۱. ادراک، واقعیت است
روشی که شما دنیا را درک میکنید و میفهمید، بهطور مستقیم بر باورهای شما و راه و روش زندگی تأثیر میگذارد. ادراک علاوه بر اینکه شما را تحت تأثیر قرار میدهد، به شما شناخت و آگاهی نیز میدهد و همانقدر که شما را میترساند، به شما کنجکاوی نیز میبخشد.
شما میخواهید درک شما از واقعیت محدود باشد یا گسترده؟
آیا سعادتی که نادیده گرفتن همهچیز برایتان به ارمغان میآورد کافی است یا میخواهید به چیزهای بیشتری دست پیدا کنید؟
نکتهی مهم این است که بیشتر افراد دوست دارند به چیزهای بیشتری دست یابند؛ حتی اگر در ناخودآگاهشان باشد. بشر عاشق دانستن و کشف کردن است. جامعه نیز تأکید بسیاری بر اهمیت آموزش دارد. آموختن و کشف کردن همان کاری است ما انجام میدهیم؛ اما با این وجود فهمیدن چیزی که نمیفهمیم بسیار سخت است.
حالا ما چطور میتوانیم یاد بگیریم چیزهایی را که نمیدانیم، بدانیم؟! این کار را با این پرسش از خودتان شروع کنید که چه چیزهایی را نمیدانم؟ چه چیزهایی هست که میخواهم درباره آنها بیشتر بدانم؟
از همه مهمتر، یاد بگیرید و بفهمید که اشتباه کردن هیچ اشکالی ندارد. در هر خطایی، رشد نهفته است.
۲. همهچیز موقت است
خوشیها و ناخوشیها موقت هستند. بنابراین، وقتی که در دوران خوشی هستید از آن لذت ببرید و قدرشناس باشید و در روزگار مشکلات و سختیها، آگاه باشید که این روزها به سر خواهد رسید. بدانید که در پایان راه نیستید و فقط در قسمت سخت آن قرار دارید. زندگی پر از پیچوخم، بالا و پایین و اتفاقات پیشبینینشده است.
ما گاهی فراموش میکنیم که زندگی، راهی است که میپیماییم نه هدفی که قرار است به آن دستیابیم.
در هر اتفاقی درسی نهفته است. برای بسیاری -بخصوص جوانان- سخت است که قدرشناس زندگی باشند. شناختن ارزش سختیها و اشتباهات، کلید قدرشناسی از این سفر است. بسیار مهم است که در برابر لذتهایی که زندگی برای ما به ارمغان میآورد، قدرشناس و فروتن باشیم.
همه چیز موقت است، پس سعی کنیم که از همهی آن بیشترین بهره را ببریم.
۳. در زمان حال بودن مهم است
«اگر افسرده اید، در زمان گذشته زندگی میکنید. اگر اضطراب دارید، در آینده زندگی میکنید. اگر آرامش دارید، در زمان حال زندگی میکنید. – لائو تزو
بیشتر وقتها ما نگران اتفاقهایی هستیم که قرار است رخ دهد یا غصه چیزهایی را میخوریم که قبلا اتفاق افتادهاند. درحالیکه مهم است به آینده فکر کنیم و به آن اهمیت دهیم، باید مواظب باشیم که حال را تحت تأثیر قرار ندهد. لحظهها به خاطرهها تبدیل میشوند. سعی کنید از لحظهای که دارید لذت ببرید.
معمولا زمان بسیار زیادی -بهاندازهی یک عمر- لازم است تا کسی که دائم انبوهی از نگرانی با خود حمل میکند بیاموزد که نگرانی مشکلی را حل نمیکند.
زندگی کردن در گذشته نیز به همین میزان غیر مفید است. توجه کردن به آنچه بر شما گذشته است و اینکه شما چه احساسی داشتید، حائز اهمیت است و به انرژی احساسی زیادی برای اندوه، پردازش کردن و غلبه کردن بر آن نیاز دارد. اما رها شدن از گذشته و اندوه آن، مزایا و اثرات بسیاری دارد که بازتاب آن بر شما بهخوبی نمایان میشود.
برقراری تعادل بین پند گرفتن از گذشته و اولویت دادن به آینده و سپری کردن روز در زمان حال، بیاندازه ارزشمند است؛ آنقدر که میتواند تمام زندگی شما را تحت تأثیر قرار دهد.
