اولین روز مدرسه همیشه همراه با اشک ها و لبخندهای بسیاری همراه است. کودکان زیادی هستند که جدایی از والدین در روزهای اول مدرسه برایشان بسیار سخت است؛ این مسئله یکی از چالش های جدی خانواده هاست؛ ترس از مدرسه علل مختلفی را شامل می شود و حتی می تواند موجبات بیماری فرزند را نیز به وجود آورد. اما چگونه می توان با این اختلال مقابله کرد؟ با دکتر سلام همراه باشید.
ترس از مدرسه
ترس از مدرسه یکی از اختلالهای روانی شایع در دوران مدرسه است که در کودکان دبستانی بیشتر دیده میشود. بسیاری از كودكان هنگام جدا شدن از والدین ناراحت میشوند بهخصوص در خانوادههایی كه حمایت افراطی از كودك انجام میشود. حمایت افراطی این پیام را به كودك میدهد: «محیط خطرناک است و تو ناتوانی!»
خودداری از رفتن به مدرسه طیفی دارد که یک سر آن گاهی مدرسه رفتن است و سر دیگر آن به زور مدرسه رفتن یا برای همیشه مدرسه نرفتن علائم اضطراب آنان به اشکال مختلف مانند سردرد، تهوع، گیجی، تب و… بروز می کند.
اختلال اضطراب جدایى در هر سنى در کودکان ممکن است وجود داشته باشد. ولى کودکان در سنین مدرسه بیشتر آن را تجربه مىکنند. همه کودکان کم و بیش نسبت به والدین خود وابستگى عاطفى پیدا مىکنند و این وابستگى در حد تعادل هیچگونه مشکلى را نه براى والدین و نه براى کودک بوجود نمىآورد. ولى بیشتر مادرها و به خصوص مادرانى که بیش از حد کودک را به خود وابسته کرده و مراقب رفتار و حرکات او هستند، از کودک خود شخصیتى منفعل مىسازند که حتى قادر نیست زمانى کوتاه دورى از مادر را تحمل کند.
معمولا مادران کودکانى که دچار اضطراب جدایى هستند، داراى ویژگىهایى مثل افراطى بودن، مضطرب بودن، بیش از حد اندازه حمایت کننده، مردد، غیر منطقى، حساس و عاطفى را دارند و این اضطراب خود را با بیان افکار منفى و استرسزا به بچهها منتقل مىکنند. آنها افرادى وسواسى، کم تحمل، نکته سنج و موشکاف هستند که احتمالا خود یا یکى از اطرافیانشان در کودکى دچار همین مشکل بودهاند.
دلیل ترس کودکان از رفتن به مدرسه
ترس از رفتن به مدرسه در کودکان نمود عینی رفتار و آموزش های والدین به کودک است. فکر کنید شما یک کودک هستید و والدین شما دائما شما از محیط های بیرون می ترسانند و یا شخصیت های عجیبی را برای کنترل شما از خود می سازند! این رفتار چه تاثیری بر شما خواهد داشت؟
مادر یا پدرى که در ارتباط خود با کودکان مفاهیم و نکتههاى منفى از محرکها و مکانهایى مثل مدرسه یا درس خواندن مىدهند، وقتى تجربههاى منفى توام با وحشت و ترس و اضطراب خود را از دوران تحصیل و مدرسه ، تنبیه و توبیخها به بچهها انتقال مىدهند و از آنها مىخواهند که مواظب رفتارهایشان باشند، خواه ناخواه ، بذر امتناع و ترس از مدرسه را در افکار آنها مىکارند.
البته وابستگى بیش از حد به پدر و مادر و ترس از جدا شدن از آنها براى رفتن به مدرسه ممکن است علل دیگرى هم داشته باشد. والدینى که یکى از کودکان خود را در نتیجه بسیارى و یا عوامل دیگر از دست مىدهند، حساسیت خود را در مراقبت و نگهدارى از کودکان دیگر بیشتر مىکنند و همین باعث مىشود که کودکان ناخودآگاه اضطراب ناشى از جدایى از پدر و مادر را تجربه کنند. این ترس غیرمنطقى از جدایى و رفتن به مدرسه در هر سنى و در بین دختران و پسران دیده مىشود و در بین خانوادههایى که کودکان با فاصلههاى زیاد از یکدیگر متولد مىشوند بیشتر است.
آشتی دادن کودکان با مدرسه
معلم و والدین باید از شیوهها و وسایل مختلف کمک به کودکان برای غلبه برترس از مدرسه استفاده کنند. روشهای منفی و غیرمؤثر درمان از ترس از مدرسه عبارت است از:
1 – نادیده گرفتن ترس از مدرسه
2 – دور نگهداشتن کودک از موقعیت ترسناک (مدرسه)
3 – برخورد غیرمنطقی و خشونتبار با ترس کودک
روشهای مثبت و مؤثر از دیدگاه صاحبنظران استفاده از روشهای رفتار درمانی است. اکثر درمانگران بر این باورند که بازگشت سریع کودک به مدرسه از اهمیت زیادی برخوردار است. نگرشهای روانکاوی، بر تقویت «خود کودک» تأکید دارد. شیوههایی مانند حساسیتزایی نظامداریا مواجههسازی هدایت شده که برای کاهش اضطراب یا سایر فوبیها به کار میآید، در درمان ترس از مدرسه نیز کاربرد دارد.
