احساس ناتوانی و کلافگی از زندگی یا فعالیت و کار مسالهای کاملا عادی است. تقریبا بسیاری از افراد بخاطر حجم و سرعت فعالیتهای روزمره در معرض آسیب قرار دارند. اگر احساس ناتوانی و خستگی میکنید این احتمال را در نظر بگیرید که ممکن است دچار دلزدگی شده باشید. یادتان باشد اگر این وضعیت را متوقف نکنید ممکن است در زندگی شخصی و اجتماعی دچار مشکلات جدیتری شوید.
بهتر است نگاهی به علائم و نشانههای اولیه دلزدگی و کلافگی از کار و زندگی بیندازید. اگر این نشانهها را دارید به فکر حل مشکل باشید.
نشانههای اولیه دلزدگی از کار
ناتوانی در خواب: اگر دچار مشکلات رایج خواب هستید یا عادتهای خوابتان تغییر کرده است و شبها بیدارید.
تغییر ذائقه: اگر تمایلی به خوردن ندارید و اغلب احساس گرسنگی نمیکنید.
احساسات منفی: اگر احساس ناامیدی، افسردگی، ناتوانی و بیارزش بودن میکنید
فرار از موقعیتهای اجتماعی: اگر در موقعیتهای مختلف احساس ناراحتی یا خشم میکنید و تمایلی به گفتگو با دیگران ندارید.
ناتوانی در لذت بردن: علاقهای به رفتن و شروع کار یا درس ندارید و اصلا با دوستان یا اعضای خانواده خوش نمیگذرد.
ناتوانی در کار: ترس از شکست و استرس شدیدی دارید که مانع از شروع کار یا ادامه یک پروژه میشود. احساس ناکارآمدی و بیکفایتی شدیدی میکنید و خود را برای موقعیتی که در آن هستید مناسب نمیدانید.
اگر این نشانهها را در خود میبینید به احتمال زیاد دچار دلزدگی از کار هستید.
دلزدگی چگونه تعریف میشود؟
دلزدگی فقط یک وضعیت روحی نیست. این مساله نوعی سندرم است.
دلزدگی نوعی استرس روانی است که با خستگی و فقدان علاقه و کاهش توانایی در کار تعریف میشود. دلزدگی میتواند مشکلات دیگری نیز ایجاد کند مثلا باعث احساس کسالت روحی و جسمی میشود، بدبینی ایجاد میکند و احساس بیکفایتی و بیلیاقتی را به یک باور اساسی تبدیل میکند.
چرا دلزدگی ایجاد میشود؟
دلزدگی معمولاً در کار ایجاد میشود. اگرچه که این مساله پیشزمینههای دیگری در زندگی روزمره دارد اما در نهایت در کارو تحصیل خود را نمایان میکند. داشتن شغلی که چندان چالش برانگیز نباشد، کاری که به شدت استرس و نگرانی ایجاد کند، رو به رو شدن با انتظارات سخت و دشوار و درآمد کم یا دست نیافتن به نتیجه مطلوب از عوامل ایجاد دلزدگی هستند.
سبک زندگی نیز در ایجاد دلزدگی نقش دارد اگر در یک رابطه حمایتی و سالم قرار نداشته باشید، به اندازه کافی نخوابید، دلایل کافی برای لذت بردن از زندگی نداشته باشید، زندگیتان با تغییرات مثبت همراه نباشد و همواره به یک مجموعه از عادتهای روزمره پایبند باشید دچار دلزدگی میشوید.
همچنین ویژگیهای شخصیتی نیز در ایجاد دلزدگی موثر هستند، آدمهای ایدهآل گرا، کسانی که نسبت به زندگی و جهان ناامید هستند، افراد کنترلگر نیز به سرعت در زندگی روزمره دچار دلزدگی میشوند.
در نهایت دلزدگی را باید با ناتوانی در سازگاری با شرایط استرسزا تعریف کرد. تشخیص دلزدگی کار سادهای نیست چرا که این مساله همواره به آهستگی پیش میرود و در نهایت به یک مشکل حاد تبدیل میشود.
چطور با دلزدگی مقابله کنید؟
دلزدگی پیامی است که به بدن شما فرستاده میشود تا متوجه شوید نیاز به کمی استراحت دارید. پیش از آنکه خیلی دیر شود بهتر است به علائم هشدار دهنده توجه کنید.
