در هر دوره کاهش وزن طولانی مدت پستی و بلندی وجود دارد. هیچکس در تمام این مدت کامل نیست و اگر دست از توجه کردن بردارید، ممکن است وزن اضافه کنید. چیزی که در طول این شرایط خیلی برای من مفید واقع شد این بود که توجهم به اینکه چه غذایی وارد بدنم می کنم افزایش یافت.

کاهش وزن هرگز ساده نبوده و ثابت نگه داشتن وزنی که کم کرده اید یک مبارزه بی پایان است. به عنوان زنی با قد یک و نیم متر و بدنی ریز اندام به خاطر نداشتن اطلاعات کافی درباره تغذیه، آشنا نبودن با آشپزی صحیح و خوردن مقدار زیادی فست فود در نهایت وزنم به شدت افزایش پیدا کرد، تا اینکه به 100 کیلو رسیدم.

من از سایز 20 به سایز 6 رفتم و این کاهش را حدود 9 سال است که ثابت نگه داشته ام. شروع به تغییر سبک زندگی کردم، تحصیل کردم و توانستم انتخاب های غذایی بهتری داشته باشم. در ادامه می خواهم آنچه از کاهش وزن آموختم و در دیگر جنبه های زندگی کمکم کرد را برای شما بگویم. چه بخواهید وزن کم کنید و یا اینکه در کاهش وزن گیر کرده باشید این نکات می تواند نقطه شروع خوبی برایتان باشد.
1- صبر داشته باشید.

در طول روند کاهش وزنم در ماه اول، وزنم با سرعت زیادی رو به کاهش گذاشت. دلیلش چاقی زیادم بود و اینکه وزن زیادی را باید از دست می دادم. BMI من 44.4 بود و در ماه اول تغییرات زیادی در سبک زندگی ام ایجاد کردم و آنها به من انگیزه دادند تا در مسیر باقی بمانم.

با این حال وقتی سرعتم کند شد ( همانطور که همیشه پیش می آید ) ناامید شدم. در این شرایط احساس ویران کننده ای به انسان دست می دهد چون فکر می کنید هیچ چیز درست کار نمی کند. ذهنتان شروع به منفی بافی می کند و حس می کنید که دیگر باید تسلیم شوید.

ترفند من برای این بخش، نگاه کردن به پیشرفت های گذشته ام بود. به خودم فکر می کردم و اینکه تا الان چند کیلو وزن کم کرده ام. به خودم می گفتم اگر حالا تسلیم شوم تمام چربی هایی که تا اینجای کار آب کرده ام ممکن است برگردند، این فکر به من کمک می کرد تا ادامه دهم. باید با خود صحبت کنید و انگیزه بخش خود باشید.

امروز وقتی درباره امور زندگی ام احساس ناامیدی می کنم و صبرم را از دست می دهم، به این فکر می کنم که در چالش چیره شدن بر وزنم پیروز شده ام. باید این را می فهمیدم که بعضی چیزها در زندگی سریع اتفاق نمی افتد و انتظاراتم را بر آن اساس تنظیم می کردم. اگر از دست یابی به چیزی احساس ناامیدی کردید، باید اول قبول کنید که به آن سرعت که دوست دارید نمی توانید به آن دست پیدا کنید. باید این را قبول کنید که توقف در هر کاری پیش می آید، مهم داشتن ثبات و پایداری است. در چنین شرایطی سعی کنید تا دیدن دوباره نتیجه، آنچه از قبل بدست آورده اید را حفظ کنید.
2- پیروزی های کوچکتان را جشن بگیرید.

ابتدا برای کاهش وزن، به جلسات کاهش وزن می رفتم. در آن زمان 22 ساله بودم و جوان ترین فرد حاضر در جلسه به شمار می رفتم. به یاد دارم در طول این جلسات همیشه درباره موفقیت های کوچک افراد صحبت می شد و آن را جشن می گرفتیم.

شاید به عدد روی ترازو نگاه کنید و با خود بگویید وای فقط نیم کیلو کم کردم! اما باید این طرز فکر را تغییر دهید و بگویید یک تغییر کوچک بهتر از این است که همان جای قبلی باشم یا یک گام هم به عقب برگردم. در مورد کاهش وزن بسیار مهم است که به موفقیت های غیر وزنی خود نیز پاداش دهید، برای مثال رها کردن مصرف غذاهای فرآوری شده و یا خوردن غذاهای سالم، انجام یک هفته ورزش و خیلی چیزهای دیگر.

