براي جلوگيري از بهخطرافتادن سلامت روان بيماران ديابتي بهعنوان مشاور چه پيشنهاداتي ميدهيد؟
تقويت حمايت عاطفي باعث افزايش سازگاري فعال با بيماري ديابت ميشود. همچنين اداره صحيح ديابت توسط افراد ديابتي، نقش اساسي در پيشگيري از عوارض بيماريهاي رواني ازجمله افسردگي دارد. از آنجا که ديابت يک مشکل بهداشتي است، براي فرد، خانواده و جامعه مسئلهاي گرانبار بهشمار ميرود و البته بايد اذعان داشت که بروز عوارض جسمي نسبت به عوارض رواني در اين بيماران شايعتر است بهويژه عوارض بلندمدتي مانند عوارض قلبي، چشمي، کليوي و عروقي عصبي. اقدامات مربوط به آگاهسازي از علائم بيماري، سير و درمان بيمار در مراکز حمايتکننده در درمان ديابت بهويژه تشويق آنها به ورزشهاي مناسب براي بيماران ديابتي ضروري است. درواقع بهصراحت ميتوان گفت يکي از راهها براي جلوگيري از بهخطرافتادن سلامت روان جسم، ورزشکردن مخصوصا ورزش هوازي است که استرس، اضطراب، افسردگي و قند خون را کاهش ميدهد. شواهد نشان ميدهد آموزش درباره ديابت، اصل اساسي در کنترل و کاهش عوارض رواني است.
اين دسته از افراد بعد از مبتلاشدن به بيماري ديابت، بيشتر در معرض چه آسيبهاي رواني هستند؟
بيماري ديابت ميتواند بر عملکرد فيزيکي، وضعيت رواني، ارتباط فردي، خانوادگي، اجتماعي و بهطور کلي سلامت عمومي و احساس خوببودن بيماران تأثير منفي داشته باشد. تقريبا نيمي از افراد مبتلا به ديابت با تجارب منفي عاطفي، رواني و اجتماعي در رابطه با بيماري خود روبهرو هستند. بيماران ديابتي اغلب به احساس اضطراب، ترس، نگراني، افسردگي و نااميدي درباره وضعيت خود اشاره ميکنند و اينکه در محل کار مورد تبعيض قرار گرفته و از سوي جامعه درک نشدهاند. اگرچه جنبههاي رواني و اجتماعي منفي در رابطه با ابتلا به ديابت وجود دارد اما افرادي که داراي انعطافپذيري بيشتري هستند، راههايي براي تطابق با اين چالشها ميبينند. اگر افراد مبتلا به ديابت، تجربيات خودشان را با نزديکان خود و ساير بيماران به اشتراک بگذارند، درک اين بيماري و مديريت فردي بهبود خواهد يافت. يکي از اختلالات رواني که اين افراد بيشتر به آن مبتلا ميشوند، افسردگي است و در بررسيهاي مختلف، آن را دو برابر افراد عادي اعلام کردهاند. در اينجاست که حمايت اجتماعي از طرف خانواده و گروه بزرگتر يعني اجتماع ميتواند از وقوع اين اختلال جلوگيري کند. همچنين اين بيماري، اميد به زندگي را کاهش ميدهد.
آيا نياز است فرد مبتلا به ديابت بهصورت مرتب از نظر رواني کنترل شود؟
براي پيشگيري از عوارض رواني ضرورت دارد که بيماران ديابتي همزمان تحت نظر چندين متخصص باشند تا بهمحض مشاهده کوچکترين تغييرات، اقدامات لازم انجام شود؛ البته اين کار علاوهبر هزينههاي زياد ممکن است بيمار را کلافه و خسته کند، بهطوريکه بسیاری از بيماران از انجام چکاپهاي دورهاي منصرف ميشوند و البته اين غفلت در بيشتر مواقع با عوارض جبرانناپذيري همراه است. خوشبختانه برنامه کشوري پيشگيري، مدتي است با اجراي فاز 2 و کنترل ديابت، واحدهاي ويژه ديابت در گوشهوکنار کشور راهاندازي شده که همزمان هم بيماري و هم عوارض آن را در بيماران ديابتي کنترل ميکنند.
خانواده تا چه حد ميتواند در کاهش استرس، اضطراب، نااميدي و افسردگي مفيد باشد؟
خانواده، پايه اصلي جامعه و کانون رشد و تعالي انسان است. انعطافپذيري شخصي از طريق داشتن نگاه مثبت و چشمانداز مثبت به بيماري، همچنين حمايت از طرف خانواده و دوستان به بيماران براي مقابله با چالشهاي رواني ديابت کمک ميکند. برخي از افراد ديابتي، تمايلي براي بهاشتراکگذاشتن چالشها و نيازهاي خود با نزديکان ندارند که اين موضوع سبب ايجاد يک چرخه معيوب ميشود زيرا افراد خانواده در اغلب مواقع از چگونگي کمک به يک فرد مبتلا به ديابت آگاه نيستند و بههميندلیل فرد بيشتر احساس جدايي و قطع ارتباط با سايرين را خواهد داشت.
متأسفانه درصدي از بيماران ديابتي، کودکان هستند؛ توصيه شما به والدين اين کودکان چيست؟
با توجه به شيوع قابلتوجه چاقي در کودکان و رفتارهاي ناسالم تغذيهاي و کمتحرکي، ابتلا به ديابت در کودکان و نوجوانان رو به افزايش است. والدين بايد درمورد نشانههاي ديابت هوشيار باشند و سعي کنند با اصلاح رفتارهاي نادرست کودکان و نوجوانان از بروز ديابت جلوگيري کنند. گاهي ديده شده استرس والدين در نااميدي کودکان نقش داشته که به نظر من اگر براي خود والدين هضم اين قضيه دشوار است، بهتر است شخصا به روانشناس يا مشاور کودک يا مشاور سلامت مراجعه کنند و با آموزش يکسري مهارتها، به مديريت بحران بپردازند تا فرزندانشان لطمه و آسيب رواني نبينند.
وقایع روزانه