدن می کند و در اصطلاح انگلیسی «ریلکس» می شود. مهم این است که هرچقدر بدن شما در حالت آرامش و شُل شدگی بیشتری قرار گیرد، ذهن راحتتر می تواند به سمت خواب و کاهش هشیاری حرکت کند.
اما هدف از توضیح این قسمت چه بود؟ حتما متوجه شده اید زمانی که می خواهید بخوابید، لحظاتی هرچند کوتاه وجود که سر و صدای محیط اطراف را می شنوید و متوجه می شوید که چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است؛ اما بدن شما قدرت حرکت ندارد و ذهن نیز خیلی نگران اطراف نیست. این زمان و این مرحله، مرحله ای است که شما در وضعی بین خواب و بیداری قرار گرفته اید. در این وضع بدن نه کاملا خواب است و نه بیدار. در حقیقت باید گفت هیپنوتیزم به شما کمک می کند در این شرایط قرار بگیرید.
در این مرحله که می توان آن را نیمه هشیار نامید، ذهن و بدن تغییرهایی می کنند. یکی از تغییرهای مهم کاهش مقاومت بدن و ذهن است. افراد در حالت هشیاری ذهن خود، همواره در برابر اتفاقات جدید برخوردی مقاومتی دارند وبه مسائلی فکر می کنند که به آنها «فاکتورهای انتقادی» می گویند (این کار را نکن، آن کار را بکن، اگر نشود چه می شود؟ و سوال هایی که با اما و اگرهای زیادی همراه اند و تنها خصوصیتشان این است که جلوی تجربه های جدید مقاومت می کنند).
در حالت نیمه هشیار (جز در افرادی که درگیر مسائل خاص ذهنی و روانی هستند) این فاکتورهای انتقادی به ضعیف ترین حد خود می رسند. در این حالتذهن آماده پذیرش مسائلی است که با آنها برخورد می کند.
نمونه ملموس دیگری که می توان برای درک بهتر مثال زد، افرادی هستند که در حالت شوک ناشی از تصادف قرار می گیرند. در این حالت معمولا افراد به دستورها و خواسته های دیگران مقاومت کمتری نشان می دهند و احتمال اینکه آن دستورات را پذیرند و اجراکنند، بیشتر است.
یک هیپنوتیزم گر ماهر به شما کمک می کند در این مرحله نیمه هشیاری قرار بگیرید تا مقاومت ذهنی شما کم شود و ذهنتان برای دریافت دستورهای جدید آماده شود. همین نکته برای برخی افراد این شبهه را ایجاد می کند که در حالت هیپنوتیزم در مقال فرد هیپنوتیزم کننده کاملا بی دفاع می شوند و در معرض سوءاستفاده های گوناگون (از حرف کشیدن گرفته تا رفتارهای دیگر) قرار می گیرند. در ادامه سعی می کنیم تمام این شبهه ها و اشتباه ها در شناخت هیپنوتیزم را برای خواننده از بین ببریم.سوالات متداول:
1. در شرایطی که ما هیچ کنترلی روی خود نداریم، چطور می شود نگران اتفاقی بد نبود؟
پاسخ: باید همیشه به یاد داشته باشید که حتی در عمیق ترین حالت هیپنوتیزم نیز ذهن شما خاموش نمی شود و همیشه کنترلگر نهایی ذهن شماست؛ نه تلقینات فرد هیپنوتیزم کننده. به عبارت دیگر در شرایط هیپنوز ممکن است مقاومت ذهنی شما کم شود؛ اما هیچگاه صفر نمی شود. این بدان معناست که اگر در حالت هیپنوز دستوری به شما داده شود که با باورهای واقعی و عمیق شما مخالف باشد، آن دستور هیچگاه اجرا نمی شود؛ اما اگر آن دستور رفتاری از شما بخواهد که باور عمیقی به پرهیز از آن ندارید و تنها به دلیل همان فاکتورهای انتقادی که توضیح داده شد، از انجام آن اجتناب می کنید، احتمال عمل به آن دستور در حالت هیپنوز بیشتر می شود.
برای درک بهتر به مثالی توجه کنید. فردی را در نظر بگیرید که برای
ترک سیگار به هیپنوتیزم روی می آورد. اگر این تصمیم فرد تنها به دلیل فشار دیگران باشد و خودش از ته دل تمایلی به ترک سیگار نداشته باشد، حتی اگر در حالت عمیق هیپنوز نیز قرار بگیرد، تلقین اثری در سیگار کشیدن وی نخواهدداشت؛ اما اگر خود فرد به این باور رسیده باشد که سیگار را کنار بگذارد و به دلیل سختی ترک عادت موفق به انجام این کار نشده باشد، هیپنوز کمک کننده خواهدبود.