مواجهه سازی بر این امر تأکید میکند که حتی اگر کودک سردرد و سایر علائم اضطراب را نشان دهد باید به مدرسه برود؛ در این صورت به تدریج علائم فروکش خواهد کرد اما در صورت ماندن کودک در منزل به احتمال قوی علائم تثبیت خواهند شد. در همین حال لازم است والدین کودک از همان ابتدا مدیر و معلم کودک را در جریان وضعیت او قرار دهند، چون این کودکان به توجه خاص نیاز دارند.
از دیگر صورتهای مواجههسازی این است که یکی از والدین کودک چند روزی در دفتر مدرسه حضور داشته باشند و کودک به کلاس برود و پس از مدت مشخصی که به تدریج این زمان افزایش مییابد بتواند از کلاس خارج شده و والدین خود را ببیند و این برنامه تا عادی شدن رفتار کودک در مدرسه ادامه داشته باشد.
در روش دیگر میتوان با معلم به توافق رسید که کودک روز اول فقط به کلاس برود و درس خود را پس دهد و تکلیف روز بعد را بگیرد و به منزل برگردد و به تدریج میزان حضور او در مدرسه عادی شود.
استفاده از الگو و سرمشق نیز که عملاً در مدرسه و کلاس صورت میگیرد کمک خوبی برای مواجههسازی است. در این روش کودکانی که با ذوق و شوق آمد و شد و بازی میکنند و همکاری خوبی در مدرسه دارند عملاً به عنوان الگو یا سرمشق کودک وارد عمل میشوند. والدین و معلمان نیز این موقعیت را باید برای کودک بازگو کنند.
بنابراین یاری گرفتن از کودکانی که بدون ترس و همراه با علاقه در مدرسه و کلاس حضور دارند الگوهای خوبی برای سرمشقگیری کودکان مبتلا به ترس از مدرسه هستند.
قرارداد بستن و استفاده از پاداش یکی دیگر از روشهای درمانی ترس از مدرسه است. منظور این است که انتظاراتی که والدین و معلم از کودک دارند با دادن پاداش تقویت شود.
استفاد از پاداش به ازای پیشرفتهای کودک کمک موثری به از بین بردن سریع علائم میکند و همچنین مصاحبه و کشف واقعبینانه علت ترس کودک که ممکن است نشأت گرفته از اختلافات والدین و وابستگی به آنها یا بیان حکایتهای غیرواقعبینانه در مورد زدن کودک در مدرسه و عوامل دیگری باشد باید از سوی والدین و معلم یا پزشک مورد ارزیابی قرار گیرد و برحسب مورد برای اصلاح و درمان او اقدام شود. گروهی از پژوهشگران دارو درمانی را نیز لازم تشخیص میدهند که در موارد شدید و زیرنظر پزشک متخصص باید درمان صورت پذیرد.
استفاده از روانشناس یکی از بهترین راهکار ها برای مقابله با ترس کودک است. یک کارشناس و یا مشاور می تواند می تواند به بهترین نحو کودک شما را به کمک خودتان برای آشتی با مدرسه یاری کند. بطور مثال او قادر است تا بین کودک و معلم او یک رابطه عاطفی ایجاد کند و شیوه برخورد با مسائل و مشکلات عاطفى و آموزشى را به آنها بیاموزد و در آخر این که ایجاد یک محیط آموزشى سالم و شاد نیز از دیگر عوامل ایجاد اشتیاق به مدرسه رفتن در کودکان است.
نقش والدین در ترس کودک از مدرسه
– پذیرش و محبت به کودک و نشان دادن این امر که تو مورد علاقه و احترام خانوادهای، ما تو را دوست داریم و به همین نظر میخواهیم به مدرسه بروی و…
– همدردی با او که آری، ما هم که چون تو روزی کودک بودهایم، گاهی دچار چنین وضع و حالتی میشدیم؛ ولی خیلی زود خوب میشدیم؛ اما این همدردی را نباید زیاد ادامه داد.
- خواستن از او که مساله و مطلب خود را بدون هیچ گونه خجالتی بیان کرده و درددل کند که چه امری او را در مدرسه رنج میدهد و رفع آن.
– دادن جرات که او هم میتواند بر مشکل غلبه کند و ایجاد اطمینان در او.
– گفتن داستانهایی سازنده از زندگی خود و دیگران در دوران کودکی و نشان دادن این مساله که نگرانی از مدرسه بیمعنی است.
– در مواردی لازم میشود که مادر به همراه کودک به مدرسه برود، صبحانه سادهای به کودک بدهید و لباس او را بپوشانید. در بین راه لازم نیست بپرسید که حالش چگونه است و یا چرا مدرسه را دوست ندارد.
- در راه برای او از مدرسه تعریف کنید، از بازیهای مدرسه، از دوستانی که آنجا پیدا خواهد کرد، از مزایای درس خواندن و باسواد شدن حرف بزنید تا شوقی در کودک نسبت به مدرسه پدید آید.
در این باره بیشتر بخوانید: رفع احساسات ناخوشایند خردسالان به مدرسه
هرگونه کپی برداری با ذکر نام دکتر سلام و لینک دهی مستقیم مجاز است.