خیلیها فکر میکنند، کودکانی که به فرزندخواندگی پذیرفته میشوند، حال از هر طریقی، فرزند اقوام یا از سوی سازمان بهزیستی یا…، بسیار متفاوت از سایر کودکان هستند؛ اما واقعیت این است که شباهتهای این کودکان با سایر کودکان بیشتر از تفاوتهایشان است.
برای افرادی که کودکی را به فرزندخواندگی قبول میکنند، فرایند فرزندپروری درعینحال که ممکن است لذتبخش باشد، همراه با سختیها و گرفتاریهای خاص خود نیز هست. در این شرایط ممکن است از منابع مختلف، توصیههای گوناگونی دریافت کنند، اما در نهایت ندانند که باید دقیقاً چهطور رفتار کنند. نویسندهٔ این مقاله، سالها در سازمان بهزیستی بهصورت مستقیم با کودکانی که به فرزندخواندگی پذیرفته میشوند، کار کرده است؛ بنابراین این مقاله میتواند به شما کمک کند تا با چالشهای فرزندخواندگی آشنا شوید و راهکارهایی را نیز برای برخورد مناسب با این چالشها بیابید.
خیلیها فکر میکنند، کودکانی که به فرزندخواندگی پذیرفته میشوند، حال از هر طریقی، فرزند اقوام یا از سوی سازمان بهزیستی یا…، بسیار متفاوت از سایر کودکان هستند؛ اما واقعیت این است که شباهتهای این کودکان با سایر کودکان بیشتر از تفاوتهایشان است. آنان مانند هر کودکی نیازمند کسانی هستند که با عشق و محبت آنها را میپذیرند و مراقب آنها هستند، در عین حال با انضباط و اقتدار مناسب، آنان را هدایت میکنند؛ البته این کودکان با یک واقعیت هم روبهرو هستند: اینکه والدین کنونیشان، پدر و مادر اصلیشان نیستند! راهکارهای زیر به شما کمک خواهد کرد تا با چالشهای خاص فرایند فرزندخواندگی بیشتر آشنا شوید و راحتتر با آنها کنار بیایید.
باورهای غلط و کلیشهها را رها کنید
بسیاری از افراد جامعه و حتی شاید خود شما، ممکن است باورهای غلط و کلیشهای دربارهٔ کودکانی داشته باشید که به فرزندخواندگی پذیرفته میشوند. این باورها باید شناسایی و تغییر داده شوند و این اولین قدم است، زیرا باورهای غلط در ارتباط شما و کودک مثل یک سدّ عمل خواهند کرد و البته فشار روانی زیادی را هم به خودتان وارد میکنند. برخی از این باورها عبارتاند از:
۱. کودکِ فرزندخوانده، مانند والدینش میشود؛
۲. فرزندخواندهها مشکلات بیشتری دارند؛
۳. کودکانِ فرزندخوانده، چون به فرزندخواندگی پذیرفته شدهاند همیشه شاد هستند؛
۴. فقط افراد ثروتمند باید کودکی را به فرزندخواندگی قبول کنند؛
۵. والدین اصلی بعدها فرزند خود را پس میگیرند؛
و… .
باورهای درست اینها هستند:
۱. کودکان گرچه از نظر ظاهری ممکن است شبیه والدین تنیشان شوند، ولی کاملاً شبیه والدین تنیشان نمیشوند و عوامل تربیتی نقش مهمی در شکلگیری شخصیتشان دارند؛
۲. مطالعات بسیاری نشان میدهد که تفاوت چندانی از نظر میزان مشکلات بین کودکانِ فرزندخوانده و سایر کودکان نیست و اگر هم تفاوتی مشاهده میشود، ناشی از واکنشهای متفاوت نسبت به این کودکان است؛
۳. پذیرش از سوی دیگران برای فرزندخواندهها بسیار مسرّتبخش است؛ اما نمیتواند دلیل کاملی برای شادبودن آنها مانند هر کودکی دیگر باشد؛
۴. مراقبت از فرزند صرفاً نیاز به پول ندارد و والدین باید قابلیتها و صلاحیتهای دیگری نیز داشته باشند؛
۵. همیشه این احتمال وجود دارد که والدین برای بازپسگیری فرزند خود اقدام کنند، اما این اقدام بسیار نادر است؛
و… .
