“بریم کوه؟نه سرده””بزنیم به دشت و بیابون؟نه گرمه””بریم شهر …؟نه غریبیم میترسم تو دردسر بیفتیم””بریم روستا حالی عوض کنیم؟نه سگ و گرگ داره،خطر داره”و … .افراد منفی باف همیشه از هر چیزی دوری میکنند و بجز زندگی عادی شان نمیخواهند چیز جدیدی را تجربه نمایند.از این رو بهتر است از اینگونه افراد دور باشیم تا بر خودمان اثر نگذارند.
هفته نامه امانت در شماره این هفته خود مقاله ای درخصوص افراد منفی باف منتشر کرده است.در این مطلب می خوانیم: افراد منفی باف که به جای پیدا کردن راه حل، در مشکلات غرق می شوند واقعا غیرقابل تحمل هستند. این افراد انتظار دارند که دیگران هم در بازی شکایت و ترحم 24 ساعته شان شرکت کنند تا شاید اندکی حالشان بهتر شود. احتمالا شما رغبتی به شنیدن گلایه های آن ها ندارید ولی از روی ادب و مهربانی ناچار می شوید که پای صحبتشان بنشینید.
خوشبختانه بین گوش دادن و وارد بازی احساسی آنان شدن مرز مشخصی وجود دارد. شما می توانید از این بازی در امان باشید اگر محدودیت هایی وضع کنید و هر جا که لازم شد از آنان فاصله بگیرید.
اگر این افراد منفی باف به جای صحبت کردن دائم در حال سیگار کشیدن بودند، بازهم حاضر می شدید تا هر وقت که خواستند پای صحبت هایشان بنشینید؟ مسلما پاسخ منفی است. پس هرگاه از شنیدن حرف هایشان خسته شدید از آنان فاصله بگیرید و به خود فرصت دهید.
اگر فاصله گرفتن از این افراد غیرممکن است پس به آنان کمک کنید تا راه حلی برای مشکلاتی که از آن دم می زنند بیابند. در این صورت در اغلب موارد مسیر مکالمه عوض می شود و این افراد آرام تر می شوند هرچند این تغییر ممکن است موقت باشد.
واکنش حرکتی احساسی و بصورت ناخودآگاه است که معمولا ریشه در خود شخص دارد. در واقع واکنش اغلب زمانی اتفاق می افتد که ارتباط با قسمت منطقی مغز قطع می شود.
اگر بعد از مواجه با افراد منفی باف، عصبانی یا سراسیمه شدید نشانه این است که در این ملاقات بیشتر از پاسخگویی، واکنش نشان داده اید. از طرفی دیگر، پاسخگویی این حس را در شما بوجود می آورد تا در حال کنترل اوضاع به صورت متعادل باشید.
در مواجهه با این افراد مانند خودشان رفتار نکنید و خودتان را تا حد آنان پایین نیاورید. مقاومت درست این توانایی را به شما می دهد که از مسائل غیرمنطقی با حفظ آرامش و هوشیارانه چشم پوشی کنید.
بعضی از افراد نسبت به برخی مسائل حساس ترند و منفی بافیشان به محض اشاره به این موضوع برانگیخته می شود. مثلا ممکن است شخصی از شغل خود ناراضی باشد و در هر موضوعی که به مسائل کاری او مرتبط است باب گله گزاری را باز می کند. در مواجهه با این افراد بهترین راه عوض کردن موضوع بحث و پیش کشیدن موضوع های جالب تر و مثبت تر است چراکه در اغلب موارد احساسات منفی آنان عمیقا ریشه دار است و نمی توان کاری درراستای بهبود آن کرد.
برای عوض کردن بحث، خاطرات مشترک، روابط دوستانه متقابل، موفقیت های شخصی و دیگر موارد شاد و مثبت پیشنهادهای خوبی هستند. سعی کنید مکالمه حس مثبتی را نسبت به موضوع در آن شخص ایجاد کند.