۴. آنچه دوست دارید، انجام دهید و آنچه انجام میدهید، دوست داشته باشید
نزدیک دانشگاه من در لندن، یک کاشی بزرگ قرار داشت که این سخنان روی آن نوشته شده بود: «آنچه دوست داری انجام بده و آنچه انجام میدهی دوست داشته باش.» من هرروز از مقابل آن عبور میکردم و هرروز این موضوع را به خودم یادآور میشدم که داشتن شغل دلخواه و دوست داشتن شغلی که دارم، چقدر ارزشمند است و بابت آن همیشه شکرگزار بودم.
شغل را میتوان بزرگترین بخش زندگی در نظر گرفت، بخشی که شما خودتان دربارهی آن تصمیمگیری میکنید. اگر در شغلی که دارید احساس شادی نمیکنید، این نارضایتی و ناخشنودی به بخشهای دیگر زندگی شما نیز تراوش خواهد کرد. با وجود اینکه هیچ چیزی در زندگی کامل نیست؛ اما مهم است کاری که انجام میدهید و جایگاهی که در آن قرار دارید، به شما در رسیدن به اهدافتان و رضایتمندی در زندگی کمک کند.
یک نکتهی مهم: روی خودتان سرمایهگذاری کنید.
این مسئله به بخش غیر کاری زندگی نیز مربوط میشود. چه عادتها و رفتارها و سرگرمیهایی در زندگی دارید که دوست دارید آنها را متوقف کنید؟ کدام را دوست دارید توسعه دهید؟ آگاهی از اینکه چه افراد و فعالیتهایی در اطراف شما وجود دارند بسیار اهمیت دارد. اطلاعات مانند مواد مغذی مغز هستند، دقت کنید که به مغزتان چه غذاهایی میرسانید.
موفقیت لحظهی پیروزی نیست، بلکه چیزی است که شما را به انتخابها و لحظاتی با موفقیتها و موقعیتهای بالاتر و بیشتر رهنمون سازد. شما تنها کسی هستید که میتوانید سر راه رسیدن به آن زندگی که دوست دارید قرار بگیرید. باب دیلن این موضوع را به بهترین شکل بیان میکند: «پول چیست؟ انسانی موفق است که هرروز صبح برخیزد و شب به بالین برگردد و در این میان کارهایی را انجام دهد که دوست دارد.»
۵. شاد بودن به تلاش نیاز دارد
شادترین مردم کسانی هستند که بیشترین تلاش و کار را (روی خودشان) انجام دادهاند. شاد بودن به تلاش زیادی نیاز دارد. همانطور که شاد نبودن به همان مقدار کار و تلاش نیاز دارد! پس آگاهانه و عاقلانه انتخاب کنید. شاد بودن یعنی شما در جایی از زندگی تصمیم گرفته باشید که روی آن [زندگی] کنترل داشته باشید. یعنی تصمیم گرفته باشید دیگر قربانی نباشید و همه انرژیتان را به خودتان برگردانید. گاهی این کار بسیار دشوار است؛ اما شما باید تلاش خودتان را بکنید و خود را بهسوی جلو برانید.
زندگی شما مجموعهای از پیشرفتها و رشدهای شخصی شما است.
یکی از بدترین کارهایی که میتوانید برای پیشرفت شخصی خود انجام دهید این است که خود را با دیگران مقایسه کنید. بهسادگی ممکن است در دام حسادت و حسرت داشتن چیزهایی که دیگران دارند، بیافتید. بخصوص این روزها و روشی که با ما شبکههای اجتماعی در ارتباطیم و چیزهایی که از زندگی افراد در این شبکهها میبینیم.
باید به خاطر بسپارید که افراد تنها سعی میکنند بهترین بخشهای زندگیشان را در شبکههای اجتماعی به تصویر بکشند. منصفانه نیست که این چیزها را ببینید و با خودتان بگویید «من میخواهم این کار را انجام دهم» یا «من میخواهم این شکلی باشم». نهتنها این چیزها باعث میشود شما از داشتههای زندگی خودتان غافل شوید بلکه از رشد و کارآمد بودن نیز جلوگیری میکند. بیشتر وقتها دریافت شما از زندگی سایرین اشتباه است ولی حتی اگر اشتباه نباشد، بهتر است بر زندگی و خواستههای خودتان تمرکز داشته باشید. این زندگی شما و راهی است که باید به آن اهمیت دهید و برای پیمودن آن تلاش کنید.
خوشحال بودن به تلاش و تمرین نیاز دارد. چه با بازگشت به نفستان و چه با تقویت عادتهای دوستداشتنیتان، باید این تمرین را انجام دهید. در هر حال باید تمرین کنید. شما تنها یک زندگی دارید. هر چقدر که میتوانید بکوشید تا آن را به بهترین زندگی تبدیل کنید.
منبع/ زومیت