آیا تا به حال شما هم با کودکانی که تمایل به برقراری رابطه با دیگران ندارند، رو به رو شده اید؟ اگر فرزند شما دارای این خصوصیت است و یا شما احساس می کنید فرزند کم رویی دارید، بهتر است بدانید کودک شما ممکن است در دوران بزرگسالی به دلیل کم رویی موقعیت های اجتماعی خود را از دست دهد. کودکان کمرو در آینده افرادی می شوند که دندان طمع برای کارکردن و اجتماعی بودن را کنده اند و هماره مورد نگرانی والدین خود قرار میگیرند.
بیکاری، افسوس، اضطراب دائم از نشانههای اینگونه افراد در زندگی شخصی شان است. کودک مبتلا به اضطراب اجتماعی از اینکه چگونه در نظر دیگران به نظر میرسد احساس نگرانی میکند. این کودکان معمولاً در جمع متوجه به ظاهر و رفتار خود هستند و معیارهای بالایی برای رفتار و عملکرد خود در نظر دارند.
کودک مبتلا تلاش میکند تا تأثیر مثبتی بر دیگران بگذارد و جلوه عادی از خود ارائه دهد؛ اما در عین حال معتقد است که قادر به این کار نیست. این افراد پیش از روبه رو شدن با موقعیت اجتماعی اضطراب زا بارها و بارها شرایط را بصورت ذهنی تصور میکنند و مسائل و موقعیت های اضطراب زای بالقوه و طریقه برخورد با آن را مرور میکنند. وقتی در روایات اسلامی مرور می کنیم شاهد آن هستیم که به والدین توصیه شده تا از ایجاد اینگونه شرایط بشدت دوری گزینند و آنچه که به آن توجه گردیده است ورود انسان به ایجاد ارتباطات بادیگران واجتماع توصیه شده است. امام علی (ع) در خطبه 127 نهج البلاغه می فرمایند: همواره با بزرگ ترین جمعیت ها باشید که دست خدا با جماعت است. از پراکندگی بپرهیزید که انسان تنها بهره شیطان است. آن گونه که گوسفند تنها طعمه گرگ خواهد بود.
این گونه افراد اتفاقاتی که ممکن است برایشان خجالت آور باشد را بررسی میکنند و حتی رشته تفکراتشان پس از رویارویی با آن موقعیت پایان نمییابد بلکه تا روزها بعد رفتار خود را بررسی میکنند و معمولاً خود را به خاطر اشتباهات و نمایش ضعیف سرزنش میکنند. مبتلایان به اضطراب اجتماعی بدبین تر از دیگران هستند و صحبت های عادی یا مبهم را با نگاه منفی تفسیر میکنند. بسیاری از تحقیقات نیز نشان دادهاست که این افراد خاطرات منفی را بهتر از دیگران به یاد میآورند.
برخی دیگر از خصوصیات این افراد شامل عادت به خواندن طرز فکر دیگران، تمرکز روی اتفاقات منفی، کوچک شمردن نکات قوت خود، تعمیم دادن بیش از حد مشکلات و پرهیز از برقراری روابط صمیمی است.
اینگونه کودکان بزرگسالان ناموفق در زندگی خود هستند. افرادی که دندان طمع برای کارکردن و اجتماعی بودن را کنده اند و مورد نگرانی والدین خودقرار گرفته اند. اما می بایست والدین بدانندکه این نگرانی ثمره بی توجهی خود آنان در زمان کودکی است. نگرانی هایی که گاها یک زندگی را به تاراج می کشاند. این کودکان در بزرگسالی ازدواج می کنند اما باعث نگرانی همسران آینده خود هستند. آنان کودکان دیگری را چون خود تربیت نموده و تحویل جامعه می دهد.
کودکانی که علاقمند فعالیت در خانه و مدرسه هستند اما مورد قضاوت ضعیف والدین قرار گرفتن، وبا عدم تأیید یا انتقاد توسط دیگران، همچنین کودکانی که بصورت افراطی در هنگام فعالیت از طریق والدین زیر نظر قرار میگیرند. این کودکان همان بزرگسالان افسرده، بیکار و منزوی هستند. خوب است والدین در برخی از مشکلات و معظلاتی که کودکان در آینده با آن مواجه هستند خود را مقصر بدانند و شیوه های تربیتی غلط مبتنی بر سلایق شخصی و یا پیدا کردن شخصیت خود در کودکانشان را عامل اصلی اینگونه مشکلات بدانند.
