اغلب ما داشتن استقلال مالی را پیش زمینه‌ای برای استقلال فکری می‌دانیم. به همین دلیل هم اغلب دوست داریم که حتی بعد از ازدواج هم به اشتغال قبلی خودمان ادامه دهیم و حتی در بعضی مواقع به دلیل داشتن آینده و موقعیت بهتر برای زندگی مشترک‌مان به فکر ایجاد کسب و کار مستقل برای خودمان می‌افتیم. این کسب و کار مستقل می‌تواند با همکاری همسرمان شکل گیرد، کسی که شبانه‌روز را با او می‌گذرانیم، این کار به عقیده روان‌شناسان بسیاری می‌تواند کاری پرخطر باشد و به عقیده گروه دیگری اتفاقا می‌تواند باعث نزدیک شدن طرفین به یکدیگر باشد.
مدت زمان زیادی نیست که تصمیم گرفتیم با هم کار کنیم. من و همسرم هر دوی مان از مدیران ارشد یک کارخانه بودیم و حالا بعد از مدت‌ها تصمیم‌مان برای کار کردن جداگانه را عملی کردیم و شرکت مستقلی افتتاح کردیم. من در نقش مدیرعامل هستم و همسرم در نقش رئیس هیأت مدیره. اتفاق بد درست از اینجا آغاز شد درست بعد از افتتاح شرکت. قبل از افتتاح این شرکت، ما هیچ مشکلی با هم نداشتیم، این که می‌گویم هیچ مشکلی یعنی اگر اختلافی هم بود، کوچک و جزئی بود، اما نمی‌دانم چرا بعد از افتتاح این شرکت همه مشکلات بزرگ و لاینحل شدند. دیگر نمی‌توانستیم با هم صحبت کنیم و انگار همه مشکلات عالم بر سر ما سرازیر شده بودند. حالا در این مقطع از شما کمک می‌خواهم، به راستی ما کجای کار را اشتباه عمل کردیم؟
در این باره بیشتر بخوانید: مفهوم استقلال در زندگی
دعوا برای خانه است
– برای این که تفکر خوشبینانه کار مشترک با همسر در شما تقویت شود، بهتر است که تا حد ممکن مسائل مربوط به امور خانه و امور محل کارتان را جدا کنید. در خانه هر فرد وظیفه‌ای دارد و موظف است که به آن‌ها عمل کند؛ اما در محیط کار قرار نیست که دوباره همان وظایف تکرار شده و دردسرساز شوند. اگر در خانه احیانا با همسرتان بر سر مسئله‌ای بحث پیدا کردید، تحت هیچ شرایطی نگذارید که این بحث به محیط کار و محلی که قرار است در آن امرار معاش کنید، کشیده شود. سعی کنید پیش از ورود به محل کار یا آن را فراموش کنید یا ادامه بحث و روشن‌کردن ماجرا را به بعد از ساعت کاری منتقل کنید.
منم نه ما!
– این تفکر خود بزرگ بینی، این که من باید همیشه حرف بزنم، من باید تصمیم بگیرم، من می‌دانم، من می‌فهمم، این‌ها شاید در نگاه اول خیلی ساده باشد و به عقیده خیلی‌ها اهمیت زیادی هم نداشته باشد، اما در مقیاس بزرگ‌تر می‌تواند دردسرساز شود و به ارکان اصلی ازدواج لطمه وارد کنند. اغلب این افراد خود بزرگ بین هستند و به قول عوام اصطلاح منم منم را زیاد به کار می‌برند که به پختگی و بلوغ لازم برای ازدواج دست پیدا نکرده‌اند و نمی‌دانند باید برای بهتر شدن رابطه‌شان هر چه بیشتر از خود گذشتگی داشته باشند. در محیط کار هم چنین است، دائما نگویید که من باید بگویم و من باید تصمیم بگیرم، این روحیه ریاست‌مآبانه نمی‌تواند در پیشرفت رابطه شما تاثیرگذار باشد.
خانه را از محل کار جدا کنید
– همین طور که اشاره شد، دعواهای خانه نباید به محیط کار منتقل شوند، دعواهای محیط کار هم نباید به خانه انتقال پیدا کنند. هر اتفاقی که در محیط کار رخ دهد، متعلق به آن‌جاست. باید باور کنید که نقش شما بعد از ورود به خانه به جای دو همکار به نقش زن و شوهری تبدیل می‌شود و باید پاسداشت شود. شاید این کار سخت باشد، اما باید اشاره کنیم که یک مهارت است و هرچه بیشتر تلاش کنید و ممارست به خرج دهید، در این مهارت قوی‌تر خواهید شد. همین که بعد از ورود به خانه درباره محیط کار و اتفاقاتی که در آن‌جا گذشته، صحبت نکنید، قدم اول را برداشته‌اید.
عدم روحیه کار گروهی
– یکی دیگر از اشکالاتی که اغلب ما داریم، روحیه عدم کار گروهی است. بخش زیادی از مشکلات زوج‌هایی که با هم کار می‌کنند هم دقیقا از همین جا نشأت می‌گیرد. همین که افراد نمی‌توانند در کنار هم دست به پیشبرد اهداف‌شان بزنند، از جمله اتفاقات تلخی است که باید در تربیت کودکی‌مان دنبالش بگردیم. به همین دلیل است که وقتی با همسرمان دست به یک کار مشترک می‌زنیم یا نمی‌توانیم مسئولیت‌پذیر باشیم یا تمایل داریم که تمام ابعاد آن کار را خودمان بر‌عهده بگیریم و خودمان متحمل آن کار شویم.
مطلب مرتبط: ۷ عادت مالی که زنان موفق دارند
قدرشناس می‌شویم
– این که افراد در بیرون از خانه با یکدیگر تلاش می‌کنند دربردارنده نکات مثبتی است، زن و مرد بعد از دیدن تلاش یکدیگر در انجام کار می‌توانند متوجه تلاش هر دو طرف در ازدواج شوند و به نوعی از ایجاد بحث و چالش‌های غیر جدی بر سر هر مسئله‌ای جلوگیری کنند. همچنین روحیه قدرشناسی بعد از به دست آوردن پول در هنگام کار و عدم ولخرجی هم از دیگر نکات مثبت کار با یکدیگر است. سعی کنید در هنگامی که با همسرتان مشغول کار در محل کار هستید، دائما به او روحیه بدهید و به او بگویید که متوجه زحمت و تلاش او هستید.
ما هر دو تلاش می‌کنیم
– شاید تکرار این جمله ضروری باشد، همین که دائما به خود بگوییم مهم نیست من رئیس شرکت هستم یا همسرم، مهم نیست که من باید در خانه کار بیشتری انجام دهم یا همسرم، مهم این است که هر دو برای رسیدن به یک هدف مشترک که آن هم زندگی مشترک شیرین و دلنشین است، تلاش می‌کنیم.
منبع: مجله زندگی ایده آل