کودکان داغدار در شرایطی بسیار حساس قرار دارند و باید در رفتار با آنها نهایت دقت را داشته باشیم چون در روز های اول پس از فوت یکی از بستگان ، کودکان بسیار دلگیر خواهند بود و نمی دانند چگونه رفتار کنند و خود را کنترل کنند.
مرگ عزیزان ، یکی از دردناک ترین تجربه هایی است که بی تردید هر کس در طول زندگی خود با آن روبرو شود و کودکان نیز به عنوان بی دفاع ترین افراد ، از این قاعده مستثنا نیستند .
کودک را در آغوش بگیرید : پیش از هر اقدامی ، برای نشان دادن حس همدردی و همدلی ، کودک داغدار را در فرصت های مناسب در آغوش بگیرید ، بدون اینکه حرفی بزنید .
برای کودک داستان بخوانید : برای کودکی که عزیزی را از دست داده ، داستان هایی تعریف کنید که شخصیت های آن شبیه شخصیت های زندگی واقعی کودک باشند ، تا به برون ریزی عاطفی او کک کنید . همچنین می توانید از او بخواهید بعضی قسمت های داستان را ادامه دهد و تعریف کند .
همراه کودک نقاشی کنید : وقتی با کودک داغدار مشغول نقاشی کردن می شوید ، کودک می تواند با بیان احساساتش درباره ی افرادی که تصویرشان را نقاشی می کند ، احساسات نهفته ی خود را آشکار کرده و وجودش را از غم و غصه خالی کند .
آلبوم عکس های خانوادگی را ورق بزنید : تماشای عکس های آلبوم خانوادگی به همراه کودک این امکان را فراهم می آورد که خاطرات مربوط به فرد فوت شده را با هم مرور کنید .
به فراموش کردن متوفی توصیه نکنید : وقتی از کودک می خواهید عزیز از دست رفته اش را فراموش کند ، در واقع در او احساس گناه ایجادمی کنید ، بهتر است به جای این اقدام ، با پر رنگ کردن نقش فرد دیگری که در زندگی او جایگاه مهمی دارد ، کودک را به طور غیر مستقیم در مسیر فراموش کردن فردی که از دست داده ، قرار دهید .
به زیارت اهل قبور بروید : بردن کودکان به محل دفن عزیزانشان و فراهم کردن فرصتی که با آن ها صحبت کنند ، در فواصل زمانی مناسب ، مفید است و به کودک در پذیرش بهتر این واقعیت کمک می کند .
باورهای نادرست در برخورد با کودکان داغدار
کودکان نباید در مراسم سوگواری شرکت کنند ! حضور در مراسم خاکسپاری ، نگه داشتن یادگاری های مشخصی از شخص مرده و مشارکت در قسمتی از مراسم ، روش های خوبی هستند که کودکان می توانند از طریق آن ها در فرایند خداحافظی شرکت کنند .
در حضور کودک داغدیده ، درباره مرگ صحبت نشود : واقعیت این است که کودک داغدیده نیاز دارد و می خواهد که درباره ی چیز یا کسی که از دست رفته ، صحبت کند . بهتر است به کودک اجازه دهید هر زمان که می خواهد درباره ی احساس و افکارش صحبت کند ، اطرافیان باید به وی نشان دهند که به شنیدن صحبت هایش علاقه دارند ، احساسش را درک کرده و سعی نمی کنند او را از بحث مورد نظر منحرف کنند یا به موضوع دیگری بپردازند
حرفی نزنیم که کودک به گریه بیفتد : سوگ از دست دادن ، پیری ، بیماری ، همه جزئی از زندگی هستند ، بهتر است اجازه دهیم بچه ها با این مقوله ها نیز آشنا شوند ، حرف بزنند ، احساساتشان را بگویند و افکارشان را بیرون بریزند تا بتوانیم به آن ها سازگاری با فشارهای زندگی روزمره را بیاموزیم .
