قصهگويي از زمانهای قدیم از مفیدترین شیوه ها براي انتقال فرهنگ به كودكان و نوجوانان بوده و شامل انواع و شيوههاي گوناگونی است.
با قصهگويي خلاق ميتوان پيامهاي جديد را به بچهها منتقل كرد.نشست «رمز و رازهاي قصهگويي براي كودكان» با حضور اسدا… شعباني، نويسنده و شاعر و كودك و نوجوان، منيژه پدرامي، نويسنده و مترجم كودك و نوجوان و جمعي از ناشران، نويسندگان و خبرنگاران، در سراي اهل قلم كودك بيست و هفتمين نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران برگزار شد.
اسدا… شعباني در اين نشست با بيان اينكه قصهگويي خلاق ميتواند پيامهاي جديد را به بچهها منتقل كند گفت: يك قصه گو بايد در درجه اول بچهها را بشناسد و درباره روانشناسي رشد و مخاطبشناسي اطلاعات لازم و كافي داشته باشد. همچنين بايد توجه كرد که شيوه انتقال دانش به بچهها به صورت غيرمستقيم بسيار تاثيرگذارتر خواهد بود. وي افزود: از طرفي بايد قصهگو از صداي خوب و رواني برخوردار باشد تا بتواند بچهها را به جريان قصه علاقهمند كند. افسانههاي دنيا را هيچكس نگفته و نويسنده مشخصي ندارند. در واقع افسانهها از دل مردم و عموما مادران سرريز كرده و در مسير دگرگونيهاي موجود شكل خود را پيدا كرده است.
قصهها و افسانهها سفر ميكنند
اين نويسنده كودك و نوجوان ادامه داد: قصهها و افسانهها سفر ميكنند و از سرزمينی به سرزمين ديگر و از قومي به قوم ديگر منتقل شده و در اين سير دچار دگرگوني ميشوند. قصهها و افسانهها براساس نيازهاي فرهنگي مردمان با هم هماهنگ شده و در نهايت به صورت افسانه بيان ميشود. گاهي اين افسانهها به هم ميپيوندند و رنگ و آهنگي نو مييابند.
هماهنگكردن افسانههايي كه گفته و ساخته شده با دنياي مخاطبان يكي از فنون قصهگويي است كه اگر اين هماهنگي درست اجرا نشود ممكن است تاثير مخرب و ويرانگري در بچهها داشته باشد. شعباني ادامه داد: قصهها بايد كودكان را از نااميدي، پرخاشگري و ناباوري به سمت اميد، روشنايي، باور و ايمان هدايت كنند. اين يك فاجعه است كه قصه گويان دست به انتخاب بدي بزنند و كودكاني را كه زمينه مناسبي براي فرهيخته شدن و بزرگ بودن را دارند تبديل به انسانهايي ضعيف، فقير، شكننده و حقير كنند.
وي گفت: من چندي پيش در یک جشنواره قصهگويي شركت كردم كه در آن قصههاي زيادي براي بچهها بيان شده بود اما متاسفانه مشاهده كردم كه اغلب شاعران و قصهگويان بدون توجه و اطلاع از دايره لغات كودكان براي آنها قصه ميگويند و اثر ميآفرينند. بايد توجه داشت قصهگويي در ادبيات كودك و نوجوان بايد با توجه به دايره واژگان مخاطبان بيان شود و استفاده از كلمات مناسب و قابل فهم و عبارتهاي ساده و روان و واژگان شناخته شده براي بچهها از اهميت بسيار زيادي برخوردار است.
شعباني افزود: متاسفانه گاهي فراموش ميشود كه قصهگويي به عنوان ابزاري براي انتقال فرهنگ گذشته به بچهها بوده و سبب ميشود خشونت در بچهها كمتر شده و آنها به خلاقيت و آرامش برسند. يكي از شگردهاي قصهگويي مشاركت بچهها در جريان قصه است و اينكه از آنها بخواهيد پايان بنديهاي مورد نظرشان را درباره قصه خوانده شده بيان كنند و گاها از نظرات خوب آنها براي پايان دادن به قصه استفاده كنيم. بايد توجه داشت پايانبندي جذاب يكي از لازمههاي قصهگويي براي كودكان محسوب ميشود. در خلال داستان بهتر است بچهها را در جريان قصهگويي مشاركت دهيم و از آنها بخواهيم در حين قصه گفتن سوالاتي كه به ذهنشان ميرسد رابيان كنند، به اين ترتيب كودكان ديگر مطلقا پذيرنده نخواهند بود و ياد ميگيرند فكر كنند، بينديشند و اظهار نظر كند.
