در جلسه خاستگاری، تا چه حد باید از گذشته ی خود و اتفاقاتی که در گذشته برایمان افتاده است، سخن بگوییم؟ آیا مسائل گذشته ی ما به شریک زندگیمان مربوط است؟ گاهی اتفاقاتی برای ما در گذشته افتاده که اگر به شریک زندگیمان نگوییم همیشه استرس داشته باشیم که نکند که بفهمد.در ادامه به بررسی این موضوع می پردازیم.
از گذشته توبه کردهام اما…
خیلی وقت است که رابطهام با امین تمام شده، اما هر بار که برایم خواستگار میآید عذاب وجدان راحتم نمیگذارد، احساس میکنم اگر حقیقت را نگویم، به طرف مقابلم خیانت کردهام. از طرفی گفتن حقیقت میتواند زندگی آینده مرا به خاطره اشتباهات جوانیام، بهم بریزد. حتی اگر با عذاب وجدان هم کنار بیایم اما خواستگار در مورد گذشته پرسید، آن وقت چه کار کنم؟ دروغ بگویم؟ وقتی «سامان» پسر همکار پدرم به خواستگاریام آمد، باز هم این عذاب وجدان به سراغام آمد. پسر خوبی بود و احساس میکردم میتوانم در کنارش خوشبخت شوم. وقتی از من پرسید «چرا تا به حال ازدواج نکرده بودید» دستپاچه شدم و گفتم «میخواستم، اما نشد» و بعد ماجرای امین را به او گفتم. چیزی نگفت. آن شب به همراه خانوادهاش از خانه ما رفتند و دیگری خبری ازشان نشد.
به او نمیگویم…
چند سالی است که برای سرگرمی، تفریحی قلیان میکشم، به قلیان وابستگی و اعتیاد پیدا نکردهام، اما از اینکه هفتهای یکی دوبار با دوستانم دور هم جمع شویم و قلیانی دود کنیم لذت میبرم و حالم خوب میشود. مادرم میگوید اگر قلیان کشیدن را کنار نگذارم مریم، دختر عمهام را؛ برایم خواستگاری نمیکند. مریم و خانوادهاش قلیان را مساوی سیگار و بدتر از آن میداند و اگر بفهمد من قلیان میکشم دیگر برایم صبر نمیکند. اما چه اشکالی دارد که دور از چشم او یک بار در هفته قلیانی دود کنم؟! مادرم مرا درک نمیکند…
مدرکی از گذشته عاطفی
روز اول که او را دیدم یک دل و نه صد دل عاشقش شدم. بین دخترهای دانشگاه مثل ستارهای میدرخشید. من تنها پسری نبودم که گرفتارم کرده بود. تمام پسرهای کلاس برای جلب توجه شیوا با هم رقابت میکردند. وقتی شیوا مرا به دوستی پذیرفت هرگز فکرش را نمیکردم که به من و بقیه پسرها به چشم موجودی نگاه میکند که میشود، مدتی از آنها سوءاستفاده کرد. اما زمانی متوجه این موضوع شدم که شیوا از من تصاویر دو نفرهی زیادی تهیه کرده بود و میدانست بین دیگر پسرها، آدمی به ساده لوحی من وجود ندارد! حالا دست از سرم برنمیدارد و مرا در صورت ازدواج با دیگری، تهدید به افشای رازهای مستند شدهمان میکند. نمیدانم باید کدام را انتخاب کنم، حقیقت و رسوایی یا ازدواج با دختری هرجایی…
گفت و گو با دکتر حمید حبشی درباره خواستگاری و سوالاتی که به گذشتهمان مربوط میشود
از گذشتههای مستند و مستمر بگویید
ممکن است خیلیها با گذشتهیشان مشکل داشته باشند. یک گذشتهی عاطفی، بیماری، مشکلات خانوادگی، اعتیاد و هر چیز دیگری که به گذشته مربوط میشود و نمیدانیم چقدر از آن را باید بازگو کنیم، یا تشخیص اینکه چه چیز را باید گفت و چه چیز را نه برایمان روشن نیست، طوری که نه صداقتمان خدشهدار شود و نه حرف اضافهای زده باشیم که آیندهیمان را تهدید کند. برای پاسخ دادن به تمامی این سوالات، با کارشناس روانشناسی و حوزه خانواده، دکتر حمید حبشی گفتوگویی داشتیم که در ادامه خواهید خواند.
