از ماجرای آتنا تا دخترانی شبیه او گرفته تا دختران و پسرانی که از آسیب جنسی دور ماندند و خطر میتواند هرلحظه در کمین آنها باشد، بگیرید تا دغدغههای یک مادر و پدر به عنوان افرادی که نمیدانند دقیقا باید چه چیزی را به فرزندانشان بگویند و از گفتن چه چیزهایی پرهیز کنند. چه کنیم تا فرزندان دچار آسیب جنسی نشوند یا اگر آسیب دیدند، آن را با خانواده مطرح کنند؟ با ما همراه باشید تا ضمن آگاهی از این دغدغهها بتوانیم تصمیم درست برای زندگیمان بگیریم.
کودک باید به شما اعتماد کند
شاید بهتر است ضمن یادآوری دغدغهها و نکاتی که یک مادر و پدر باید به کودک خود گوشزد کنند، باید به این مسئله اشاره کنیم که بهتر است والدین در ایجادکردن یک فضای امن بین خود و کودکانشان نقش اساسی داشته باشند تا کودک بتواند با اعتماد به آنها حتی اگر دچار آسیب جنسی هم شد، آن را بیان کند. از مهمترین دلایلی که کودکان عموم اوقات از پرداختن به اینگونه مسائل برای خانوادههای خود امتناع میکنند و اگر دچار تعرض جنسی هم شوند، آن را بیان نمیکنند، این است که ترس اخلاقی به سراغشان میآید. این ترس به این معناست که کودک حس میکند اگر به خانوادهاش مسئلهای را بگوید، دیگر فرزند خوبی نیست و ممکن است که خانواده حتی او را تنبیه کند. پس بهترین راه برای این که کودک به شما اعتماد کند و این که اگر دچار آسیب جنسی شد، حتما به شما بگوید، این است که تا میتوانید محیط امنی برای گفتن دغدغههای او ایجاد کنید.
من به فرزندم کمک می کنم
اگر کودکان از بیانکردن آسیبهای جنسی در خودشان خودداری میکنند، بهتر است که شما هوشیاری به خرج دهید. پدر و مادر گاهی از تغییر رفتار در فرزندان می¬توانند متوجه شوند که اتفاقی افتاده یا اتفاقی می¬تواند در آستانه رخدادن باشد. بهطورکلی هرچه کودکان کنجکاوتر می¬شوند و بیشتر در مسائل کنکاش می¬کنند، بیشتر هم امکان دارد که دچار آسیب¬های فکری شوند؛ اما اگر بخواهیم بحث را خلاصه کنیم مثالی میآوریم؛ مثلا اگر فرزندی عادت شبادراریاش را ترککرده اما مجددا در سنین بالاتر این عادت به سراغش آمده و تکرار می¬شود، والدین باید هوشیار باشند. البته بازهم تأکید می¬کنیم که این قطعیت نیست و این معنا را نمی¬دهد که حتما برای کودک اتفاقی افتاده، بلکه به این معناست که شاید کودک دچار آسیب شده باشد، شاید در حال بازسازی صحنه¬ای اینچنینی باشد یا شاید به آن فکر می¬کند و البته شاید هم این عادت بهدلایل ذهنی دیگری باشد.
چه نکاتی را به کودکان گوشزد کنیم و آموزش دهیم؟
هرچه بیشتر سعی کنیم که فرزندان خود را در این راه پرخطر واکسینه کنیم، برای آینده آنها مفیدتر خواهد بود. برخی از افراد گمان می¬کنند که هرچه کمتر فرزندان خود را از مقولات جنسی آگاه کنند، برای آنها و آینده¬شان بهتر خواهد بود؛ اما کارشناسان معتقدند که اتفاقا آگاهیبخشی به گروه سنی 4 تا 5سال –با هر جنسیتی که دارند- مفید است. بهشرطیکه صرفا از این دیالوگ¬ها استفاده شود؛ ((هیچکس اجازه ندارد تو را لمس کند، مگر در حضور من))؛ یا این که ((هیچکس اجازه ندارد از حد فاصلی بیشتر به تو نزدیک شود)). بهطورکلی می¬توان بیان داشت که این قدم اول برای شروع است. این آموزش باید بهمراتب ادامه داشته باشد و وقتی که فرزند ما اندام جنسی¬اش را شناخت، بسته به ظرفیتش به او بیشتر اطلاع دهیم. بعضی از کودکان ممکن است که ظرفیتشان از سن 10سالگی شروع شود و بعضی دیگر تازه در سن 14سالگی به بلوغ عاطفی و جنسی برسند. اما قدم بعدی دقیقا زمانی آغاز می¬شود که ما می¬خواهیم فرزند خودمان را آگاه کنیم که خطر می¬تواند در کمین او باشد و باید هرلحظه هوشیاری خودش را حفظ کند. این قدم به این معناست که کودک باید رفتهرفته بداند که هر مسئله و هر نوازش مشکوکی را به خانواده¬اش اطلاع دهد؛ یعنی ما بهعنوان پدر یا مادر باید این تفکر را در فرزندان القا کنیم که اگر کسی غیر از پدر و مادر او را نوازشی غیرمتعارف کرد یا سعی در آسیبرسانی به او داشت، باید حتما به آنها اطلاع دهد تا پدر یا مادر بتوانند به کودک آسیبدیدهشان کمک کنند.
آگاهی والدین حرف اول درمان
خطر هرلحظه در کمین است و باید نسبت به آن هوشیار بود. آسیب جنسی در کودکان گاهی تا سالیانسال میتواند اثر منفی داشته باشد. پس تا حد امکان سعی در تعامل با روانشناسان کودک باشید و حتی اگر فرزندی هم ندارید، سعی کنید که برای آینده او از نظر فکری یا پیشگیری از منظر روحی برنامهریزی کنید.
منبع: مجله زندگی ایده آل