mogabele-ba-naomidi

ناامیدی خوش آیند نیست؛ چه در رابطه  عاطفی خود دچار شکست شوید  و چه شغلها و موقعیت های بسیار خوبی را  از دست بدهید. این مایوسی هر چیزی که باشد هرگز به بدی آن چه که به نظر می رسد نیست، همیشه شیوه های  بیشتری از آن چه شما فکر می کنید وجود دارد. می توانید با مایوس شدن مقابله کنید و نیروی بیشتری به دست آورید.

چگونه

۱

احساست خود را بروز دهید.
اگر به شدت نا امید هستید، عادیست که ناراحت و عصبانی باشید. پزشکان معتقدند رو به رو شدن با این حقیقت که هدف اصلی زندگی، به شما وابسته است، همانند رو به رو شدن با غم و اندوه است، بنابرین چه در حل یک سوال به مشکل بخورید و چه دوست شما به جای وفای به عهدش قلبتان را بشکند، شما در غم کامل فرو می روید. این کاملا طبیعی است که شدیدا احساس غم و اندوه به شما دست دهد و حائز اهمیت این است که شما در همان ابتدا به این درد اذعان می کنید.
گریه کردن خجالت ندارد. تحقیقی وجود ندارد که بیان کند اشک برای سلامتی شما مضر است.
اگر کسی به شما صدمه زده است، اجازه ندهید گریه ی شما را ببیند. تا می توانید اجازه ندهید در او احساس رضایت ایجاد شود.

۲

به آینده فکر کنید.
پس از گذر مدت زمانی از نا امیدی، متوجه می شوید که این شرایط خیلی هم بد نیست.
آیا پس از یک سال یا یک ماه یا یک هفته، باز هم این مشکل دردسر می سازد؟ پرسیدن این سوال شما را به حقیقت باز می گرداند. خیلی بد است که ماشینتان خراب شود، ولی آیا یک هفته ای درست می شود؟ شما میان ترم را خراب کرده اید ولی اگر پایان ترم، نمره ی خوبی بگیرید هنوز هم ناراحت خواهید بود؟ شما مصدوم هستید و نمی توانید به طور کامل بازی ها را انجام دهید. اگرچه بدشانسی بزرگیست ولی سال بعد نیز در راه است.
با یکی از دوستان منطقی، آرام و دل سوز خود یا یکی از بستگانتان درباره ی این شرایط سخن بگویید، کسی که سنش از شما بیشتر است و تجربه ی بیشتری نسبت به شما دارد.
نوشتن احساسات به شما کمک می کند که به خشم، ترس و نارحتی خود غلبه کنید. اگر کسی نیست که به سخنان تان گوش کند این به شما کمک بسیاری می کند.
مراقب ابراز نا امیدی خود در شبکه های اجتماعی باشید. شنیدن نظرات دیگران می تواند کمک حال شما باشد، ولی مراقب شرایط خاص باشید. برای مثال: کارفرمای شما نارضایتی شما از شغلتان را ببیند و یا با عصبانیت، حرف هایی پشت دوست خود بزنید و عصبانیت بقیه ی آن ها را بر انگیزید.

۳

متشکر باشید.
ممکن است فکر کنید “چگونه می توانم در این موقعیت متشکر باشم”. این به شما کمک می کند که دیگر از اتفاقات ناراحت نشوید و روی اتفاقاتی که اکنون در زندگیان روی می دهد تمرکز کنید. شانس هایی که می توانید بابت آن ها متشکر باشید عبارتند از: یک خانه ی خوب، شغلی امید بخش، سلامتی، یا حتی حیوان خانگی تان. پیش از این، بیشتر روی چیزهایی تمرکز داشتید که در اختیار نداشتید، ولی از این پس باید بابت چیزهایی که دارید خوش حال باشید.
خوشبختی هایتان را بشمارید. لیستی از مواردی که بابت شان باید تشکر کنید تهیه کنید. خواهید دید که در زندگی تان، بیشتر از چیزهای بد، چیزهای خوب دارید. و آن چه که دارید مهم تر از چیزیست که شما را ناراحت می کند.
به خاطر مشکلات تان متشکر باشید. نا امیدی ها را کنار بگذارید. قطعا ناراحت کننده است که در دانشگاه از انتخاب اولتان قبول نشدید. ولی شما در هر حال این شانس را به دست آورده اید که به دانشگاه بروید. شاید نتوانستید شغلی را که می خواستید به دست آورید ولی هنوز فرصت های شغلی بسیاری برایتان وجود دارد. داشتن دیابت بدشانسی است ولی با وجود داروهای امروزی، شما قادرید تا زندگی سالمتری نسبت به کسی که ۱۰۰ سال پیش می زیست، داشته باشید.

