آیا تا به حال برای شما پیش آمده است که در یک موقعیت خاص حرفی را بزنید که جایش نبوده است؟! تشخیص اینکه در هر موقعیتی چگونه باید صحبت کنیم و چه بگوییم، نکته ای بسیار مهم است که هر انسانی باید به درک و فهم آن دست یابد.ما باید بدانیم که چه زمانی باید روان و طبیعی حرف بزنیم، چه زمانی باید قبل از حرف زدن فکر کنیم و چه زمانی نباید اصلا حرف بزنیم. برای رسیدن به این مرحله در این مطلب با ما همراه باشید.
موقعیت و شرایطتان را درک کنید. وقتی که فهمیدید چه شرایطی باعث این اتفاق میشود تلاش کنید که در این دست موقعیت ها به نحوه رفتار و گفتار خود توجه جدی تری داشته باشید و حتی در صورت امکان قبل از قرار گرفتن در این دست شرایط، خودتان را آماده کنید.
مکالمه را در نظر بگیرید. حال که متوجه شدید در یکی از آن موقعیت ها قرار دارید، هدف شما باید پردازش اطلاعات باشد. اغلب زمانی که به طور مناسب پاسخ نمیدهید به این دلیل است که به طور کامل و واضح نمیدانیم که باید چه بگوییم؟ الان زمان آن فرا رسیده است که عقب بنشینید و به آنچه که در اطرافتان گفته میشود گوش کنید. بر روی آنچه که قرار است بگویید متمرکز نشوید بلکه فقط گوش کنید. ذهن شما این اطلاعات را در پس زمینهاش ضبط خواهد کرد.
به مردم نگاه کنید. چه کسی حرف میزند و چطور با هم تعامل میکنند؟ برخی افراد خیلی خوب مثال میزنند و برخی خوب جملهبندی میکنند. درحالی که برخی دیگر پرگویی میکنند. اینکه افراد چطور اطلاعات شان را میسازند معیار خوبی است از اینکه چطور اطلاعات را کسب میکنند.
پاسخها را فرمولبندی کنید. گزینههای خود را هم در نظر بگیرید. راه های مختلفی برای گفتن یک مساله وجود دارد و حالا هدف شما پیدا کردن بهترین روش رساندن آن چیزی است که میخواهید بگویید، به طوری که تاثیر مثبت داشته باشد. تعامل در درجه اول تابعی از گیرنده است لذا شما باید با در نظر گرفتن شنوندگان تان به تعامل بپردازید.
اطلاعات را در نظر بگیرید. آیا آنچه که میخواهید بگویید موثر، الزامی، دقیق، بموقع و مناسب است؟ اگر شما فقط به دلیل اینکه دیگران صحبت میکنند پاسخ میدهید آنگاه ممکن است که تعامل شما از الگوی ارائه شده فوق تبعیت نکند. اگر این طور نیست بهتر است عقب بنشینید و فقط به گوش دادن ادامه دهید. شما میخواهید حرفی بزنید که تاثیرگذار باشد نه اینکه فقط چیزی گفته باشید.
واکنشها را بسنجید. آیا اطلاعاتی که میخواهید ارائه دهید طوری فرمولبندی شده است که اثر مثبتی داشته باشد؟ ایجاد یک فضای منفیگرایانه ایجاد کننده شکست تعامل و گفت و گوست. به نحوه بازخورد شنوندهها دقت کنید. خراب کردن توانایی تعامل نزد مردم تنها در یک لحظه اتفاق میافتد.
مراقب تن صدایتان باشید. طرز حرف زدن شما به اندازه آنچه که میخواهید بگویید مهم است. تن صدای شما میتواند اشتیاق و صمیمیت شما را منتقل کند و یا بیانگر طعنه و سرزنش شما باشد و حتی ممکن است باعث شود که پیام گفتار شما به غلط فهمیده شود.
تعامل داشته باشد. شما اکنون میدانید چه میخواهید بگویید. الگوی درست چیست؟ چطور آن را بگویید و چطور به طور موثر واکنش نشان دهید؟ منتظر یک فرصت خوب برای شروع حرف زدن باشید. معمولا قطع کردن حرف دیگران کار خوبی نیست اما گاهی این کار خود یک روش مناسب است.
وقتی که حرف میزنید، آنچه را میخواهید بگویید در نظر بگیرید و روی واکنش دیگران دقت و توجه داشته باشید. با گذشت زمان، شما پیشرفت میکنید و دیگر بعد از برقراری یک تعامل ساده دائما در عذاب وجدان و بررسی موقعیت نخواهید بود.