یکی از چالش های مهم و مورد بحث وزارت بهداشت و وزارت علوم انتقال برخی رشته های مرتبط با حوزه سلامتی و بهداشت به متولی آن یعنی وزارتخانه بهداشت می باشد که البته در یک نظر سنجی تلویزیونی 70 درصد دانشجویان و اساتید رشتههای روانشناسی بالینی و سلامت مخالفت خود را با انتقال این رشتهها از وزارت علوم به بهداشت اعلام کردند.
به گزارش ایسنا، دکتر غلامعلی افروز – استاد ممتاز دانشکده علوم تربیتی روانشناسی دانشگاه تهران – در مناظره تلویزیونی که در برنامه زاویه برگزار شد، جایگاه رشته روانشناسی بالینی و سلامت را از سه منظر علمی – پژوهشی – قانونی – اجرایی و خدماتی مورد بررسی قرار داد و اظهار کرد: حدود دو دهه گذشته رشته روانشناسی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران تدریس میشد که با توجه به اینکه 80 درصد منابع این رشته با رشتههای علوم تربیتی مشابه بود تلاش کردیم تا به دانشکده علوم تربیتی منتقل شود که برای انجام این تصمیم کارشناسان دیدگاههای خود را مطرح کردهاند و حتی براساس تصمیمگیریهای این کارشناسان به دلیل مقدم بودن رشته روانشناسی بر علوم تربیتی اسم دانشکده را نیز روانشناسی وعلوم تربیتی گذاشتیم. اما تصمیم اخیری که برای انتقال رشته روانشناسی بالینی از وزارت علوم به بهداشت انجام میگیرد، متاسفانه بدون کار کارشناسی و لحاظ کردن دیدگاههای روانشناسان به خصوص روانشناسان بالینی انجام شده است.
وی در ادامه تصریح کرد: به نظر من باید کار کارشناسی اساسی صورت بگیرد و صاحبنظران اظهارنظر کنند که آیا صلاح است یک شاخه روانشناسی به وزارتخانه دیگر انتقال پیدا کند؟ با توجه به اینکه دانشگاههای سطح جهانی رشته روانشناسی را زیرمجموعه خود قرار دادهاند بنابراین از نظر من دانشگاهها باید دانشافزایی کنند و باید این سه رسالت را یعنی دانشافزایی تربیت متخصص علوم و مدرس و تولید علم، پرورش انسان و پژوهشپروری را رسالت اصلی خود قرار بدهند. همچنان که این رسالت سرلوحه دانشگاه تهران است.
دکتر افروز تاکید کرد: ما باید روانشناس نظریه پرداز مولد تربیت کنیم. روانشناسی که نظریهپرداز باشد در حالی که نگاه وزارت بهداشت به این موضوع کاملا نگاه درمانمحور است و این وزارتخانه میخواهد برای نظام سلامت کشور نیازهای خود را تامین کند. پیشنهادی که مطرح است این است که وزارت بهداشت به جای اینکه دنبال انتقال رشته باشد میتواند از بین فارغالتحصیلان این رشتهها بهترینها را جذب کند.
استاد ممتاز دانشکده علوم تربیتی روانشناسی دانشگاه تهران، ادامه داد: اگر قرار باشد روانشناسی بالینی را به بهانه اینکه در حوزه سلامت کار میکند به وزارت بهداشت منتقل کنیم باید گفت که ما حوزههای دیگر روانشناسی بالینی در فیلدهایی که با انسان سروکار دارند فعالیت میکنند، اما وزارت علوم با قراردادها و تفاهمنامههایی که با بیمارستانها، مدارس یا سایر نهادها منعقد کرده این مساله را حل نموده که دانشجویان رشتههای مختلف روانشناسی از جمله روانشناسی بالینی در این فیلدها به صورت عملی آموزش ببینند. در واقع ما مثلا در حوزه روانشناسی تربیتی مدرسه در اختیار نداریم که دانشجویان کار عملی خود را انجام بدهند و اما این مساله با همکاری سایر نهادها برطرف شد.
وی همچنین تاکید کرد: مشکلی که در حوزه تربیت دانشجویان رشته روانشناسی بالینی است این است که متاسفانه طی چند سال اخیر برنامهای در وزارت علوم پیاده شد که براساس آن دانشجویان رشتههای مختلف و غیرمرتبط توانستند با گذراندن چند واحد پیشنیاز در رشته روانشناسی بالینی فارغالتحصیل شوند که این تصمیم کیفیت آموزش در بین این دانشجویان را کاهش داد.