shutterstock_74498500

۴

راکد نمانید.
خیلی خوب است که احساسات تان را بروز دهید و نشان دهید ناراحت و نا امید هستید. ولی راکد بودن، شما را محدود می کند. اگر هفته ها، از دست خودتان ناراحت باشید، خود را بازنده و رسیدنتان به موفقیت را نا ممکن بدانید، پس چگونه می خواهید به اهدافتان دست یابید؟ یکی دو هفته و یا حداکثر یک ماه به خودتان فرصت دهید. ولی خود را متقاعد کنید هر چه زودتر به تفکرات مثبت روی بیاورید، تا زودتر نتیجه بگیرید.
زیر آفتاب پیاده روی کنید. ثابت شده است، نور آفتاب سبب افزایش شادی در شما می شود و تمایل به ناراحتی را کاهش می دهد.
راکد بودن به این معناست که خود را در ناراحتی غرق کنید. بعد از مدت اندکی، باید از خانه بیرون بروید و وقت بیشتری را با دوستانتان بگذرانید تا دوباره حالتان خوب شود.

۵

خودتان را سرزنش نکنید.
باشد، شاید اشتباه با شما بود. اما امکانش زیاد است که در کار، خانه، شهر و دوستانتان، همه چیز منصفانه نباشد. حتی اگر شما مقصر باشید، سرزنش را رها کنید و مسیرتان را ادامه دهید. واگر شما مقصر نباشید (برای مثال شما تلاش خود را انجام دهید ولی رئیستان به شما ترفیع ندهد)، با نگاه به گذشته در می یابید که دنیا خیلی هم منصفانه نیست و شما تمام تلاشتان را انجام داده اید.
مطمئن باشید آسان است خودتان را سرزنش کنید، زیرا به شما در کنترل اوضاع کمک می کند. اگر فکر کنید “اگر من کاری را به شکل دیگری انجام دهم، آنگاه …” احساس خواهید کرد که دنیا برای شما پیشنهادی دارد. به هر حال، شما نمی توانید کار زیادی برای بهبود شرایط انجام دهید.
اگر خودتان را سرزنش کنید، اعتماد به نفستان کاهش می یابد. و اگر این اتفاق روی دهد، شما قادر نخواهید بود که تصمیم گیری کنید.

۶

انتظاراتتان را تنظیم کنید.
به چیزی فکر کنید که انجام آن شما را شاد می کند. این با کاهش استانداردهایتان متفاوت است. این بدان معناست که شما نسبت به آن چه می توانید به دست آورید واقع بین باشید. اگر شما واقع گراتر باشید، در آینده کمتر نا امید می شوید.
به راه رفتن کودک فکر کنید. به جای صبر در رسیدن به شکوهی کامل، به شادی ای فکر کنید که می توانید آن را کسب کنید.

۷

سعی کنید که نیمه ی پر لیوان را ببینید.
ممکن است فکر کنید در شرایطی قرار گرفته اید که هیچ نکته ی مثبتی ندارد، ولی این شرایط خیلی نادر است. شما رابطه ی خود را با کسی که دوستش دارید به هم زده اید. آیا واقعا شما به درد هم می خوردید؟ شغلتان را از دست داده اید. آیا این بهترین شغل ممکن برای شماست؟ با بسته شدن دری، پنجره ای باز می شود و شما را به سمت چیزی بهتر می کشاند.
تلاش برای یافتن چیزهای خوب به شما کمک بسیاری می کند. اگر می خواهید از نا امیدی دور شوید باید این کار را انجام دهید.

منبع-http://phow.ir