برای این کار پیش از هر تصمیمی، احساسات خود را کنترل کنید. مطمئن باشید هر چه بیشتر این کار را تمرین کنید خواهید توانست تصمیمهای درست تری اتخاذ کنید. همیشه اطمینان حاصل کنید که وقت کافی برای درک چرایی و چگونگی رهبری خودتان در مسیری درست دارید. اگر کسی از شما خواست تا پروژهای را انجام دهید، چنانچه احساس اولیه شما منفی بود، باید جستوجو کنید چرا چنین است. در این مسیر میتوانید از روش مشهور شرکت تویوتا، موسوم به «چراهای پنج گانه»پیروی کنید، باید بفهمید که ریشه مشکل کجاست تا بتوانید آن مساله را حل کنید. اگر نمیخواهید روی یک پروژه کار کنید فقط به خاطر اینکه به دلایلی حس میکنید کار اشتباهی است، پس باید دریابید که چرا چنین است و چه میتوانید برای انجام درست آن پروژه انجام دهید؟
پنج بار از خودتان بپرسید، «چرا؟» تا احساساتتان را درک کنید. به عنوان مثال:
1. چرا؟: چون من از کار کردن با او متنفرم
2. چرا؟: چون او هیچ وقت به حرفهای من گوش نمیکند.
3. چرا؟: چون او به هیچ چیز دقت نمیکند.
4. چرا؟: چون او به حرفهای دیگران گوش میکند، نه من.
5. چرا؟: چون ایدههای من به نتیجه نمیرسد.
رهبری فردی احساساتمان، به ما در بهبود برخوردمان با دیگران بهویژه با افراد غیرقابل تحمل و سرسخت کمک شایانی میکند. سعی کنید تا پنج راه برای آموختن از کسانی که دل خوشی از کار کردن با آنها ندارید، پیدا کنید. وقتی شما بتوانید بفهمید که چرا در برخورد با دیگران احساسات متفاوتی پیدا میکنید، آنگاه قادر خواهید بود تا به بزرگترین پتانسیلهای خود دست یابید. تجربه نشان داده که اغلب کسانی که در محیط کارشان احساس شادی و سرزندگی میکنند افرادی هستند که باوجود داشتن مشکلات و چالشهای متعدد در محل کار قادر به کنترل احساسات خود هستند و به همین دلیل از انجام سختترین کارها هم لذت میبرند.
منبع: کتاب