این موضوع بسیار دقیق علمی را پیامبر (ص) چه زیبا میفرمایند: «کُلُّ مُولودِ یولَدُ عَلی الفِطرۀِ حتّی یکونَ اَبَواهُ یُهَوِّدانِهِ و یُنَصِّرانِهِ « هر کودکی با فطرت توحید متولد میشود، لیکن این والدین او هستند که کودک را یهودی یا مسیحی تربیت میکنند». (الحدیث، ج 2، ص 377)
زن یا دختری که قادر به برقراری ارتباط با دیگران نیست احساس می کند که از دوستان و نزدیکان خود جداست. چنین فردی نمی تواند احساسات خوشایند یا ناخوشایند، امیدها و آرزوهایش را با نزدیکانش در میان بگذارد و پاسخهایشان را دریافت کند. احساس تنهایی، همانند کم رویی یک معلولیت اجتماعی به شمار می رود. هر کسی در یک شرایط یا موقعیت ویژه ممکن است احساس کند که تنهاست. فردی که مدام این احساس را داشته باشد به تدریج از ارتباطات بین فردی او کاسته شده و ویژگیهای افراد کم رو را می یابد.
والدین نگران آینده کودک خود هستند. کودکی که امروز نمی تواند با دیگران ارتباط مناسبی داشته باشد و خواسته های خود را بگوید و در مواجهه با مشکلات و سختیها از خود دفاع کندچگونه می تواند در آینده شغلی پیدا کرده و یا در محل کار خود موفق باشد؟ متأسفانه اکثر والدین به دلیل داشتن اشتغالات مختلف در زندگی به این مسأله توجه نمی کنند و خود زاییده این مشکل برای نسل های آینده نیز خواهند شد.
آنچه در علوم امروزه تعریف می شود: کمرویی، صفت فردی است که به خاطر ترسویی، احتیاط کاری و عدم اطمینانش، نزدیک شدن به آن مشکل است. فرد کمرو هشیارانه از مواجهه با افراد یا چیزهای مشخص یا انجام کاری همراه آنان بیزار است. در گفتار یا کردار خود ملاحظه کار است، از ابراز وجود بیزار است و به طور محسوسی ترسوست. ممکن است فرد کمرو کنارهگیر یابی اعتماد و یا از خمیر مایهی دیگری باشد: شخصیتی پرسش انگیز، بیاعتماد و مشکوک. وقتی در فرهنگ لغت کمرویی را معنا می کنیم ، کمرویی را به عنوان ناراحت بودن در حضوردیگران تعریف میکند.
اما به نظر نمیرسد که این تعریف مطلب زیادی به آنچه عموما درباره کمرویی میدانیم بیفزاید هیچ تعریف واحدی کفایت نمیکند. زیرا کمرویی برای افراد مختلف دارای معانی متفاوت است. کمرویی شرایط پیچیدهای است که آثار مختلفی بر جای میگذارد، از ناراحتی مختصر تا ترس بی مورد از مردم و روان رنجوری حاد.
کمرویی با حیا تفاوت دارد
كمرويي و خجالت كشيدن يك توجه غير عادي و مضطربانه به خويشتن در يك موقعيت اجتماعي است كه در نتيجه فرد دچار نوعي تنش رواني-عضلاني شده، شرايط عاطفي و شناختياش متأثر ميگردد و زمينه براي بروز رفتارهاي خام و ناسنجيده و واكنشهاي نامناسب فراهم ميشود. بنابراين كمرويي موجب مي شود:
1- روبرو شدن با افراد جديد را براي فرد نگران كننده و دشوار ميكند.
2- كمرويي وارد شدن به امكان جديد و كسب و كار و تجارت را براي فرد سخت مينمايد.
3-كمرويي مخفي شدن از انظار و احساس عجز در عين توانمندي را سبب ميشود.