برای برخی لحظات سخت آماده باشید
در مسیری که تصمیم گرفتید گام بردارید، لحظات سخت و دشواری منتظرتان خواهد بود. ممکن است فرزندی که به فرزندخواندگی پذیرفتهاید، شما را متهم به خودخواهی و نامهربانی کند؛ ممکن است شما از تصمیمی که گرفتید، پشیمان شوید؛ ممکن است فرزندتان گاهی آنطور که دلتان میخواهد، رفتار نکند؛ ممکن است دیگران گاهی شما را به خاطر تصمیمتان سرزنش کنند؛ ممکن است نگران شوید که نکند با ورود والدین اصلی، این فرزند را هم از دست بدهید و… . به یاد داشته باشید این لحظات بسیار طبیعی است و ممکن است برای هر والدی اتفاق بیفتد. مهم این است که دیدگاه و نگرش شما در آن لحظه چهگونه خواهد بود. آیا این اتفاقات و لحظات را طبیعی و عادی میپندارید و از آنها سریع عبور میکنید یا دچار نشخوار فکری میشوید و برای خودتان استرس بیش از حد وارد میکنید؟ یک توصیه در این لحظات این است که مسلطبودن بر وضعیت هیجانی خود و اجتناب از واکنشهای هیجانی به شما کمک خواهد کرد تا بهتر شرایط را مدیریت کنید.
اگر نگران برخوردهای احتمالی فرزند تنی با فرزندخوانده هستید. باید برای هر دو کودک توضیح دهید که چهقدر از بودنِ هر دوی آنها خوشحال هستید و ورود فرزند دیگر به معنای نپذیرفتن آنان نیست.
اگر نگران برخوردهای احتمالی فرزند تنی با فرزندخوانده هستید. باید برای هر دو کودک توضیح دهید که چهقدر از بودنِ هر دوی آنها خوشحال هستید و ورود فرزند دیگر به معنای نپذیرفتن آنان نیست.
مراقب خطاهای فرزندپروری در فرایند فرزندخواندگی باشید
والدینی که کودکی را به فرزندخواندگی قبول میکنند، ممکن است به خاطر شرایط خاص این کودکان دچار خطاهایی شوند، البته همهٔ والدین ممکن است خطا کنند و این طبیعی است؛ اما اگر شما میخواهید از شکلگیری و تشدید مشکلات رفتاری این کودکان پیشگیری کنید، بهتر است مراقب این خطاها باشید. این خطاها عبارتاند از:
۱. محبت افراطی به خاطر دلسوزی نسبت به شرایط خاص این کودکان یا به خاطر اینکه بعد سالها صاحب فرزند شدید که نهایتاً منجر به تربیت کودکی لوس میشود؛
۲. رعایتنکردن مرز و حریم شخصی به خاطر نگرانی نسبت به احساس مسئولیت افراطی یا دلبستگی شدید به کودک؛
۳. پنهانکردن واقعیت فرزندخواندگی از کودک یا سایرین به خاطر ترس از واکنشهای احتمالی یا ترسِ ازدستدادن کودک.
برای پیشگیری از این خطاها به این مسائل دقت کنید:
۱. از طریق وضع قوانین و ایجاد محدودیتهای سالم و منطقی متناسب با سن کودک، در کنار ابراز محبت و دوستداشتنِ بهاندازه، برای او امنیت ایجاد کنید؛
۲. باید در جایگاه والد برای خود حریم خصوصی داشته باشید و زمانهایی برای پرداختن به فعالیتهای مورد علاقهٔ خود و همسرتان صرف کنید؛
۳. کودک این حق طبیعی را دارد که در زمان مناسب و به شکل مناسب از موضوع فرزندخواندگیاش آگاه شود.