پس تا زمانی که شما واقعا چیزی را نخواهید، حتی در حالت هیپنوز نیز این اتفاق نخواهدافتاد.2- آیا می شود بدون اینکه متوجه باشیم و بخواهیم، هیپنوتیزم شویم؟
پاسخ: با توجه به پاسخی که به سوال اول داده شد، باید گفت تا زمانی که شما نخواهید و در برابر آرامش ذهنی مقاومت کنید، احتمال هیپنوز شدن کم است. در شرایطی که فرد هیپنوتیزم کننده بتواند این مقاومت را با تکنیک های ویژه دور بزند، احتمال هیپنوزشدن شما وجود دارد. معمولا این وضعیت با اعتماد متقابل شما به شدت گره خورده. منظور از اینکه فرد بتواند مقاومت شما را دور بزند، بیشتر هنگام درمان است که فردِ رو به روی شما متخصص مسائل روانی است و می تواند اعتماد شما را جلب کرده، سپس وارد روند هیپنوز شود.3- آیا در حالت هیپنوتیزم ممکن است به موضوعی اعتراف کنیم؟ ممکن است رازی را برملا کنیم؟
پاسخ: احتمال آن بسیار ناچیز است؛ چون ذهن از ورود به مسائلی که ممکن است برایش خطر ایجاد کند، پرهیز می کند؛ مگر اینکه ذهن ناهشیار شما تشخیص دهد که راز شما آنقدرها هم که در حالت عقلانی خطرناک به نظر می رسد، خطرناک نیست.
4- اگر در حالت هیپنوتیزم گم شویم چه می شود؟
پاسخ: گم شدن در حالت هیپنوتیزم زاده توهمان و تصورات سینمایی است. چنین اتفاقی در عالم واقعی نمی افتد.
البته ذکر این نکته بسیار مهماست که چون در هیپنوتیزم درمانی، فرد در حالت نیمه هشیار با ترس ها و مسائل و مشکلات ذهنی خود رو به رو می شود، ممکن است درگیر مسائل روانشناختی و واکنش های هیجانی و عاطفی شدیدی شود؛ به همین دلیل به هیچ وجه پیشنهاد نمی شود این نوع هیپنوتیزم جز با نظارت درمانگری حرفه ای و آشنا به مسائل روانی انجام گیرد. موضوع هیپنوتیزم نمایشی و خودهیپنوتیزم از این بحث جداست.
تنها اتفاقی که ممکن است هنگام ناتوانی از کنترل ذهن در حالت هیپنوتیزم برای فرد رخ دهد، این است که هیپنوتیزم گر نتواند وی را در حالت بینابین نگه دارد و فرد هیپنوتیزم شده به خوابی عمیق فرو برود. در این موقعیت نیز فرد مانند هر زمان دیگری که به خواب رفته عمل می کند. به عبارت ساده تر اگر فرد از دست هیپنوتیزم گر رها شود، می خوابد و پس از مدتی بیدار خواهدشد.5- آیا وقتی هیپنوتیزم می شویم دیگر متوجه چیزی نمی شویم؟
پاسخ: این اتفاق بارها برای خود من افتاده است که مراجعه کننده پس از هشیارشدن ادعا کند هیپنوز نشده و تمام مدت صداهای اطراف را می شنیده است. وقتی از آنها درباره تصورشان از هیپنوتیزم می پرسم، با این جواب رو به رو می شوم که حالتی است که من هیچ چیزی نمی شنوم و حس نمی کنم و پس از بیدارشدن مشکلم حل می شود. این هم از جمله مسائلی است که به دلیل نمایش های نادرست وارد ذهن مردم شده است.
