مواظبت از خود یک کار بیهوده ای نیست بلکه کانون اصلی سلامتی و رفاه ما بشمار می آید. خیلی از ما مسوولیتهای فراوانی در زندگی داریم که سبب میشود خودمراقبتی را از یاد ببریم در حالی که مراقبت از خود یکی از جنبههای مهم مدیریت استرس است.
مراقبت خوب از بدن میتواند به ما در مورد خود و زندگیمان احساس خوب داده و همچنین ارزشی را که برای خود قائل هستیم به دیگران انتقال دهد بنابراین چنین کاری میتواند به داشتن احساس تندرستی و رفاه پایدارمان کمک کند.
خودمراقبتی یک اقدام افراطی نیست بلکه هسته اصلی تندرستی و رفاه ماست با خودمراقبتی به صورت ارادی و فعالانه زمانی را برای خودمان در نظر میگیریم تا کارهایی را انجام دهیم که موجب حفظ و تقویت جوانی و انرژی ما میشود.
خودمراقبتی گامی کوچک برای کاهش استرس
داشتن یک برنامه جامع خودمراقبتی در ارتباط با چگونگی رفتار ما با بدن، ذهن، روح و روانمان است با چنین برنامههایی میتوانیم گامهای کوچکی برای کاهش استرس و بهبود کیفیت زندگیمان برداریم.
خودآگاهی، اولین گام برای برنامهریزی به منظور خودمراقبتی است برای خودمراقبتی باید در مورد آنچه که هستیم، آنچه که میخواهیم باشیم و دلایلمان برای چنین قصدی، دیدگاه روشنی داشته باشیم و بعد باید توانمند شویم تا آگاهانه و فعالانه، آنچه را که میخواهیم تبدیل به واقعیت کنیم.
همه ما از نقاط ضعف و قوت خود، آگاه هستیم و این آگاهی به ما قدرتی میدهد که با آن میتوانیم تغییراتی را به وجود بیاوریم که زندگی خود را عوض کنیم.
خودآگاهی به ما کمک میکند تا قدرتمان برای تغییر را کشف کنیم و با تمرکز بر وجود ارزشمندمان و هدفمند زندگی کنیم از این رو پی بردن به آنچه برای ما مهم است، گامی بزرگ برای دستیابی به موفقیت محسوب میشود، در واقع تمرکز ما بر وجود ارزشمند (ترکیب احساسات، واکنشها، شخصیت و رفتارمان) است که آینده ما را میسازد.
بایستی باور کنیم که ما برای تغییر اینجا هستیم، ما برای رشد و توسعه اینجا هستیم، ما موجوداتی مترقی با ظرفیتی نامحدود هستیم، ما خالقان سلامت و برترین مخلوق خدا هستیم.
احساس مثبت برای زندگی از مزایای خودمراقبتی
تجدید انرژی، کاهش استرس، چشم اندازی نو و احساسی مثبت برای زندگی، احساس شادی، آرامش و صلح، احساس سلامت و تندرستی در جسم، افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس و افزایش شور و شوق زندگی و انگیزه موفقیت در ما از جمله این مزایا است.
طراحی یک برنامه خودمراقبتی نیازمند توجه به همه عناصر زندگی است این عناصر در چهار دسته طبقه بندی میشود؛ جسمی، روانی، عاطفی، اجتماعی و معنوی.
برای ترسیم چنین چشم اندازی ابتدا باید برنامه خودمراقبتی موردنظرمان را تجسم کنیم یعنی در مورد آن چه که میخواهیم تغییر دهیم یا تقویت کنیم فکر کنیم.
خودمراقبتی جسمی نیازمند زیست سالم است، این بخش از خودمراقبتی شامل فعالیتها، تمرینات ورزشی و خوردن غذای سالم میشود.
خودمراقبتی جسمی به معنی توجه به محیط پیرامونمان نیز میشود، آیا خانه یا محل کار ما نیاز به نظم جدیدی دارد؟ توسعه محیطی آرام و بیسروصدا، عنصری کلیدی برای خودمراقبتی است ضمن اینکه گاهی کوچکترین تغییرات محیطی میتواند بزر گترین تفاوتها را به وجود آورد.
معاون فنی مرکز بهداشت استان کرمان به خودمراقبتی عاطفی نیز اشاره کرد و گفت: نیازهای عاطفی و روانی ما دربرگیرنده احساسی است که نسبت به خودمان و تواناییهایمان برای مدیریت احساسات و مقابله با مشکلات داریم.
وجود سلامت ذهنی یا عاطفی خیلی بیشتر از رهایی از افسردگی، اضطراب و دیگر مسایل روانی است، درواقع سلامت روانی و عاطفی به جای نبودن بیماری روانی، به وجود ویژگیهایی مثبت اشاره دارد.
توانایی افراد سالم برای مقابله با شرایط سخت
افراد سالم از لحاظ عاطفی و روانی قادرند با شرایط سخت مقابله کنند و نگرش مثبتشان به زندگی را حفظ کنند، آنها در زمانهای بد نیز خودکارآمد، انعطافپذیر و خلاق باقی میمانند.
سلامت عاطفی بیانگر توانایی ما برای برقراری ارتباط با هیجانها، احساسات و حواسمان و نیز بازتاب شناخت ما برای تنظیم اهدافمان بر اساس توانایی فردی ماست، داشتن سلامت روانی و عاطفی، شامل وجود احساس رضایت، اعتماد به نفس کافی، اعتماد و صمیمیت، میل و رغبت به زندگی و شادی و نشاط، توانایی مقابله با استرس و انطباق با تغییرات میشود.
نیازهای اجتماعی شامل نیاز به تعلق، عشق و محبت است، روابط اجتماعی ما برای حفظ سلامت روانی و همچنین سلامت جسمیمان بسیار حیاتی است.
انسانها موجوداتی اجتماعی هستند مغز ما توسط روابط اجتماعی ما از زمان تولدمان شکل میگیرد از این رو داشتن فعالیت اجتماعی و حفظ روابط بین فردی میتواند به ما کمک کند تا سلامت جسمی و روحی خوبی را حفظ کنیم.
افرادی که دوستیهای نزدیک خود را حفظ میکنند و راههای دیگری را برای تعامل اجتماعی پیدا میکنند نسبت به افراد منزوی زندگی طولانیتری دارند.
خودمراقبتی معنوی نیز به ما کمک میکند با خالق هستی آشنا شویم و معنای زندگی را درک کنیم، تنها زمانی که با خالق خود ارتباط برقرار کنیم میتوانیم تمام استعدادهای وجودی خود را شکوفا سازیم.
خودمراقبتی معنوی با درک معنای واقعی زندگی و هویت واقعیمان مرتبط است ما بیشتر از یک جسم هستیم، روحی پاک داریم که با آن می توانیم وجودمان را توسعه دهیم، با تصدیق این امر، وارد قلمرویی بالاتر از خودآگاهی میشویم که به آن بیداری معنوی میگویند.
آغاز شفا با درک معنای واقعیِ زندگی
این یاد خداست که به ما آرامش میدهد و وقتی که معنای واقعی زندگی خود را درک کنیم شفا آغاز میشود.
بهتر است خود را با ایدههای پرآب و تاب خسته نکنیم، برنامه خود را عملی کنیم، به خودمان آسان بگیریم و به مربی درون خود گوش کنیم تا در این طرح موفق شویم.
منبع-سلامت نیوز