برخي كمرويي در افراد بخصوص در نزد دختران را مترادف با حيا و عفت ميدانند و آن را تعريف و تمجيد ميكنند در حالي كه حيا يكي از برجسته ترين صفات انسانهاي متعالي است شاخص ايمان و بيانگر رشد مطلوبيت شخص است. حيا حالت خاصي است كه موجب متانت و وقار در رفتار و حركات و سكنات انسان مي شود در نتيجه هرچه اين حالت در انسان قوي تر باشد شخصيت آدمي وزين تر و رفتارش سنجيده تر خواهد بود و از آنچه با آراستگي شخصيت منافات دارد بيشتر اجتناب مي كند حيا در روايات جايگاه ويژهاي دارد به گونهاي كه آن را محصول ايمان و حتي عين ايمان شمرده اند. امام صادق -عليه السلام- مي فرمايد: «حيا از ايمان است و ايمان در بهشت.» حيا و ايمان در يك رشته و همدوش يكديگرند چون يكي از آن دو رفت ديگري هم مي رود. بنابراين حيا ثمره ايمان است. هرچه ايمان انسان بيشتر باشد حيا در رفتارش بيشتر مشاهده مي شود و از ارتكاب كارهاي زشت بيشتر احساس شرمندگي مي كند. در مقابل هرچه ايمان انسان ضعيف تر باشد گستاخياش براي انجام گناه بيشتر خواهد شد. حضرت صادق -عليه السلام- فرمود: «كسي كه حيا ندارد دين ندارد.» در اين روايت امام -عليه السلام- حيا را معادل دين قرار داده است و اين مطلب اهميت حيا و جايگاه رفيع آن را در معارف ديني نشان مي دهد انسان مؤمن با حيا است ولي حيا مانع سوال كردنش نمي شود. بدين سبب هرچه نمي داند با كمال متانت و جرأت مي پرسد و جهل خود را به علم تبديل مي كند. كم رويي سبب مي شود افراد نتوانند از توانائي هايشان بخوبي استفاده كنند جرأت سوال كردن نداشته باشند و در ناداني باقي بمانند.اي نوع حيا امري ناپسند است و همان چيزي است كه روان شناسان آن را اختلال ارتباطي تلقي مي كنند. افراد خجل و كم رو در واقع بيماراني هستند كه به درمان نياز دارند.
علل کمروشدن کودک
شاید بارها ازخود سئوال کرده باشیم که کودک من کم رو است یا نه ؟ بدانیم خانواده یکی ازمنابع اساسی در ایجاد کم رویی می باشد. نحوه ارتباطات خانواده و تجارب اولیه پسران و دختران خصوصاً در سالهای پیش از دبستان و اوایل دبستان نقش اساسی در شکل گیری شخصیت آنان خواهد داشت و الگوی رفتاری بزرگسالان، برنامه های تلویزیونی، نحوه و میزان ارتباطات عاطفی- کلامی و اجتماعی بزرگسالان با دختران و پسران، بیشترین تأثیر را در رشد اجتماعی کودکان دارد.
انتظارات نامعقول والدین
برخی کودکان از ناحیه والدین خود وادار به انجام رفتارهایی درموقعیت های مختلف اجتماعی می شوند. این کودکان اعتماد به نفس خود را از دست داده و نهایتا منجر به داشتن یک تکیه گاهی در مسائل گوناگون می شود. موقعیت هایی همچون در حضور جمع مهمانان و مهمانیها، در کوچه و خیابان، هنگام غذا خوردن و لباس پوشیدن، صحبت کردن و … سخت گیری بیش از حد و توقعات فراوان و غیر ضروری، تنبیه، تحقیر و یا برعکس حمایتهای افراطی و گزاف، از اصلی ترین زمینه های رشد معیوب اجتماعی دختران و بروز کم رویی است.
تعارض و دوگانگی در رفتار والدین و بزرگسالان
تعارض در رفتاروالدین موجب کشاکشهای درونی و در نتیجه، اختلال در رشد طبیعی شده، اضطراب شدید و کم رویی دختران را به همراه خواهد داشت. کم رویی در میان تک فرزندان و فرزندان اول خانواده بیش از سایر کودکان دیده می شود. این مسأله زمانی به شکل جدی مطرح می شود که والدین قادر نباشند زمینه تربیت و رشد اجتماعی مطلوب و هماهنگ کودک را مطابق با نیازهای عاطفی و اجتماعی او فراهم آورند. فرزند اول یا تک فرزند معمولاً خود را با بزرگترها همانند سازی می کند و تمایل بیشتری به برقراری ارتباط با بزرگسالان دارد تا نسبت به همسالان.
معلمانی که کودکان کم رو را الگوی دیگران معرفی می کنند.