+ ارتباطهای گذشته را باید برای طرف مقابلمان مطرح کنیم؟
– اول از همه باید بدانید که در اینجا دو موضوع مطرح است که باید از آنها اجتناب کنیم. تجسس! اینکه نباید بپرسید که آیا شما در گذشته با کسی بودهاید یا خیر. دوم اینکه، اگر از شما در مورد گذشته سوالی نشده بود، نباید گذشتهتان را افشا کنید. این صداقت نیست و شما با اینکار ذهن طرف مقابل را مغشوش میکنید. غیر از این باید بدانید افشای یک گناه، گناهی دیگر است و در نگاه دین ممنوع شده است. اما در دو وضعیت باید گذشتهی عاطفیتان را گفته یا بپرسید، حتی اگر طرف مقابل مایل به شنیدن نباشد.
اولی وقتی است که سابقه قبلی شما مستمر باشد، یعنی با اینکه خاستگار آمده اما شما هنوز با فردی در ارتباط هستید، چرا که هنوز ازدواجتان قطعی نشده است.
دوم ارتباطی را باید شرح دهید که مستند شده است. عکسی، نوشتهای، صدای ضبط شدهای، یا هر چیز دیگری که امکان افشا شدن آن در آینده وجود داشته باشد.
+ تا چه حد از گذشتهی خود را شرح دهیم؟
– تمام اطلاعات زمان ازدواج باید مطرح بشوند به غیر از گذشتهای که در آن معصیتی رخ داده و بین خدا و بندهاش محفوظ است یا بیماریهایی که به طور کامل درمان شدهاند. اما اگر بیماری داشته باشید که هنوز درمان نشده و یا اثرش بر شما مانده باشد، لازم است که آن را مطرح کنید.
+ با این اوصاف، حق پرسیدن سوال در مورد گذشتهی شخص را نداریم؟
– نداریم، چرا که تجسس است! مگر در دو موردی که توضیح داده شد.
+ در صورت وجود چه نوع مشکلاتی در گذشتهی شخصی باید از ازدواج با او صرف نظر کنیم؟
– مورادی که مغایر با سلامت روانی است، مثلا یک جور اختلال شخصیتی، یا وجود سابقهای که مزاحم آیندهی ما خواهد شد. سوم آن که آن سابقه یک سابقه شرورانه یا فسقآمیزی باشد. مثل اعتیاد که یک سابقهی مهم است و در صورت به وجود آمدن زمینهاش، میتواند برگشت پذیر باشد.
+ آیا پرسیدن این سوالات نشانهی شکاک یا بدبین بودن است؟
– آدم شکاک به سوابق شما اکتفا نمیکند. اگر شخصی میخواهد هر چیز کوچک و خصوصی را بداند و سوالاتی میپرسد که اصلا حق ورود به آنها را ندارد. مثلا میپرسد با پسر عمهات چقدر راحت هستی؟ با او میگویی و میخندی؟ چند تا خواستگار داشتهای؟ پرسیدن از گذشتهای که حق ورود به آن برای کسی وجود ندارد، نشانهی بد دل بودن شخص است.
+ در مقام تحقیق، اگر شخصی از ما در مورد فرد دیگری پرسید، چه جوابی بدهیم؟
– قبل از هر حرفی، باید با دوستمان صحبت کنیم و بپرسیم تو در این موارد توضیح دادهای؟ اگر توضیح نداده بود، از او درخواست میکنیم که خودش حقیقت را بگوید. اگر این کار را نکرد، ما توضیح میدهیم. چرا که تعهد و وظیفه است. البته اگر گذشتهی او یکی از دو موردی بود که توضیحش را دادیم!
آوینی نیوز