کم نیستند شمار مردان و زنانی که به خاطر بدبین بودن همسر خود، به مرزهای افسردگی میرسند و پای در مسیر طلاق میگذارند. این شکاک بودن و بدبینی میتواند نشانه شخصیت پارانوئید باشد وهنگامی که شریک زندگی دچار این اختلال روانی شود، بنیان خانواده را براحتی از هم میپاشاند.
فرشاد رضایی ما را با علائم و مشخصههای این اختلال آشنا میکند.
این روانشناس توضیح میدهد: از علائم پارانویا این است که فرد مدام فکر میکند که قرار است به او صدمه بزنید یا از او سوءاستفاده کنید یا او را فریب دهید؛ دائم فکر میکند که آیا شما به او وفادار هستید یا اینکه در حال خیانت کردنید؟ فرد پارانوئید، فردی بشدت شکاک است و همیشه میترسد که از اطلاعاتش علیه خودش استفاده کنند، به همین دلیل او در صحبت با دیگران مطلقاً شفاف نیست و همیشه در دادن اطلاعات به صورت قطره چکانی عمل میکند. حتی اگر در حال تعریف کردن از فرد مورد نظر باشید، گمان میکند در حال تحقیر یا مسخره کردن او هستید و ممکن است به خاطر همین موضوع -البته به اشتباه- از شما کینه به دل بگیرد. این شخص ممکن است حتی با دیدن یک خنده ساده شما خیال کند که در حال مسخره کردن اوهستید و در آن لحظه بدترین فکرهای ممکن را به ذهنش راه بدهد. ازهمین روی حتماً بعد از چنین اتفاقهایی باید منتظر بازجوییهای او باشید.
این روانشناس ادامه میدهد: این افراد البته مراتب متفاوتی دارند اما در صورت شدت اختلال میتوانند بسیار خطرناک باشند و به اطرافیان خود آسیب وارد کنند.
رضایی مثالی عینی از یک مراجعهکننده مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید میآورد که میتواند این بیماری را بهتر به ما بشناساند.
«فرامرز به همسرش سارا شدیداً شک داشت و فکر میکرد که سارا در حال خیانت کردن به اوست و با چندین نفر در ارتباط است و در این میان افرادی در حال کمک کردن به او برای مخفی کردن این ارتباطات هستند. فرامرز حتی نقشه قتل سارا و همدستانش را در ذهن داشت و حتی مبلغ بالایی هزینه کرده بود تا در اسرع وقت نقشهاش را عملی کند.»
رضایی ادامه میدهد: با شنیدن نقشه فرامرز که مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید بود، سریعاً سارا و دیگران را در جریان قرار دادم و جلوی نقشه فرامرز را با مشاورهها و درمانهای روانشناسی گرفتم. البته او بیماری بود که به درمان پاسخ داد و به مرور زمان بسیاری از رفتارهای آسیبرسان او کاهش پیدا کرد.
به گفته این روانشناس، پارانوئیدها شعاری دارند با این عنوان که «به هیچ کس اعتماد نکن.» آنها به نوعی توهم توطئه نسبت به اطرافیان دارند و از اینرو اگر شریک زندگی چنین فردی هستید به هیچ عنوان مستثنی نیستید و شما هم فرد مورد اطمینان او تلقی نمیشوید. در زمینه رفتارهایتان با این فرد، بهعنوان همسر، بسیار با احتیاط عمل کنید چون با کوچکترین رنجشی از شما افکار وسواس گونه به سراغش خواهد آمد و همان رنجش کوچک مانند غولی در ذهنش بزرگ خواهد شد.
به گفته این روان درمانگر، از لحاظ آماری مردان بیشتر استعداد ابتلا به اختلال شخصیت
پارانوئید دارند و بیشتر خانمها از بدبینی همسرانشان شکایت دارند؛ ممکن است از خود بپرسید چطور میشود عاشق و مجذوب یک فرد پارانوئید شد.
این مدرس دانشگاه علوم پزشکی ایران اضافه میکند: معمولاً این افراد مرموز هستند و در مورد خودشان حرف نمیزنند یا به قول خودشان «شو نمیدهند» و دلبری نمیکنند، جدی و آرام هستند و بیشتر در حال ارزیابی محیط و اطرافیان هستند و از خودشان اطلاعاتی در اختیار دیگران قرار نمیدهند. بنابراین ممکن است کنجکاو شوید که پشت این ظاهر آرام و این شخصیت اسرارآمیز چه میگذرد؟
این روانشناس در پایان به آن دسته از افرادی که در ارتباط نزدیک با یک مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید هستند، توصیه میکند: به گزینه ترک رابطه بهعنوان یک گزینه کاملاً جدی فکر کنید، شاید با اعلام این خبر مورد تهدید واقع شوید قبل از این کار ساختن یک تیم حمایتی و قوی را در برنامه خود قرار دهید. لیستی از افرادی که در مواقع بحرانی بتوانند به کمک شما بیایند کاملاً حیاتی است. خانواده، دوستان، یک وکیل خوب و پلیس میتوانند از جمله انتخابهای مناسب در شرایط بحرانی باشند و حتماً به فرد مبتلا بفهمانید که این افراد حامی شما هستند و او نمیتواند به شما آسیبی بزند. حتماً از کمکهای یک روانشناس بهره ببرید، افراد مبتلا به این اختلال باید حتماً مشاورههای روانشناسی بگیرند و در صورتی که اختلالشان خیلی حاد باشد، دارو مصرف کنند. دارو در درمان این بیماری و حفظ آرامش مبتلایان میتواند بسیار کمککننده باشد.
یک بحثی هست تو روانشناسی به اسم تشخیص افتراقی.
شبیه اون رو تو بحث شما اینه که بسیاری از حساسیت ها در امور مختلف ناشی از تهدید های واقعی هستش و لازمه یک زندگی ایمن هست. و هر انسانی به صورت فطری احساس تهدیدهای جزئی داره که موجب اقدامات ایمنی بخش می شه. مثل برداشتن کیف پول از توی ماشین.
اینکه در جامعه عده ای ممکنه نظر بدی راجع به همسر کسی داشته باشن یا خود همسر رابطه ای با کسی داشته باشه و کلا پیشگیری از این آسیب ها تا چه میزان طبیعی و لازم است بستگی به فرهنگ و تبلیغات رسانه ها و … داره. امروزه رسانه ها در مسائل مالی خیلی احساس تهدید را بالا می برند و توصیه به احتیاط می کنند اما در مسائل روابط آزاد جنسی سعی می کنند هر احساس تهدیدی را متهم به بدبینی و پارانوئیا کنند.
به هر حال هر مسئله ای یک حد طبیعی دارد که مبتنی بر تهدیدات واقعی است و یک حد غیر طبیعی که مبتنی بر تهدیدات توهمی و خود ساخته.
باید دید در جهان خارج و در جامعه واقعی اطراف ما کدام تهدیدات واقعی هستند.