در یکی از تستها، تصویری از یک شخص با کتابی در دست به آنها نشان داده شد و از آنها خواسته شد بگویند کتاب در کدام دست شخص است. با اینکه کتاب در دست چپ فرد داخل تصویربود، اما در سمت راست فرد بیننده قرار داشت. به عبارتی دیگر، اینکه کتاب را در دست راست یا چپ ببینید، به این بستگی دارد که از دید چه کسی نگاه میکنید. بیشتر از نیمی از افراد غیر مضطرب گفتند که کتاب در دست چپ است، و اشاره کردند ” از دید فرد داخل تصویر”. اما در میان افراد مضطرب، تنها یک چهارمشان از دید فرد داخل تصویر جواب دادند.
پژوهشگران نتیجه گرفتند:
شرکت کنندههای مضطرب، خود محوری بیشتری در استدلالات ذهنی شان نشان دادند: آنها بیشتر مایل بودند با استفاده از چشم انداز فضایی مختص خودشان، چیزی را تعریف و ترسیم کنند، هنگام تشخیص چشم انداز فضایی دیگران، به سختی میتوانستند جلوی دخالت خودمحوری شان را بگیرند، و هنگام استنباط از عقاید دیگران، شدیدا به دانستههای پیشین خود متکی بودند.
هم احساسی منحصرو محدود، ظاهرا تاثیری منحصربفرد اضطراب است:
مضمون خودمحوری اضطراب را نمیتوان فقط با ترکیبی از ظرفیت منفی و برانگیختگی زیاد توضیح داد؛ بلکه به نظر میرسد احساس اضطراب کردن صرفا موجب میشود فرد مضطرب به دیدگاه خود محورش بیش از حد اطمینان کرده و به درک و فهمش نسبت به دیدگاه دیگران لطمه بزند.