موضوعی که روی آن تمرکز می کنید در تعیین حالات عاطفی شما نقش مؤثری دارد. وقتی بر مشکلات متمرکز می شوید درواقع احساسات منفی و استرس را در خودتان تقویت می کنید. برعکس وقتی بر راه حل تمرکز می کنید توانایی شما در بهبود اوضاع تقویت می شود و در نتیجه احساسات مثبت شکل گرفته استرس را کاهش می دهد.
در مورد افراد منفی باف هم دقیقا شرایط مشابه است. اگر به آنان اجازه بدهید در تشدید ناراحتی شما کم نمی گذارند. به اینکه چقدر مشکل ساز هستند فکر نکنید در عوض به دنبال راه حلی باشید که بتوانید آنان را کنترل کنید. با این کار تاثیر شما بر شرایط و تعامل با این افراد راحت تر می شود. اگر نسبت به نظرات دیگران در خصوص خود کم توجه باشید قدم بزرگی در رفع استرس برداشته اید. اجازه ندهید افراد منفی باف نظرشان را به شما غالب کنند. موفقیت شما در این امر به نحوه ارزش دهی شما به خودتان و اعتماد به نفستان بستگی دارد.
افرادی که در مدیریت خود و زندگی موفق هستند غالبا بیشتر از بیرون به درون خود توجه دارند. به طور مثال این افراد می دانند که موفقیت و بهزیستی از درون نشات می گیرد اما افراد منفی باف برای همه اتفاقات افتاده و نیافتاده دیگران را سرزنش می کنند.
وقتی رضایت درونی و ارزش شما به نظر دیگران بستگی دارد، دیگر به شادی خود متعلق نیستید. وقتی افرادی که ازلحاظ عاطفی قوی هستند از چیزی خوشحال می شوند به هیچ کس اجازه نمی دهند که این شادی را از آنان بگیرد.
همه افراد را نمی توان تغییر داد. مراقب این مرزها و تفاوت ها باشید. انرژی خود را برای کنترل رفتار دیگران که در اختیار شما نیست صرف نکنید. با توجه به مسائلی که مطرح شد اگر شخصی را دوست دارید که امیدوارید رفتارش تغییر کند بهتر است بدانید که احتمالا رفتارش عوض نخواهد شد. پس اگر به هر دلیلی به این شخص نیاز دارید با او صادق باشید و بگذارید بداند که رفتارش چه حسی به شما می دهد. در اغلب موارد شما نمی توانید رفتار کسی را تغییر دهید، پس بهتر است که تلاشی برای این موضوع نکنید و درعوض یا آن ها را بپذیرید یا کنار بگذارید. وقتی به جای تلاش برای تغییر دیگران آن ها را همان گونه که هستند می پذیرید به طور معجزه آسایی تغییر می کنند چراکه آنان تغییر نمی کنند بلکه این نوع نگاه شما به آن افراد است که تغییر می کند.
افراد منفی باف آن قدر تأثیر گذارند که کل شب می توانند شما را به سؤالاتی ازاین دست مشغول کنند: آیا کار من درست است؟ واقعاً آن قدر وحشتناکم که او به خودش اجازه می دهد این گونه با من رفتار کند؟ باورم نمی شود این کار را کرد! خیلی ناراحتم!
افکاری ازاین دست می تواند هفته ها، ماه ها و سال ها سوهان روح باشد و متأسفانه هدف افراد منفی باف هم همین است تا شما را عصبی و شما را در وضعیت خودشان شریک بکنند.
ازآنجایی که نمی توانید آن ها را کنترل کنید پس بهتر است مراقب خودتان باشید و با تمرکز و حس های مثبت به مقابله با این منفی بافی ها ادامه دهید. با این که پذیرش این موضوع سخت است اما گاهی منفی باف خود شما هستید! گاهی این خودتان هستید که باعث ناراحتی خودتان می شوید. اگر بخش منفی باف شما سعی می کند بر شما غالب شود تلاش کنید که تمام فکرهای منفی را حتی برای مدت کوتاهی کنار بگذارید تا تأثیر آن را بر زندگی خود ببینید.
چه نیازی به این افکار منفی دارید؟ جز رنج بی دلیل چه چیزی به شما ارزانی داشته اند؟