استفاده از قصه درماني براي كودكان
منيژه پدرامي ديگر سخنران اين جلسه گفت: قصهگويي در رفع بسياري از مشكلات بچهها كاربرد داشته و سبب انتقال پيامهاي آموزشي و نكات آموزنده اخلاقي به آنها ميشود. در بسياري از اوقات پزشكان موضوع قصهدرماني را مطرح ميكنند كه كودكان در پي قصهدرماني در جريان قصه با قصهگو مشاركت دارند و مشكلات خود را بيان ميكنند و قصهگو در دل داستان براي مشكلات آنها راهكار ارائه ميكند كه تاثير شگرفي بر حل مشكلات كودكان ميگذارد.
وي ادامه داد: با توجه به حجم زياد قصههاي منفي بايد قصهگو تلاش كند از قصههاي خوب كه ايدهها و تفكر مثبتي در كودكان ايجاد ميكند استفاده كند و به كودك غلبه نور بر تاريكي را بياموزد. پايان قصههايي كه براي كودكان بيان ميشود حتما بايد خوشايند باشد و پيروزي در آن وجود داشته باشد چرا كه پايان داستان تاثير بسيار مهم و موثري در روحيه بچهها دارد. اين نويسنده كودك و نوجوان تصريح كرد: بعضي از بچهها آنقدر مشتاق و حساس هستند كه نكتهها را بسيار سريع از روند قصه دريافت كرده و بيان ميكنند. لذا ميتوانيم در قصهها به بچهها تفكر و انديشه درست را بياموزيم و به آنها طريقه درست فكر كردن و درست نتيجهگرفتن را آموزش دهيم.
قصهگو با استفاده از هنر قصهگفتن ميتواند امنيت، ارتباط، آگاهي بخشي درست و آموزههاي زندگي و ديني را به كودكان انتقال دهد و تفكر بچهها را از بسته بودن خارج كرده و رشد دهد. قصهگو با استفاده از هنرش ميتواند به تخيل كودكان هدف و جهت ببخشد. پدرامي ادامه داد: خودباوري، خودانديشي، برقراری ارتباط درست با خدا و صداقت چيزهايي مهمي است كه با قصهگويي به بچهها منتقل ميشود. مربيان بايد توجه كنند كه بسياري از آموزههاي ديني را ميتوانند از طريق قصهگفتن به بچهها آموزش دهند. مثلاً دعا كردن، نمازخواندن و شكرگزاري از جمله آدابي هستند كه از طريق قصه به بچهها به راحتي منتقل شده و ايمان واعتقادات دروني آنها را افزايش ميدهند. وي افزود: بايد توجه كرد در همه قصهها يك موضوع كلي وجود دارد و آن هم بررسي ميزان تاثير قصهها در كودكان است. بچهها با استفاده از قصهها ميتوانند ايمانشان را افزايش دهند و ارتباط قويتري با خدا برقرار كنند.
قرآن كه كتاب آسماني ماست بسياري از موضوعات و نكات اخلاقي را مانند شكرگزار بودن، قدرشناسي و مباحث ديگري اخلاقي را از طريق قصه براي بندگان بيان كرده است. پدرامي اظهار كرد: اگر به وسيله قصهها باور و ايمان در كودكان را تقويت كنيم شاهد سستي در ايمان بچهها نخواهيم بود. وقتي در قصهها مسايل اخلاقي مانند مسخره نكردن، همراهي و كمك، دوستي و مهرباني را بيان كنيم به كودكان درسهاي با ارزشي ميدهيم كه از وظايف قصهگو قلمداد ميشود.
وي ادامه داد: قصهگو بايد آنقدر خلاق باشد كه كودكان را به قصه جذب كند لذا بايد از نظر جنبههاي مختلف مانند مسايل اعتقادي، روانشناسي كودك، مخاطبشناسي و طبيعتشناسي، شناخت بازيها و فرهنگهاي مختلف از گذشته تاكنون آشنا باشد و بتواند از طريق قصه آنها را به كودكان منتقل كند. پدرامي تاكيد كرد: قصهگفتن نبايد صرفا گفتن يك قصه باشد،بايد خانوادهها و قصهگو از آن قصهها به عنوان الگوهاي درست و سازنده در زندگي استفاده كنند و سپس از كودكان بخواهد كه آنها را در زندگيشان اجرا كنند.
منبع-روزنامه آرمان