ممکن است هنوز پدر یا مادری داشته باشید یا خودتان پدر یا مادر باشید. در هر دو صورت می دانید که چه نگرانی ها و دلواپسی هایی برای والدین در مورد سلامت جسمی و روانی فرزندانشان وجود دارد. اما گاهی این نگرانی ها آنقدر زیاد می شوند که فرصت تجربه را از فرزندان گرفته و آنها را وابسته به بار می آورد.
شما چگونه والدینی هستید؟ آیا تخریب کننده هستید؟ آیا اجازه اشتباه به فرزندان خود می دهید؟ در مقاله زیر با 7 نشانه از والدینی که محبت افراطی دارند، آشنا می شویم:
1- شما نیز با جنگ های کودک خود مبارزه می کنید.
تصور کنید فرزند شما با چشمانی اشک بار به منزل برگشته و از بحث و جدل با همشاگردی اش می گوید؛ اگر جواب شما این باشد که: ” زود زنگ بزن خونه شون تا با مادرش صحبت کنم ببینم چرا با تو اینکارو کرده؟”…..باید یک گام به عقب بردارید.
تلاش کنید تا این راه را امتحان کنید:
– یک سیستم پشتیبانی باشید؛ اما اجازه دهید او آن را کامل بیان کند. به او یاد بدهید چگونه احساساتش را آرام سازد. سپس به او کمک کنید تا او و دوستش بتوانند به تنهایی روی مشکلشان کار کنند.
2- شما کارهای مدرسه او را انجام می دهید.
کفش های کودک پیش دبستانی خود را می پوشانید، معادله سخت ریاضی نوجوانتان را حل می کنید….
راه های زیادی وجود دارد تا فرزندتان را از احساس ناامیدی نجات دهید و او را برای انجام کارهایش برانگیزانید. باید بدانید سطوح سالم استرس می تواند مهارت های حل مسئله را افزایش دهد.
تلاش کنید تا این راه را امتحان کنید:
– اجازه دهید کودک شما مسائل را با شیوه خودش و به شکل خاص خودش حل کند. تلاش های آنها را ستایش کنید، به خصوص وقتی با شرایط سختی روبرو میشوند.
3- شما مربی مربی او می شوید.
اگر در زمان بازی بچه هایتان، از گوشه زمین یا پشت نیمکت او را راهنمایی می کنید، یا بعد از هر تمرین با مربی او صحبت می کنید، وقتش رسیده که خود را کنار بکشید. ورزش به کودک شما آموزش می دهد که چگونه بتواند با درگیری ها مقابله کند، برای رسیدن به هدف سخت کار کند، یک رهبر باشد و با شکست مقابله کنید؛ البته همه این ها در مورد تیم ورزشی اوست و نه در مورد شما.
تلاش کنید تا این راه را امتحان کنید:
– اگر او از شما کمک خواست یا می توانید ببینید که او مشکل دارد، به او یاد بدهید چگونه می تواند با مربی خود صحبت کند.
4- فرزند خود را با یک طناب کوتاه نگه دارید.
زمانی که برای جشن تولد دوستش، شما نیز خود را دعوت می کنید، یا نوجوان خود را حتی اگر منزل دوستش همان نزدیکی است، به منزل وی می رسانید، شما متون انگلیسی را به پسر یا دختر دانشجوی خود ارسال می کنید… آشنا به نظر می رسد؟ اگر پاسخ مثبت است، وقت آن رسیده که طناب پر از نعمت خود را کوتاه کنید و بچه های خود را به ساختن اعتماد به نفس تشویق کنید.
تلاش کنید تا این راه را امتحان کنید:
– به آنها شانس این را بدهید تا کمی مستقل شوند. اجازه دهید زمانی که در منزل کار دارید، در حیاط بازی کنند. به نوجوان خود اجازه بدهید تنها به منزل دوستش برود.
5- شما در خانه خود یک خانم هستید.
آیا هنوز هم تخت خواب فرزند کوچکتر خود را مرتب می کنید؟ اتاق نوجوانتان را تمیز می کنید؟ لباس فرزند دانشجوی خود را می شوئید؟ وقت آن است که جایگاه خود را روشن کنید. فرزندتان را در اطراف خانه بچرخانید و مسئولیتی برای یک عمر به وی بدهید.
تلاش کنید تا این راه را امتحان کنید:
– با وظایف کوچک شروع کنید و از آنجا او را بسازید. در باره آنچه از او انتظار دارید شفاف باشید و زمانی که کارش را به خوبی انجام داد او را تحسین کنید.
6- بازی را برای او بیش از حد امن می کنید.
از اونجا بیا پایین! تند تند روی دوچرخه پا نزن میفتی! دست منو بگیر ول نکن!…. آیا اگر می توانستید بچه های خود را به خود می چسبانیدید؟ به نظر می رسد شما می توانید از آنها بسیار محافظت کنید. اما زمانی که شما اجازه ندهید که آنها خطرات فیزیکی و روانی را تحمل کنند، چگونه از پیشرفت آنها صحبت می کنید؟
تلاش کنید تا این راه را امتحان کنید:
– به یاد داشته باشید هدف این است که او را در صورت لزوم امن نگه دارید، نه تا حد امکان امن. اجازه دهید از درخت بالا برود، سقوط کند، زانوهایش زخم شود. این کارها برای رشد او به عنوان یک فرد خوب است.
7- شما اجازه نمی دهید شکست بخورد.
به آخرین باری که اشتباه کردید فکر کنید. احتمالا از آن یاد گرفتید. بچه های شما نیز نیاز دارند تا همین کار را انجام دهند: «درس گرفتن از شکست». آزمون و خطا به آنها یاد می دهد چگونه راه خود را در جهان بسازند. اگر شما وظیفه ای را که به او محول کرده اید، تا حد امکان ساده کنید تا اشتباهی نکند و کارش را درست انجام دهد، هیچگاه نخواهد آموخت که چگونه در آینده با مشکلات مواجه شود.
تلاش کنید تا این راه را امتحان کنید:
– اجازه دهید هر چند وقت یکبار اشتباه کند. وقتی شکست می خورد، او را حمایت کنید تا تلاش دوباره انجام دهد.