دکتر افروز با تاکید بر اینکه باید اندیشه مشترک براساس دیدگاه جهانشمول در تربیت دانشجویان رشته روانشناسی بالینی داشته باشیم و سعی کنیم براساس آن بهترینها را تربیت نماییم، تصریح کرد: براساس قانون مجلس همه رشتههای روانشناسی عضو نظام روانشناسی هستند که میتوانند بعد از فارغالتحصیلی برای ارائهی خدمات در رشته مخصوص خود پروانه دریافت کنند. اگر با این روندی که پیش میرود بهتر است کل وزارت علوم به وزارت بهداشت منتقل شود و یا برعکس بنابراین بهطور کلی بهترین راهکار این هست که وزارت بهداشت به جای تصاحب رشته، شاخصها و معیارهای خود را برای تربیت بهتر دانشجویان رشته روانشناسی بالینی اعلام نماید و در نهایت نیازهای خود را از بین بهترین فارغالتحصیلان این رشته برطرف نماید.
در ادامه این نشست دکتر رضا باقریان – عضو بورد تخصصی رشته روانشناسی بالینی وزارت بهداشت و پیشنهاددهنده اصلی انتقال این رشته به این وزارتخانه – با تاکید بر اینکه این تصمیم کاملا با در نظر گرفتن نیازهای جامعه صورت گرفته است، آموزش حرفهای، مقررات حرفهای، اخلاق و استقلال حرفهای از جمله مبانی رشته روانشناسی بالینی است، اما آنچه که توجه ما را جلب کرده و براساس آن تصمیمگیری نمودیم بحث آموزش حرفهای است که تصمیم به انتقال روانشناسی بالینی و سلامت از وزارت علوم به بهداشت نمودیم، چرا که تمامی امکانات و شرایط آموزش دانشجویان این رشته نظیر اساتید منابع آموزشی و فیلدهای آموزش عملی نظیر بیمارستانها در وزارت بهداشت فراهم است و وزارت علوم هیچ کدام از این امکانات را ندارد.
وی در ادامه تصریح کرد: متاسفانه در حال حاضر رشته روانشناسی در وزارت علوم به سمتی رفته که تقریبا عمومیسازی شده است که هر ساله دانشجویانی در این رشتهها تربیت میشود که از لحاظ کیفیت فقط چند نظریه آموزش دیدهاند. بنابراین ابتدا باید رشته روانشناسی بالینی و سلامت را تعریف کرد و بگوییم این تعریف برچه فیلد و بستر آموزشی باید تحقق پیدا کند.
در ادامه دکتر علی فتحی آشتیانی – رییس کارگروه روانشناسی شورای تحول – با تاکید بر اینکه کمیته تصمیمگیرنده در خصوص انتقال رشته روانشناسی بالینی به وزارت بهداشت به هیچ عنوان علمی نبوده و در حوزه این رشته تخصص نداشتهاند، گفت: کارگروهی که از آن به عنوان کارگروه علمی تصمیمگیرنده در خصوص آینده رشته روانشناسی بالینی و سلامت تشکیل شده است تقریبا کسانی بودند که در راس آن فردی قرار داشته که رشته تحصیلی او ریاضی بوده که علاوه بر او معاونین آموزشی دو وزارتخانه علوم و بهداشت، مدیر کل شورای عالی برنامهریزی دو وزارتخانه، یک پزشک و یک نماینده مجلس قرار داشت که هیچ کدام از این افراد تصمیمگیرنده صاحبنظر در حوزه روانشناسی نبودهاند.
وی در ادامه با طرح پنج سوال خواستار پاسخگویی موافقین انتقال رشته روانشناسی بالینی و سلامت به وزارت بهداشت شد و افزود: آیا تمرکز مواد درسی و نظری رشته روانشناسی بالینی و سلامت، پزشکی است یا غیرپزشکی دوم عرصه آموزشهای این دو رشته عملا در کجا قرار دارد سوم با نگاه کلی فارغالتحصیلان این رشته باید در کجا مشغول به تحصیل شوند، چهارم سازمانی که مجوز فعالیت برای فارغالتحصیلان دو رشته فوق صادر میکند، چه سازمانی است و پنجم مداخلههایی که توسط فارغالتحصیلان این رشتهها انجام میگیرد پزشکی است یا غیرپزشکی.
