تحمل

در خیابان راه میرویم،نگاهمان بصورت اتفاقی بر شخصی می افتد و ناخودآگاه نگاهمان از آن گرفته نمیشود،در این موقع طرف مقابل هم نگاهش را از ما نمیگیرد،در چند ثانیه دست به یقه میشویم و کتک کاری راه می اندازیم،آخرش هم سر هیچ و پوچ.چرا زود از کوره در میرویم و تحملمان کم است؟به چه دلیل انقدر سریع کنترلمان را از دست میدهیم؟

پایین بودن سطوح تحمل افراد و اجتماع همه چیز را مثل یک بادکنک نازک و پر از باد، آماده انفجار می کند؛ پایین بودن آستانه تحمل، توازن و تعادل را به هم زده و با خود ناهنجاری های اجتماعی را به ارمغان می آورد؛ به طوری که هرچه بر تعداد افرادی که آستانه تحمل پایینی دارند، اضافه شود،در نتیجه تعداد پرخاشگران و مبتلایان به بیماری های آزاردهنده نیز افزایش پیدا می کند و به همین دلیل است که کاهش سطوح اعتماد و کاهش آستانه تحمل افراد از جمله شاخص های با اهمیت در مطالعات جرم شناسی و جامعه شناسی جنایی است.

برای انجام هر موردی، قبل از هر چیز باید نگاه و بینش مان را تقویت کنیم؛ برای تقویت بینش باید واقع نگری را مورد توجه قرار داد و به هر پدیده به شیوه واقع‌گرایانه نگاه کرد. باید از آمارسازی دست برداشت، به خصوص در زمینه موضوعات اقتصادی، آمارسازی،بازی خطرناکی است که می تواند همه چیز را حتی تعهدات و پایبندی های فرد و جامعه را تحت الشعاع قرار دهد.

بستری برای افزایش جرم و جنایت

می دانید چرا پدیده های منفی اجتماعی مثل فحشاء،بیکاری، بی چیزی و … شرایطی را ایجاد می کند که در آن آستانه تحمل مردم کاهش می یابد و در نتیجه بستر برای جرم و جنایت فراهم می شود؟ تحقیقات اجتماعی نشان می دهد که بین کاهش آستانه تحمل و گسترش جرم و نزاع، رابطه قوی وجود دارد. کاهش آستانه تحمل پس از مدتی پرخاشگری را در فرد شکل می دهد؛ این پرخاشگری ابتدا از مطمئن ترین پناهگاه فرد،یعنی خانواده شروع شده و سپس به دوستان، محله و جامعه کشیده می شود.وقتی هم به درون جامعه راه یافت،به دلیل تداخل انواع و اقسام پرخاشگری ها،انواع جدید و قدرتمندتری شکل گرفته و مورد بازخوانی جامعه قرار می گیرد و مجددا به نحوی شدیدتر و جدی تر به درون خانواده راه می یابد؛ در این صورت به شکل های جدید از قبیل اعتیاد، کتک کاری، قمه کشی و در نهایت قتل در می آید و این سیکل ادامه پیدا می کند تا جایی که دیگر حرفی برای گفتن باقی نمی ماند.

از عامل تا اولویت

آستانه تحمل،یک عامل است و حرکت در امتداد افزایش سطوح آن، یک اولویت است. اگر مایلیم پرخاشگری و خشونت کمتری داشته باشیم، افزایش سطح تحمل افراد به یک اصل تبدیل می شود؛ پایین بودن سطوح تحمل افراد و اجتماع همه چیز را مثل یک بادکنک نازک و پر از باد، آماده انفجار می کند؛ پایین بودن آستانه تحمل، توازن و تعادل را به هم زده و با خود ناهنجاری های اجتماعی را به ارمغان می آورد؛ به طوری که هرچه بر تعداد افرادی که آستانه تحمل پایینی دارند، اضافه شود،در نتیجه تعداد پرخاشگران و مبتلایان به بیماری های آزاردهنده نیز افزایش پیدا می کند و به همین دلیل است که کاهش سطوح اعتماد و کاهش آستانه تحمل افراد از جمله شاخص های با اهمیت در مطالعات جرم شناسی و جامعه شناسی جنایی است؛زیرا از این منظر برخورداری از چنین شرایطی از عوامل با اهمیت در رشد و گسترش ((بزه)) محسوب می شود.

ساکنان یک مجتمع مسکونی را در نظر بگیرید؛ افراد مختلف و متفاوتی در آن زندگی می کنند که در این میان یک نفر به عنوان فرد عصبی، متشنج و با آستانه تحمل پایین شناخته شده ، در این مجتمع بزه ای رخ می دهد، اولین نگاه مظنونانه به سمت کسی است که به شر بودن و عصبی بودن شناخته شده است.
اقدام و برنامه ریزی در راستای افزایش سطح تحمل فردی و اجتماعی،بسیار اهمیت دارد. افزایش آستانه تحمل؛یعنی کاهش دغدغه های ویرانگر.

منبع : passit