معصومه افخمی، روانشناس سلامت:
برای درمان افسردگی باید به یک نکته بسیار مهم توجه کرد؛ آیا افسردگی در مرحله خفیف است یا شدید؟ برحسب تشخیص و افتراق این دو از هم، دارودرمانی صورت میپذیرد. برای افسردگیهای خفیف تا جایی که امکان دارد، روانپزشک از دادن دارو باید پرهیز کند و فرد را با رویکردهای غیردارویی مانند کاهش استرس، ورزش، تغییر شرایط زندگی، سرگرمکردن خود و ارجاع به رواندرمانگر و… روبهرو کند اما درزمینه افسردگیهای شدیدتر که فرد از حالت عادی روانی خود خارج میشود، دارودرمانی در اولویت قرار میگیرد.
برای افسردگیهای شدید، ما با چند طبقه از دارو مواجه هستیم که در زیر، رایجترین آنها را نام میبریم:
– داروهای مهارکننده با جذب سروتونین: مانند فلوکستین، سرترالین، سیتالوپرام، فلووکسامین و پاروکستین؛ این دسته از داروها عوارض کمتری به جا میگذارند.
– داروهای مهارکننده با جذب سروتونین و نوراپینفرین: مانند دولوکستین و ونلافاکسین.
-داروهای ضدافسردگی چندحلقهای: این داروها به نسبت داروهای بالاتر قدیمیتر هستند اما بهتبع، عوارض بیشتری از خود به جای میگذارند مانند ایمیپرامین، آمیتریپتلین و نورتریپتیلین.
– داروهای متنوع دیگری نیز هست که درواقع، باز جذب نوراپینفرین و دوپامین میشود.
عوارض مصرف خودسرانه
این روزها داروهای افسردگی با چالشی بهعنوان مصرف خودسرانه روبهرو است. دلایل مصرف خودسرانه را میتوان به شناختهبودن آنها نسبت به بقیه سایر داروها، در دسترسبودن و قیمت ارزان آن اشاره کرد یا اینکه افراد از دوستان و آشنایان مشاوره میگیرند مثلا فردی به آشنایش میگوید: «من از این قرصها استفاده کردم و نتیجهبخش بوده، تو هم استفاده کن.» متأسفانه از این نمونهها زیاد دیده شده است اما مهمترین عوارض خودسرانه قرصهای ضدافسردگی که باعث نگرانی میشود، آن است که گاهی بعضی از بیماران تحت هیچ شرایطی به این قرصها نیاز ندارند و اثر دارونما یا همان اثر روانی است که فکر میکنند برایشان نتیجهبخش بوده اما مهمتر از آن در رابطه با افسردگیهای دوقطبی است؛ این نوع افسردگی در ظاهر، شبیه افسردگیهای معمول بوده و اینکه خود فرد نمیتواند این دو نوع بیماری را از هم تمییز دهد. فردی که افسردگی دوقطبی دارد، بههیچعنوان نباید از این قرصها استفاده کند زیرا دچار عوارض خطرناکی میشود ازجمله آنکه ممکن است دچار اختلال مانیا (شیدایی) شود. درباره عوارض کوتاهمدت مصرف خودسرانه این داروها، مشکلات جنسی بوده که برای فرد مصرفکننده بهوجود میآورد و شایعترینش آن است که میل جنسی را در فرد کم میکند و ارگاسم را به تأخیر میاندازد و عارضههای دیگر شامل مشکلات گوارشی، سردرد و بیخوابی است. مورد دیگر آنکه شخص مسلما با سایر عوارض داروهای دیگری که مصرف میکند، آشنا نیست و درنتیجه، گاهی تداخل دارویی ایجاد میشود. غیر از مصرف خودسرانه داروهای ضدافسردگی، در افراد با مصرف بیرویه قرصهای آرامبخش و خوابآور نظیر آلپروزولام، دیازپام، کلونازپام روبهرو هستیم. فرد بیخواب که مطمئنا از اضطراب رنج میبرد، با یکبار مصرف این قرص، چون فوری جواب میگیرد، از آن خوشش میآید و شبهای بعد که با یک قرص، بیخوابی به سراغش میآید، دوز دارو را بالا میبرد تا جایی که نه سه تا بلکه چهار تا پنج عدد قرص مصرف میکند اما منشأ این بیخوابی باید حل شود، نه اینکه با مصرف بیرویه آرامبخشها، صورت مسئله را حل کرد. دوز بالای قرصهای آرامبخش مسلما تأثیرات خاص خودش را دارد که عدم تمرکز و ازدستدادن بخشی از حافظه از آن موارد است. ناگفته نماند که داروهای ضدافسردگی، وابستگی چندانی برای فرد مصرفکننده ندارد و فقط ممکن است با قطع آن، فرد مدتی گرفتاریهای کوتاهمدت داشته باشد ولی وابستگی به قرصهای آرامبخش، بسیار شدید و اعتیادآور است.
تجویز داروهای رواندرمانی برعهده کیست؟
همکاران روانشناس، اجازه تجویز ندارند و جزء تخلفهای حرفهای محسوب میشود اما پزشک خانواده، پزشک داخلی و… مشروطبراینکه مهارت کافی و زمان برای ارزیابی و درمان داشته باشند و بتوانند شرح کاملی از بیمارشان بگیرند، تجویز داروهای ضدافسرگی یا آرامبخش ایرادی ندارد، به شرط آنکه در هر جلسه معاینه، درمان ارزیابی شود اما مسلما پزشکان قلب، گوارش، جراحان به حدی مشغله دارند که فرصت کافی برای گرفتن شرح کامل بیمار یا ارزیابی ندارند. بیمارها درزمینه اختلالات رفتاری به حدی زیاد هستند که علاوهبر روانپزشکان اگر متخصصان با رعایت اصول گفتهشده، این کار را برعهده بگیرند، کمک بسیاری به قشر
روانپزشکان میکنند.
منبع: وقایع