اعتماد به نفس پایین برای کودک مضر و مشکل ساز خواهد بود می تواند باعث تضعیف کیفیت زندگی وی شود و در زمینه تحصیلی به وی آسیب برساند و در موفقیت وی خلل ایجاد کند بهتر است در صورت مشاهده هرگونه مشکل در اعتماد به نفس و اراده در فرزندتان به مشاوره با روانشناس بپردازید .
روزنامه سیستان و بلوچستان در شماره 19443 مورخ 19 دی 95 مطلبی با عنوان ‘اعتماد به نفس؛ سلاح کودک در برابر چالش ها’ منتشر کرده است.
دراین مطلب آمده است: اولین جامعه ای که کودک در آن قرار می گیرد خانواده است. یکی از مسائلی که پدر و مادر در آن نقش مستقیمی دارد تاثیر در ایجاد اعتماد به نفس در کودک است که این موضوع نقش تعیین کننده ای در موقعیت و جایگاه آینده کودک در جامعه دارد. به همین دلیل والدین می توانند با تربیت مناسب این ویژگی را در کودک پرورش دهند و یا اینکه با رفتار نامناسب با کودک خویش تأثیری منفی در اعتماد به نفس او برجای گذارند. نداشتن اعتماد به نفس دغدغه یکی از مادران است که می گوید: پسر 8 ساله من نسبت به هم سن و سالانش اعتماد به نفس پایینی دارد به طوری که علاقه ای به امتحان کردن تجربه های جدید ندارد و اغلب در مورد خودش منفی صحبت می کند. این جمله را زیاد از او می شنویم که می گوید «من نمی توانم». بارها از او خواسته ام تا تنهایی برای خرید وسایل مورد نیازش به مغازه محل برود اما از انجام این کار خودداری می کند. به گفته وی،هنگام مواجهه با مشکلات نیز تحمل کمی دارد، به راحتی کارها را رها می کند یا منتظر من و پدرش می ماند. اگر در انجام کاری شکست بخورد زود ناامید می شود و حتی گاهی اوقات گریه می کند. وی ادامه می دهد: از آنجایی که او فرزند اول است و تا 6 سالگی تک فرزند بوده است، احساس می کنم در اثر توجه زیاد من و پدرش شخصیتی متکی و وابسته دارد و به همین دلیل اعتماد به نفسش پایین است.
یکی دیگر از مادران پایین بودن اعتماد به نفس دختر 5 ساله اش را مشکل اصلی او در برقراری ارتباط مؤثر با دیگران بیان می کند و می گوید: وقتی دخترم در جمع هم سن و سالانش قرار می گیرد نسبت به دیگر کودکان شخصیتی منفعل و منزوی دارد. در جمع آن ها حضور دارد اما هیچ اظهارنظری نمی کند و ابتکار عملی ندارد. وی می افزاید:بارها رفتارش را زیر نظر گرفته ام. حتی اگر یکی از کودکان حق او را ضایع کند، قدرت دفاع از خود را ندارد و این مسئله برای من بسیار ناراحت کننده است. به طور مثال اگر در جمع کودکان مسابقه ای مانند کشیدن نقاشی یا خواندن شعر برگزار شود از شرکت کردن امتناع می کند در حالی که در تنهایی خود هم نقاشی های خوبی می کشد و هم شعرهای بسیاری را از حفظ می خواند.
اعتماد به نفس پایین؛ منبع اضطراب
یکی از روانشناسان در این باره می گوید: اعتماد به نفس مجموعه باورها و احساسات ما در مورد خودمان است. اینکه ما چگونه شخصیت خود را تعریف می کنیم، انگیزه ها، نگرش و رفتار ما را تحت تأثیر قرار می دهد و بر سازگاری عاطفی ما نیز تأثیر دارد. الگوی اعتماد به نفس خیلی زود در زندگی شکل می گیرد. پس از همان دوران کودکی والدین باید به فکر باشند. اعتماد به نفس مناسب، سلاح کودک در برابر چالشهای دنیاست. کودکانی که احساس خوبی در مورد خود دارند، راحتتر میتوانند با مشکلات محیط اطراف و فشارهای موجود در جهان مقابله کنند. آنها تمایل بیشتری به شادی و لذت از زندگی دارند. این کودکان واقع بین و خوش بین هستند. در مقابل، چالشهای محیط زندگی برای کودکانی که اعتماد به نفس پایینتری دارند، میتواند به منزله یک منبع عظیم اضطراب و عصبانیت باشد. کسانی که تفکر منفی راجع به خود دارند، سختتر میتوانند برای مشکلات خود راهحل پیدا کنند. «مطهره طاهری» ادامه می دهد: اگر کودک دچار افکاری همچون «من خوب نیستم» یا «نمیتوانم کاری را درست انجام دهم» باشد، ممکن است در آینده تبدیل به فردی مطیع، افسرده یا منزوی شود و هنگام رویارویی با یک چالش جدید، سریع پاسخ دهد که «من نمیتوانم». کودکان و نوجوانان با اعتماد به نفس پایین، موانع موقتی را به شکل مشکلی دائمی و غیرقابل تحمل می بینند و حس بدبینی در آن ها غالب است.
