overwhelmed

زیاد کار کردن گونه ای اعتياد تلقى شده و به زندگى خانوادگى آسیب جبران ناپذیری وارد مى‌سازد و به همين دلیل  جزو آسيب‌هاى اجتماعى محسوب می شود. در بسیاری از كشورها شرکتهایی براى كمك به انسانهایی كه دچار اين مشکلات هستند ايجاد شده است. در اين مؤسسات افرادى كه به پركارى مفرط عادت كرده‌اند دور هم جمع شده و گروه درمانى مى‌شوند. اين افراد تجربيات خود را با يكديگر در ميان مى‌گذارند و با تبادل نظر به يكديگر براى حل مشكل كمك مى‌كنند.

با پاسخ دادن به اين سؤالات مى‌توانيد وضع خود را از اين لحاظ ارزيابى كنيد. چنانچه پاسخ همه سؤالات يا اكثر آنها مثبت باشد بهتر است به فكر چاره باشيد.

  1. صحبت كردن درباره كار براى شما از صحبت در مورد هر چيز ديگر آسانتر است؟
  2. وقتى كسى در كنار كارش كار ديگرى هم انجام مى‌دهد عصبى و بى‌حوصله مى‌شويد؟
  3. معتقديد كه پول بيشتر، مشكلات زندگى را در زندگى‌تان حل مى‌كند؟
  4. وقتى از شما مى‌خواهند كارتان را رها كنيد و به مسائل ديگر بپردازيد ناراحت مى‌شويد؟
  5. براى انجام كار بيش از هر چيز ديگر، از جمله ارتباطات شخصيتان انرژى داريد؟
  6. در جستجوى راه‌هايى هستيد كه سرگرمى‌هايتان را تبديل به كارهاى پول‌ساز كنيد؟
  7. در حالى كه كارها به خوبى پيش مى‌رود باز هم اغلب نگران آينده هستيد؟
  8. براى انجام يك كار بيش از اندازه لازم فعاليت مى‌كنيد چون تصورتان اين است كه در غير اين صورت آن كار به خوبى انجام نمى‌شود؟
  9. كارهاى بيرون از منزل را به خانه مى‌بريد آيا در روزهاى تعطيل و زمانى كه در مرخصى هستيد باز هم كار مى‌كنيد؟
  10. هنگام رانندگى يا خواب و يا وقتى كه ديگران صحبت مى‌كنند شما به كارتان فكر مى‌كنيد؟
  11. فكر مى‌كنيد اگر خيلى سخت و افراطى كار نكنيد شغلتان را از دست مى‌دهيد يا مقصر قلمداد مى‌شويد؟
  12. در هفته بيش از ۴۰ ساعت كار مى‌كنيد؟
  13. هنگام غذاخوردن كار ديگرى از جمله مطالعه هم انجام مى‌دهيد؟
  14. ساعات طولانى كار به روابط خانودگى يا ساير ارتباطات اجتماعى شما لطمه مى‌زند؟

اگر فكر مى‌كنيد كه گرفتار پركارى مفرط شده‌ايد، وقتش است كه خودتان را از اين عادات نجات دهيد و زمان بيشترى را در منزل كنار خانواده‌تان بگذرانيد.

چند توصيه مهم براى ايجاد تعادل بين كار و زندگى

  1. ايجاد تعادل بين كار و ارتباطات شخصى، به اين معنى كه در كنار كار بايد وقت كافى براى رسيدگى به ساير امور شخصى و اجتماعى بر اساس اولويت‌ها در نظر گرفت.
  2. گفتن «نه» به مسائل بى‌اهميت. در مقابل كوه تقاضاها و كارهاى موجود بايد آنها را از نظر اهميت طبقه‌بندى كرد و با در نظر گرفتن اولويت‌ها «نه» گفتن به مسائل جزئى و بى‌اهميت را آموخت.
  3. توجه به تندرستى و يافتن راه‌هايى براى حفظ سلامت با توجه به هدر نرفتن وقت. براى مثال خوردن غذاهاى آماده (fast food) گرچه زمان كمترى مى‌برد ولى تداوم آن مضراتى مانند بالارفتن وزن و افزايش چربى خون دارد.
  4. بسيار مهم است كه هر از گاهى براى اطمينان از سلامت به پزشك مراجعه كنيد و آزمايش‌ها و معاينات پزشكى دوره‌اى انجام دهيد.
  5. طبيعت زندگى طورى است كه هر روز پيچيده‌تر و مشكل‌تر مى‌شود. اين مسأله در مورد پدران مصداق بيشترى دارد چون آنها بايد تقاضاهاى زيادى را برآورده كنند. بنابراين بايد مدل زندگانى را هر چه بيشتر به سمت سادگى سوق داد.
  6. در انتخاب شغل توجه به محيط كار بسيار مهم است. محيط كار بايد دوستانه باشد و به نيازهاى خانوادگى كاركنان هم توجه شود. كارفرما به كاركنان بايد به صورت يك انسان نگاه كند نه «منابع انسانى».
  7. سعى كنيد وعده‌هاى غذايى به ويژه صبحانه و شام را در كنار افراد خانواده صرف كنيد. اگر اين موضوع مقدور نيست بهتر است حداقل يك وعده غذا را تمام افراد خانواده دور هم صرف كنند.
  8. براى كاهش فشار مسئوليت سرپرستى خانواده، بهتر است سرپرست خانواده با دوستان و فاميل‌هايى كه وضع مشابه دارند در مورد روش اداره خانواده صحبت و همفكرى كند.
  9. اختصاص حداقل يك شب در هفته به دور هم بودن براى در ميان گذاشتن مسائل شخصى اعضاى خانواده و اختصاص اوقاتى براى بودن در كنار اعضاى خانواده و گذراندن اوقات دلپذير، عامل مهمى در ايجاد حس خانوادگى و هم بستگى فاميلى است.