این شیوه در زندگی هم به کار می آید. مثلا بعضی روزها سر کار اصلا روز خوبی ندارید. در چنین مواقعی به چیزهایی که قبلا بدست آورده اید فکر کنید و کارهایی را که درست پیش برده اید به خاطر بیاورید. فقط کافی است ذهنیت خود را تغییر دهید تا ببینید چقدر زندگی برایتان ساده تر می شود.
3- تمرکز حواس داشته باشید.

در هر دوره کاهش وزن طولانی مدت پستی و بلندی وجود دارد. هیچکس در تمام این مدت کامل نیست و اگر دست از توجه کردن بردارید، ممکن است وزن اضافه کنید. چیزی که در طول این شرایط خیلی برای من مفید واقع شد این بود که توجهم به اینکه چه غذایی وارد بدنم می کنم افزایش یافت.

سعی کردم غذاهای تحریک کننده را شناسایی کنم و به مرور از برنامه غذایی ام حذفشان کنم، حداقل برای مدتی. من همیشه طرفدار اعتدال در هر چیز بوده ام. وقتی برای مدتی آن غذاها را حذف کردم هوسشان زیاد به سراغم نیامد اما بعد از چند هفته سعی کردم در برخی از نقاط برنامه، آن هم به صورت متعادل مشارکتشان دهم تا بعدها برایم دردسر ایجاد نکنند.

در حالی که غذاهای فرآوری شده می تواند برای سلامتتان مضر باشد دیگر چیزها نیز هستند که می توانند همان آسیب را به سلامت روانتان بزنند. شاید وقتش است کمی از فضای کارتان خارج شوید و یا مدتی شبکه های اجتماعی را رها کنید. پس این تمرکز حواس را در زندگی تان می توان مانند برنامه غذایی به کار گرفت.
4- از غذاها یادداشت برداری کنید

یادداشت برداری از غذاها وظیفه خسته کننده ای است اما باعث می شود نتیجه بهتری بگیرید. شاید بعد از اینکه یک روز کاملا از غذاهایی که خوردید یادداشت برداری کردید از دیدن آنچه می خورید شگفت زده شوید. پرخوری های بی فکرانه و احساسی از عوامل اصلی افزایش وزن هستند. این در حالی است که شاید فکر می کنید تصمیمات سالمی می گیرید.

یادداشت برداری از غذاهایی که می خوریم، نقش بزرگی در روانمان ایفا می کند که باعث می شود به آنچه می خوریم توجه بیشتری نشان دهیم و در مواقع درست، نه بگوییم. دلیل اصلی تغییر انتخاب غذایی این است که وقتی در شرایط خوردن یک غذا قرار گرفتید، به این فکر کنید آیا خوردن آن ارزشش را دارد و آیا برای سلامتتان مفید است یا خیر.

من از زمانی که در حالت ثبات قرار گرفته ام از غذاها یادداشت برداری نمی کنم اما هرگاه احساس عدم تعادل دارم دوباره این کار را شروع می کنم. در دیگر موارد نیز یادداشت برداری می تواند بسیار کمک کننده باشد. من همیشه برای یادداشت کردن افکار و نکات مهم با خود یک دفترچه دارم.
5- روی سطح اعتماد بنفس خود کار کنید.

حقیقت این است که من همیشه درون گرا بوده ام و همیشه هم خواهم ماند. با این حال قبل از اینکه وزن کم کنم زیاد به خودم اطمینان نداشتم، تفکرم درباره شکل بدن اشتباه بود و حتی از خودم نیز پنهان می شدم. از عکس گرفتن خوشم نمی آمد و حتی از نگاه کردن به آینه نیز پرهیز می کردم.

کاهش وزن به معنای واقعی کلمه زندگیم را تغییر داد، می توانستم در آینه به چشمان خود نگاه کنم و احساس خوبی داشته باشم. از طرف دیگران توجه بیشتری به سمتم جلب می شد و دیگر برای صحبت با افراد غریبه نگرانی نداشتم. هنوز از رویکرد دیگران کمی هراس دارم اما این بیشتر به خاطر شخصیتم است.

حالا که می بینم چه مسیری را برای کاهش وزن پیموده ام حس می کنم برای انجام کارهای دیگر نیز اعتماد به نفس کافی را دارم. می توانم در کار، بدون ترس از شکست روی پروژه هایی که دوست دارم کار کنم. حالا می توانم در مقابل تعداد زیادی از افراد صحبت کنم و خیلی کارهای دیگر که کمکم می کنند در کار و زندگیم پیشرفت کنم.

این لیست می تواند خیلی بیشتر از این ادامه داشته باشد. اما مهم ترین توصیه من این است که فقط انجامش دهید، به خاطر خودتان هم که شده انجامش دهید.