او به مسافرتی طولانی رفته است : وقتی به کودکی که عزیزی را از دست داده می گوییم : او به مسافرتی طولانی رفته ! ممکن است این پرسش ها در ذهنش شکل بگیرد که چرا خداحافظی نکرد ؟ کجا رفته است ؟ کی بر می گردد ؟ چرا مرا با خود نبرد ؟ آیا ممکن است مادرم هم به مسافرت برود ؟ حتی ممکن است پس از آن ماجرا ، مسافرت رفتن هر کس دیگر در کودک ایجاد اضطراب کند و یا او همیشه منتظر باشد که فرد فوت شده روزی از سفر بازگردد.
خدا او ا از ما گرفت چون او خیلی خوب بود : کودک با شنیدن چنین جمله هایی ممکن است فکر کند : آیا ممکن است برای همه آدم های خوب چنین اتفاقی رخ دهد ؟ چرا خدا مرا با خودش نبرد من که خوب هستم ؟ اگر بد بشوم ممکن است خدا مرا با خودش نبرد ؟
او خوابیده و دیگر بیدار نمی شود : توضیح مرگ به این گونه ممکن است دو حالت را در کودک ایجاد کند : نخست ، ترس از خوابیدن خودش و حتی اطرافیان و دیگر ، تصور اینکه مرگ نیز مانند خواب ، پدیده ای قابل برگشت است .
یک کودک فعال ، کودک در حال سوگ نیست: متاسفانه چیزی که باعث می شود افسردگی و اندوه کودکان کمتر تشخیص داده شود این است که ما انتظار داریم آن ها در برابر افسردگی و سوگ واکنشی مانند افراد بالغ داشته باشند . کودکی ممکن است افسرده باشد ولی گاهی فعال به نظر برسد ، با بچه های دیگر بازی کند ، خاسته هایی داشته باشد اما گاهی هم در خود فرو رود و حساس و زودرنج شود . نباید انتظار داشت کودکان مانند افراد بزرگسال سوگواری کنند ، بعضی از کودکان گریه می کنند و می گویند که غمگین هستند ، بعضی دیگر ممکن است طوری به نظر برسند که گویی هیچ احساسی ندارند و بعضی ها حالاتی از خشم و نفرت را نشان دهند . همه ی این واکنش ها لازم است پذیرفته شوند .
او چون خیلی می گرید دچار حمله ی عصبی می شود : گاهی وقت ها در مراسم های سوگواری ، به افرادی که بسیار می گریند هشدار داده می شود که « این قدر گریه نکن اگر با این وضع پیش بروی دیوانه می شوی» انتقال چنین پیام هایی علاوه بر آن که به کودک اجازه ی بروز احساسات و هیجاناتش را نمی دهد ، بر اضطراب او نیز می افزاید و ممکن است فکر کند اگر گریه کند عواقب وخیمی در انتظارش است . فراموش نکنید اشک های ما سرچشمه های طبیعی هیجان های درونی ما هستند که فوران می یابند . بیشتر افراد پس از گریه کردن احساس بهتری دارند آرا تر به نظر می رسند .
باید فعال تر باشی : گرچه تشویق کودک به حفظ روابط اجتماعی و خوب رس خواندن و به طور کلی شرکت فعال داشتن در فعالیت های زندگی روزمره اش، خوب و مفید است و کودک سوگوار نباید به طور کامل منزوی و گوشه گیر شود ، اما با وجود این درست نیست که کدک را برای فعالیت زیاد و بازگشت به حالت قبل از سوگواری تحت فشار قرار دهیم و به تلاش بیشتر ، مسافرت و برقراری ارتباطات گروهی مجبور کنیم . این حالت ممکن است این تصور را در ذهن کودک ایجاد کند که تنهاست و کسی شرایطش را درک نمی کند . مهمترین چیزی که کودک در چنین موقعیت هایی نیاز دارد این است که اطرافیانش شدت درد و اندوهش را درک کنند .
نی نی عسل