رییس کارگروه روانشناسی شورای تحول همچنین خاطر نشان کرد: اگر بخواهیم دروس روانشناسی بالینی و سلامت را در وزارت علوم و بهداشت تشریح کنیم باید گفت که نظریه و پژوهشهای درسی بر گروه درمانی قرار دارد یا به ویژگیهای انسانی مرتبط است که از اصول رواندرمانی جزو آموزش پزشکی محسوب میشود و یا باید در حوزه روان انسان جایگزین کرد. مسائل جدید در بهداشت روانی خانوادهدرمانی، گروهدرمانی، روانشناسی رشد، روانشناسی فردی و سایر مبانی آموزشی که جزو آموزشهای غیرپزشکی است را نباید با نگاه درمانمحور و بیمارمحور تلفیق کرد.
وی همچنین خاطر نشان کرد: تنها 25 درصد از مراجعهکنندگان روانشناسی بالینی نیاز به بستری شدن دارند به عبارتی دیگر 75 درصد مراجعین دیگر به رواندرمانی نیاز دارند. نمیشود صرفا به دلیل داشتن فضای بالینی گفت همه کارها باید در وزارت بهداشت انجام بگیرد و این به این معنی نیست که دانشجویان این رشتهها در وزارت علوم مهارت لازم را کسب میکنند. ضمن اینکه حتی روانپزشکان نیز در بیمارستانهای وزارت بهداشت خدمات مستقیم به بیماران ارائه نمیکنند و بر بالین آنها حاضر نمیشوند و این امر را به دانشجویان محول میکنند. بنابراین نگاه درمانمحور به دانشجویان رشته روانشناسی بالینی و سلامت نباید داشته باشیم، چرا که کسی که مشکلاتی نظیر اعتماد به نفس پایین، افت تحصیلی، زناشویی یا سایر مشکلات روزمره یا استرس دارد یا نمی شود در نگاه درمانمحور حل کرد.
رییس کارگروه روانشناسی شورای تحول همچنین یادآور شد: وزارت بهداشت اگر نگران تامین سلامت جامعه است چرا این همه سال همکاریهای لازم را برای آموزش عملی دانشجویان رشته روانشناسی بالینی و سلامت را نداشته است، چرا این همه سال به فکر تامین سلامت جامعه نبوده بنابراین بهانه داشتن فیلدهای آموزش عملی نظیر بیمارستانها برای انتقال این رشته بهانه منطقی نیست. مگر ما در کشور نگاه بخشی داریم و این کاملا غیراخلاقی و غیرانسانی است که ما امکاناتی در اختیار داشته باشیم، اما قادر نباشیم آن را در اختیار سازمانهای دیگر قرار بدهیم که بتواند در تربیت و آموزش دانشجویان از آنها استفاده کند، بنابراین نباید در کشور نظام را به پزشکی و غیرپزشکی تقسیم کرد.
در ادامه دکتر بهروز دولتشاهی مدیر گروه روانشناسی بالینی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تاکید کرد: در همه کشورهای دنیا رشتههای روانشناسی بالینی و سلامت جزو زیرمجموعه بخشهای پزشکی قرار میگیرد و روانشناسی بالینی در کشور نیز باید در وزارت بهداشت آموزش ببیند، چرا که شرایط آموزش و تربیت دانشجو در این وزارتخانه برای این دانشجویان فراهم است. امکاناتی که در وزارت علوم دیده نمیشود.
وی در ادامه تصریح کرد: رشته روانشناسی بالینی و سلامت رشتهای بین رشتهای است یعنی هم میتواند دانش تولید کنند و هم خدمات ارائه کنند. با توجه به اینکه مرزهای دانش از بین رفته و نباید لزوما به این فکر کنیم که این رشتهها منحصرا در یک وزارتخانه باید باشد، اما به دلیل اینکه روانشناسی بالینی بیشتر باید بر بالین بیمار، کلینیک و بیمارستانها آموزشهای عملی خود را یاد بگیرند وزارت بهداشت جای مناسبی برای آموزش این دانشجویان است.
مدیر گروه روانشناسی بالینی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی همچنین در پایان خاطر نشان کرد: 70 درصد منابع آموزشی رشتههای روانشناسی بالینی و سلامت پزشکی هستند و براساس برنامهریزیهای انجام شده دانشجویان این رشتهها باید 1488 ساعت کار عملیاتی یاد بگیرند و این امکانات تنها در وزارت بهداشت مهیا است.
منبع/ایسنا