برای مقابله با دلزدگی ۵ تکنیک وجود دارد. در انجام این روشها همواره باید از خود بپرسید «چرا؟» تا زمانی که بر مشکل غلبه کنید. مثلاً متوجه میشوید کار باعث دلزدگی شما شده است. حالا باید بپرسید «چرا کارم باعث دلزدگیام شده است؟» و پاسخ آن را پیدا کنید؛ مثلاً «چون خیلی کار پر استرسی است». پرسش بعدی این است: «چرا کار من پر استرس است» و پاسخ آن ممکن است این باشد: «چون مهلتی که به من دادهاند تا پایان روز سهشنبه است و من زمان کمی دارم». سوال سوم این خواهد بود: «چرا این پروژه برای من اینقدر استرسزا است؟» شاید پاسخ بدهید چون این اولین بار است که مدیریت یک پروژه را به عهده گرفتهاید. در ادامه باید به این پرسش پاسخ بدهید چرا مدیریت اولین پروژه استرسزا است؟ و پاسخ بدهید «چون میخواهم دیگران را تحت تاثیر قرار بدهم » سوال پنجمی که باید پاسخ بدهید این است که چرا میخواهید دیگران را تحت تاثیر قرار بدهید؟ و پاسخ شما احتمالاً این خواهد بود که این کار برای ارتقای شغلیتان لازم است.
با تحلیل مساله شما میتوانید دلیل دلزدگی خود را بفهمید. در نهایت شاید به این نتیجه برسید که همه ترس و نگرانی شما عدم دستیابی به موفقیت و پول بیشتر است. چون همه ما اغلب کار میکنیم تا منابع مالی خود را گسترش بدهیم.
آنالیز دلزدگی باعث میشود دچار پیشفرضهای غلط نشوید و دلایل نادرستی را به عنوان دلیل اصلی دلزدگی خود جا نزنید.
دلزدگی مساله بزرگی است. اما برای رفع آن باید مشکل خود را به اجزای کوچکتری تقسیم کنید. این کار برای درک بهتر مساله و یافتن راه حل درست لازم است. چیزی که باعث دلزدگی میشوید معمولا حجم زیاد کارهایی است که باید انجام بدهید. راه حل ساده و سریع این است که کارهایی که باید انجام بدهید را بنویسید. مثلا بنویسید:
ـ امروز باید یک مقاله را بخوانم.
ـ با مشاورم صحبت کنم.
ـ به خرید بروم.
ـ داروهایم را بگیرم.
ـ فرزندم را به کلاس ببرم و با معلمش صحبت کنم.
بعد از مشخص کردن کارها لازم است که زمان انجام هر کار را هم مشخص کنید. مثلا مشخص کنید که رفتن به خرید چقدر وقت میبرد یا خواندن مقاله در چه ساعتی از روز مناسبتر است.
بعد از مشخص کردن زمان باید متعهد باشید که مطابق برنامهریزی زمانی پیش بروید..
یادتان باشد که زندگی پر از کشمکش و تنش است. اگر بخواهید همیشه روی یک مشکل خاص تمرکز کنید موضوعات مهم دیگر زندگیتان را از دست خواهید داد. برنامه ریزی زمانی بهترین راه برای پرداختن به موضوعات مختلف است. این کار باعث میشود از آشفتگی ذهنی رها شوید و بتوانید هدفمند و با انگیزه کارها را پیگری کنید. در اینصورت امید بیشتری خواهید داشت که به موفقیت موردنظرتان دست پیدا کنید.
اگر احساس دلزدگی میکنید پس از یافتن دلایل دلزدگی لازم است با ایجاد تغییراتی برای تغییر روحیه و بهبود وضعیت جسمیتان نیز اقدام کنید. برای رهایی از دلزدگی لازم است کمی استراحت کنید یا برنامهای برای تعطیلات تدارک ببینید. فعالیت تازهای را آغاز کنید و به تغذیه و ورزش و خواب کافی اهمیت بدهید و مشکلات بیخوابی و استرس زیاد را نیز حل کنید. شاید لازم باشد برای حل عوارض ناشی از دلزدگی به یک روانپزشک مراجعه کنید.
ضمیمه خانواده روزنامه اطلاعات