تربیتی قاطع و اصولی داشته باشید
اصول تربیت فرزند درباره کودکانی که به فرزندی پذیرفته میشوند مانند سایر کودکان است. تربیت فرزند در این دوران بسیار سختتر و چالشبرانگیزتر از دوران قبلی است و شما بهعنوان والدین جدید این کودک مانند هر والد دیگری باید با استفاده از منابع مختلف از جمله شرکت در کلاسهای فرزندپروری، مطالعهٔ کتابهای مفید و حضور در جلسات مشاوره، ضمن فراگیری اصول صحیح فرزندپروری، این اصول را در روابط خود و فرزندتان تمرین کنید. با آگاهی نسبت به این روشها و البته عمل به آنها، بسیاری از نگرانیهایتان در مورد آیندهٔ این کودک، برطرف خواهد شد.
با کودک خود دربارهٔ فرزندخواندگی صحبت کنید
بیان واقعیت فرزندخواندگی، دشوارترین چالش والدین است. برای بسیاری این سؤال مطرح است که در چه سنی باید این واقعیت را گفت؟ تحقیقات نشان میدهد که موضوع فرزندخواندگی را بهتر است با نمایش انیمیشنهای مرتبط یا خواندن داستانهایی در این زمینه، از سنین پایین یعنی قبل از مدرسه شروع کنید تا ذهن کودک آماده شود و در حدود هفت تا ده سالگی این مسئله را کامل بیان کنید. هرچه سن افزایش یابد، سؤالات کودکان پیچیدهتر و سازگاری آنان دشوارتر خواهد شد. بهتر است موضوع را خود شما بیان کنید نه دیگران. به یاد داشته باشید که فرزندخواندگی چیزی نیست که شما یا فرزندتان به خاطرش شرمنده یا خجالتزده باشید. مثلاً به فرزندتان بگویید: «فرزندخواندگی یعنی اینکه پدرومادرها گاهی نمیتوانند مسئولیت بزرگکردن فرزند خود را انجام دهند و از پدرومادر دیگری میخواهند که این کار را به عهده بگیرند و این اتفاق برای تو پیش آمده است.» خودتان را برای سؤالات احتمالی آماده کنید و همیشه به یاد داشته باشید که بهتر است حقیقت را بگویید، البته نه تمام حقیقت را، آنهم دربارهٔ مسائلی مانند تجاوز و… . همچنین متناسب با سن کودک حرف بزنید. زمان و مکان مناسبی انتخاب کنید و اگر جواب سؤالی را نمیدانید راحت به او بگوید که فعلاً نمیدانید چه بگویید، اما بعدها جواب خواهید داد.
مانع دیدار کودک با والدین اصلی نشوید
ممکن است کودک از شما بخواهد تا والدین اصلیاش را ببیند، چون شاید فکر میکند که والدینش دلواپس او هستند یا از سر کنجکاوی این درخواست را داشته باشد. اگر کودک از شما خواست که والد اولیهاش را ملاقات کند و شما آنها را نمیشناسید، حقیقت را بگویید. به یاد داشته باشید کودک میتواند مثل هر بالغ دیگری والدینش را ببیند و میتوان در این زمینه به او کمک کرد؛ البته احتمال این درخواست خیلی اندک است. در این مواقع برایش توضیح دهید که وقتی بزرگ شود به او کمک خواهید کرد والدینش را پیدا کند؛ هرچند احتمال موفقیتش کم است. اینکه به او بگویید به او کمک خواهید کرد، اطمینانبخش است؛ ولی ممکن است انتظارکشیدن برایش ناراحتکننده باشد.
رقابت خواهران و برادران را مدیریت کنید
تعامل و رقابت خواهروبرادرها همیشه یکی از نگرانیهای والدین بوده و هست. شما هم اگر مانند سایر والدین نگران برخوردهای احتمالی فرزند تنی با فرزندخوانده هستید. باید برای هر دو کودک توضیح دهید که چهقدر از بودنِ هر دوی آنها خوشحال هستید و ورود فرزند دیگر به معنای نپذیرفتن آنان نیست. سعی کنید اوقات اختصاصی برای هر کدام از فرزندان داشته باشید. در دعواهای آنان مداخله نکنید و اجازه بدهید خودشان اختلافشان را مدیریت کنند و درعینحال زمانی که اوقات خوشی با هم دارند را تحسین و تشویق کنید. به یاد داشته باشید، اگر در حین دعوا کودک شما، فرزندخواندهتان را سرزنش کرد، این رفتار او از روی عصبانیت است و نگرانکننده نیست.
سپیده دانایی