نقش والدین
وی تصریح می کند: امری بدیهی است که پدر و مادر نقش مهم و موثری در پرورش اعتماد به نفس کودک دارند. بچه ها نسبت به کلمات و جملات والدین بسیار حساس هستند. پس والدین نه تنها زمانی که فرزندشان کاری را درست انجام می دهد، بلکه برای تلاش های کودک هم باید از او تعریف کنند و در این تعریف و تحسین راستگو باشند. پدر و مادر باید الگوی مثبتی برای کودک خود باشند. اگر یکی از والدین بسیار از خودش انتقاد می کند، یا بدبین است یا اینکه در مورد توانایی ها و محدودیت های خود غیر واقعی و نامعقول فکر می کند. چنین پدر و مادری باید بداند که این موارد را به کودک خود نیز آموزش می دهد. مهم است که والدین باورهای نادرست بچه ها در مورد خودشان را شناسایی کنند.کمک کردن به بچه ها برای تعیین استانداردهایی دقیق تر و ارزیابی واقع بینانه تر از خود به برداشت مثبت آن ها از خودشان کمک می کند.
طاهری با بیان اینکه عشق و علاقه والدین می تواند کمکی باشد برای تقویت اعتماد به نفس فرزندان ادامه می دهد: کودکتان را در آغوش بگیرید و بگویید که به او افتخار می کنید. از فرزندتان مکرر و با صداقت تعریف کنید. البته بدون افراط کردن چرا که آن ها متوجه می شوند که کدام حرف از قلب و دل شما برخاسته است. بازخوردی مثبت و دقیق به فرزندتان بدهید با این روش رفتار فرزندتان را تایید کرده و به انتخاب های او پاداش می دهید. همچنین او را برای برخورد مناسب آینده تشویق می کنید. محیط خانه را امن و آرام نگه دارید. کودکانی که در خانه احساس امنیت ندارند اعتماد به نفس کمی خواهند داشت.
وی خاطر نشان می کند: همیشه به یاد داشته باشید که به کودک خود احترام بگذارید به فرزند خود اجازه بدهید تجارب جدیدی کسب کند به او فرصت بدهید که در فعالیت هایی شرکت کند به خصوص فعالیت هایی که مشوق همکاری هستند و نه رقابت، در تقویت اعتماد به نفس او کمک می کنند. در نهایت اگر فکر می کنید که فرزند شما اعتماد به نفس پایینی دارد از متخصصین امر کمک بگیرید. در این مواقع همکاری و مشورت افراد متخصص را باید در اولویت قرار داد. آن ها با شیوه های درمانی خود می توانند حس بهتر و مثبت تری در فرزند شما ایجاد کنند. وقتی کودک احساس ارزشمند بودن داشته باشد، می تواند برای آینده خود اهداف خوبی تعیین یا چیزهای جدیدی را امتحان کند. به عنوان پدر یا مادر این وظیفه شما است که با احترام به خویشتن و ارزش قائل شدن برای خود، توانایی های خود و فرهنگ خود را به کودک بیاموزید. این مشاور تأکید می کند: توجه ویژه خود را همیشه به فرزندتان نشان دهید. این باعث می شود تا کودک به طور غیرمستقیم درک کند تا چه اندازه برای او ارزش قائل هستید. این توجه زمان زیادی از شما نمی گیرد مثلاً وقتی در حال چک کردن پیام های تلفن همراه خود هستید، می توانید چند دقیقه از کار دست بکشید و به حرف های او گوش کنید. یا هنگامی که سوالی از شما می پرسد با دقت به او پاسخ دهید و در آن لحظه کوتاه، کارهای دیگر خود را کنار بگذارید در چشمان او نگاه کنید تا باور کند واقعاً به او توجه دارید و همه حرف هایش را می شنوید.
با کودک خود همدردی کنید
وی ابراز همدردی کردن با کودک را عاملی مهم در تقویت اعتماد به نفس می داند و می گوید: اگر کودک قادر نیست کارهایی را انجام دهد که هم سن و سال های او انجام می دهند، با او همدردی کنید و این درد را با اشاره به نقاط مثبت او تسکین دهید. به طور مثال اگر کودک نمی تواند همچون دوستش توپ بگیرد به او بگویید «دوستت خیلی خوب توپ ها را می گیرد و تو هم خیلی خوب نقاشی می کنی» این باعث می شود تا کودک به جای تمرکز روی نقاط منفی خود به توانایی ها و مهارت های خود فکر کند و در نتیجه اعتماد به نفس بیشتری بیابد.وی خاطر نشان می کند: شهامت بخشیدن به کودک در خلال انجام کارها باعث می شود تا با توان بیشتری مسئولیت هایش را به انجام برساند. این حتی از تشویق پس از انجام کارها نیز موثرتر است به طور مثال اگر کودک در تلاش برای بستن بند کفش خود است او را تشویق کنید به جای اینکه بگویید من برایت انجام می دهم.
وی عنوان می کند: یکی از احتمالات و نتایج خطر کردن فرزندان این است که اشتباه کنند. این امر اشکالی ندارد حتی کودک می آموزد اشتباه کردن نیز جزوی از زندگی است و این به رشد اعتماد به نفس او کمک می کند. به طور مثال هنگامی که کودک بشقاب خود را لبه میز می گذارد و بشقاب به زمین می افتد به او اجازه دهید تا خودش یاد بگیرد دفعه بعد بشقاب را کجا باید بگذارد که به راحتی واژگون نشود. به این ترتیب او اعتماد به نفس خود را از دست نمی دهد و متوجه می شود گاهی می توان اشتباه کرد.