کسالت بهاری وضعیتی است که بعلت واکنش های بدن به دلیل گذر از فصل زمستان به فصل بهار است. در این بخش خواب آلودگی بهار وشیوه درس خواندن این فصل را ارزیابی میکنیم…
انگار قرص خواب خورده بودم؟ با این که شب تا صبح را خوب خوابیده بودم و برنامه ریزی درستی برای درس خواندن داشتم؛ اما خواب آلودگی بدجوری برنامههایم را برهم ریخت! بیاختیار خمیازه میکشیدم و پلکهایم سنگین شده بود! اولش فکر کردم شاید کسالتی که جسم و روحم را در برگرفته به خاطر درس خواندنهای پیاپی است؛ اما بعد از کلی تحقیق تازه فهمیدم که خواب بهاری به سراغم آمده.
چه بسیار زمانهایی که سر کلاس، محل کار، در اتوبوس و تاکسی، خواب بهاری پلکهایمان را سنگین کرده است. کسالت بهاری حالتی ناشی از تغییرات بدن به واسطه گذر از فصل زمستان به فصل بهار است. این تغییرات تنها مختص انسان نیست، بلکه در میان جانوران نیز تغییرات چشمگیری در این زمینه مشاهده میشود.
دانشمندان دریافتند که دو نوع هورمون در این رابطه نقش مهمی دارند: هورمون «ملاتونین» که هورمون خواب نیز نامیده میشود و هورمون «سروتونین» یا هورمون نشاط که شادیآور بوده و ترشح آن موجب ایجاد تحرک و انرژی در بدن میگردد. دانشمندان معتقدند، تغییرات شدید آب و هوایی باعث نیاز بیش از حد انسان به خواب در فصل بهار میشود.
رگهای خونی بدن آدمی به خوبی قادرند با هرگونه دما خود را وفق دهند. بر این اساس رگهای بدن در فصل گرما گشاد و در سرما دوباره تنگ میشوند. با این وجود رگها نمیتوانند در بهار به حد کافی و با سرعت مورد نیاز، خود را با تغییرات سریع و نسبتاً شدید آب و هوایی تطابق دهند که نتیجه این حالت ایجاد سرگیجه و سردرد در انسان است. همچنین بدن انسان در فصل بهار به شدت نیازمند تأمین انواع ویتامینها و مواد معدنی مانند آهن است، چرا که کمبود این ماده، خونسازی را دچار اختلال کرده و به دنبال آن روند تأمین اکسیژن مورد نیاز بدن مختل میشود که نتیجه آن خستگی، ضعف و افت کارایی بدن میباشد.
برای خوابآلودگی در فصل بهار تئوریهای مختلفی مطرح است، ازجمله:
1- تغییر دمای محیط و تأثیر آن بر بدن.
2- تغییر ساعات شبانه روز و کاهش طول شب و زمان خواب.
3- مواجهه با گردهها و ترکیبات گیاهی که در فصل بهار میرویند و علاوه بر بروز علائم آلرژی میتوانند اثر خوابآلودگی نیز داشته باشند.
درس خواندن و خواب آلودگی!
وقتی در بهار خواب آلودگی به سراغمان آمد باید نکات ذیل را رعایت کنیم:
جهت افزایش خون رسانی به مغز و بیدار کردن سلولهای آن، برای مدتی کوتاه، فعالیت ورزشی داشته باشیم تا تپش قلب و میزان خون رسانی به مغز بالا رود. نرمش و حرکتهای کششی یوگا نیز میتواند در این زمینه مفید باشد. وقتی که خواب از سرمان پرید دوباره به مطالعه ادامه دهیم.
بعد از نرمش صبحگاهی، مغز برای شروع کار به آب و مواد مغزی مخصوصاً قند (ترجیحاً قند طبیعی) نیاز دارد. در نتیجه خوب است که در ابتدای روز، آب، شیر و خرما بخوریم.
برای مطالعه هیچ گاه نباید گوشهای لم داد یا در حال خوابیده، مطالعه کرد. این وضعیتها باعث خواب آلودگی میشود. بهترین شیوه مطالعه استفاده از میز و صندلی است.
پس از دو ساعت مطالعه بهتر است که به میزان 10 دقیقه ورزش کنیم تا با افزایش تپش قلب، خون رسانی به سلولهای مغزی شدیدتر شود و از رخوت نشستن طولانی رها شویم. این کار میتواند به صورت طناب زدن یا در جا دویدن صورت گیرد.
بهترین روش مطالعه، تصویرسازی در ذهن است. در این روش، هنگام مطالعه متن، باید مطالب بیان شده را در ذهن خودمان به تصویر تبدیل کنیم و همینطور که متن را دنبال میکنیم، داستان را به صورت یک نمایش تصویری در ذهن پیش ببریم. تصاویر در حافظهی ما به مدت طولانیتری باقی میماند تا کلمات و جملهها. همچنین این روش باعث افزایش تمرکز ما بر روی کتاب خواهد شد و از خواب آلودگی جلوگیری میکند.
نور در زمان مطالعه باید کافی باشد ولی باید از تابیدن نور مستقیم از روبرو جلوگیری شود. اگر پنجرههای خانه به اندازه کافی بزرگ هستند، بهترین نور، نور خورشید است که از سمت چپ برای راست دستها و از سمت راست برای چپ دستها روی میز بتابد. از انداختن پردهها و استفاده صرف از نور مصنوعی باید خودداری کرد. نور خورشید و منظره بیرون پنجره، حس سرزندگی، روز بودن، جنب و جوش و فعالیت را به انسان تلقین میکند و در جلوگیری از خواب آلودگی موثر است؛ برعکس، نور مصنوعی احساس شب بودن و ایزوله بودن را تلقین میکند و باعث خواب آلودگی میگردد.
اگر میخواهیم بعد از ناهار زود به مطالعه برگردیم، بهتر است به جای یک وعده غذا نصف آن را بخوریم! نصف دیگر را میتوانیم وقتی دوباره گرسنه شدیم بخوریم. خوردن غذای سنگین و پرحجم وسط روز، همه خون بدن را برای هضم غذا، به طرف معده سرازیر میکند. آن وقت مغز احساس خستگی و خواب آلودگی میکند.
یکی دیگر از علل خواب آلودگی، کمبود انگیزه و شوق برای مطالعه یک کتاب است. در نتیجه باید برای خواندن کتاب مورد نظر در خودمان، شوق و انگیزه ایجاد کنیم. یک راه برای این کار، تلاش جهت حل مسائل همان فصل مورد مطالعه است (قبل از مطالعه آن فصل!)، همچنین ورق زدن کتاب و به صورت اتفاقی مطالعه فصلهای وسط یا آخر کتاب میتواند سوالات زیادی را در ذهن ما ایجاد کند و باعث کنجکاوی ما در فهمیدن مطالب قبلی برای درک آن مطلب یا حل مسائل مربوطه شود. حتی میتوانیم سوالهای مربوط به همان فصل یا آزمونی که قرار است در آن شرکت نماییم، را مرور کنیم.
پس از مطالعه طولانی یک کتاب، اگر احساس خستگی و دلزدگی از آن کتاب میکنیم، باید به سراغ مطلب دیگری برویم. تلنبار کردن مطالب یک کتاب که همه شبیه هم هستند، باعث فراموشی میشود. ایجاد تنوع به مطالعه، این فرصت را به مغز میدهد که مطالب خوانده شده را در خود طبقه بندی کرده و به حافظه دراز مدت بسپارد.
منبع:tebyan.net