همان طور که قبلا هم بیان شد، شما به هیچ وجه در حالت هیپنوز ارتباط خود را با اطراف به شکل کامل از دست نمی دهید. به عبارت ساده تر شما صدا را می شنوید؛ اما توجه تان به آن صدا کاهش می یابد. برای مثال ممکن است شما هنگام حرکت در خیابان میلیون ها صدا و تصویر را ببینید؛ ولی آیا به همه آنها توجه می کنید؟ در حالت هیپنوز نیز صدها شنیده می شود؛ اما میزان توجه مغز به صداهایی که نیازی به توجه ندارند، کم می شود. برای همین فرد هیپنوتیزم کننده در طول هیپنوز هرازچندگاهی به شما یادآوری می کند که تنها به صدای او توجه کنید.6- هیپنوتیزم مشکل ما را حل می کند؟
پاسخ: از جمله مشکلات من با مراجعانم همین است که افراد با دیدی نادرست به جریان هیپنوز و تاثیر آن به اتاق کار من وارد می شوند. به همین دلیل همیشه جلسه اول درمان صرف حل و فصل کردن باورهای نادرست و انتظارات غیرواقعی مراجعان می شود و در جلسات بعدی هیپنوتیزم انجام می شود.
باید گفت تنها درمان موفق و موثرترین داروی هر مشکل در خود فرد وجود دارد و تکنیک های درمانی به هر شکل و نوعی، تنها به فرد کمک می کنند که مسیر را با راحتی بیشتر طی کند. ما هیچ معجزه ای در دنیای بیرون از خودمان داریم. همه چیز از درون آغاز می شود. آخرین مراجعه کننده ام از من می خواست با هیپنوتیزم او را بخوابانم و وقتی بیدار شد تمام مشکلات ذهنی و فکری اش به شکلی کامل حل شود، بدون آنکه خودش بخواهد کاری کند. این اتفاق حتی به دست بزرگ ترین اساتید این حوزه نیز نخواهدافتاد. هیپنوتیزم تنها مانند دارویی تقویتی برای ذهن و روح شما عمل می کند تا به هدف خود برسید؛ اما هیچ گاه جایگزین عمل شما نخواهدشد.
پاسخ: از لحظه ای که تلقین ها به ذهن فرد آغاز می شود، تاثیر این روش شروع می شود؛ اما باید گفت اثر هیپنوتیزم بر شما به وضوح و کاملا آشکارا بروز نمی کند؛ بلکه تاثیر هیپنوز تاثیری ناخودآگاه است که در طول مسیر با شما خواهدبود و ممکن است زیر آستانه درک ذهنی باشد. مثلا تصور کنید در رژیم غذایی خود شروع به مصرف دارویی می کنید که خود آن به شکل مستقیم در سلامتی شما موثر نیست؛ بلکه در بازه ای زمانی، شرایطی برای بدن شما ایجاد می کند که سوخت و ساز بدن شما بهتر و مناسب تر شود و در نهایت پس از مدتی احساس بهتری کنید؛ بدون آنکه متوجه شوید دقیقا از چه زمانی این حس خوب در شما ایجاد شده و شروع به کار کرده است.8- آیا می توان خود را هیپنوتیزم کرد؟
پاسخ: بله، شما می توانید با یادگیری فنون و تکنیک های لازم، از طریق فردی که در این زمینه تجربه و دانش لازم را دارد، شیوه های خود هیپنوتیزمی را فرا بگیرید.
نکته: ممکن است در بازار با مطالب یا کتب افراد مدعی آمزوش هیپنوتیزم برخورد کنید. نگارنده به جد توصیه می کند تنها به کتب و مطالبی مراجعه کنید که ارزش علمی داشته باشند و بهتر اینکه انجمن هیپنوتیزم ایران آنها را تایید کند. در صورت لزوم می توانید سوال های خود را مطرح کنید تا پاسخ داده شود.مراحل هیپنوتیزم:
از لحظه ای که شما برای هیپنوتیزم در محلی آرام قرار می گیرید، تا زمانی که بار دیگر به سطح هشیاری باز می گردید، مراحلی را طی می کنید که به قرار زیر است:
1. آرام سازی بدنی و ذهنی؛
2. تمرکز بر یک موضوع؛
3. افزایش آرامش و به تبع آن افزایش عمق هیپنوتیزم؛
4. متن تلقین ها؛
5. بازگشت به هشیاری.عوارض جانبی:
با توجه به اینکه ممکن است بدن برای مدتی طولانی در شرایطی خاص قرار بگیرد، ممکن است زمان بازگشت به هشیاری با برخی عوارض همراه باشد؛ مانند افت قند خون، گیجی، ناتوانی در تکلم برای مدتی کوتاه، ناتوانی در تمرکز کردن و کرختی در اعضای بدن. بهترین ورزش برای بهبود تمام این عوارض این است که لیوانی آب بنوشید و کمی در جای خود صبر کنید.
جلال خادمی، دانشجوی دکتری در روانشناسی رشد، آکادمی ABO فنلاند، مدرس دانشگاه در ایران