مدرسه که محیطی برای پروراندن مهارت های اجتماعی و مشوقی برای اجتماعی شدن دختران و گسترش ارتباطات بین فردی آنان است، گاهی از مواقع به جای تشویق به برقراری ارتباط، دخترانی را الگو و سرمشق دیگران قرار می دهند که دارای یک معلولیت اجتماعی یعنی کمرویی هستند.
برخی از معلمان معمولاً بالاترین نمره انضباط را به دانش آموزان کم رو می دهند و از آنان به عنوان شاگردانی مؤدب، ساکت و حرف گوش کن یاد می کنند! و… زمانی که معلمان ، به طور مکرر دانش آموزی را به عنوان فردی ساکت، مؤدب و … خطاب می کنند.
اعمال فشارهای روانی و اخلاقی، انضباط خشک، تحقیر و تهدید، تنبیه و محدودیت های شدید و غیرمنطقی، هدایت دانش آموزان به سوی تسلیم پذیری محض و رفتارهای دیکتاتورمنشانه، زمینه های اضطراب و کم رویی را در کودکان و دختران تشکیل خواهند داد.
علایم کمرویی
تشدید ضربان قلب، برافروخته شدن چهره، به هم خوردن آهنگ تنفس، تغییر در تن صدا و … از علایم فیزیولوژیکی در افراد کم رو می باشد.
دوری جستن از جمع، خجالت کشیدن و به لکنت افتادن، بریده و کم حرف زدن، مضطرب بودن و دستپاچه شدن، ناخن جویدن و با انگشتان خود بازی کردن، با لباس خود ور رفتن، سر را پایین انداختن و زیر چشمی نگاه کردن، غرق در افکار خود شدن و بیشتر به خود توجه کردن از ویژگیهای دختران و پسران کم رو می باشد.
کم روها بیشتر تمایل دارند با کوچکتر از خود بازی کنند و سرگرم باشند. آنها سرگرم شدن و بازی کردن با اشیاء و لوازم مختلف را به جای انسانها ترجیح می دهند.
با صدای آهسته و غیرطبیعی سخن گفتن، گرفته و نگران بودن، بیزاری شدید از نگاههای منتقدانه دیگران، ضعف اعتماد بنفس، بی جرأت و شهامت بودن در عین توانمندی و قدرتمند بودن، دوری از دعوت کردن و دعوت شدن توسط دیگران و در نهایت تمایل به تنهایی از دیگر خصوصیات زنان و مردان کم روست.
راه های مقابله با کمرویی
کمرویی به صورت رفتار در افراد نوجوان و جوان جلوه گر می شود. برای مقابله با این نوع رفتار باید برنامه ای جامع و مشخص، همراه با جدیت و پشتکار و همراه با خودباوری برای مبتلایان در نظر گرفته شود.
بنابراین باید شناخت خود از تواناییها، استعدادها و ویژگیهای شخصیتی کودک را اصلاح کنید و والدین کودک را با این واقعیت تطبیق دهند. به عنوان مثال والدین سعی کنند کودک را در موقعیتی در جمع دوستان و آشنایان حاضر کرده و با آنها ارتباط برقرار کنید و خاطرات و تجربههای جالب خود را برای دوستان صمیمی تعریف کنید. والدین مهمترین وظیفه ای که دارند تربیت کودک است و تربیت به معنای پرورش استعدادهای آنان است. به نظر می رسد وقتی والدین در برخورد با بیشتر موقعیت ها کودک را از مواجهه با آن نهی می کنند باید انتظار داشته باشند کودکان امروز نتوانند خود را با موقعیت های آینده خود وفق داده و باعث ایجاد مشکلی بس بزرگ تر بنام بیکاری درآنان شوند.
16 توصیه مشاوره ای برای از بین بردن کمرویی کودکان
در دادن سلام پيش قدم باشید.
بعد از سلام با جملات مرسوم، احوالپرسى كنید و اجازه بدهید افراد دیگر اول از کودک شما جدا بشوند نه کودک از آنها.
به والدین این کودکان می گوییم که کودکان از رفتار شما الگو می گیرند، پس طوری رفتار کنید که کمرویی در کودکان تقویت نشود. در ضمن یادتان باشد که به این کودکان برچسب نزنیم.
لازم است والدین با تشکیل جلسات هفتگی یا روزانه در خانه فرصت اظهارنظر در مورد مسایل مختلف را برای کودک فراهم کنند.
بهتر است رفت و آمد های خانوادگی و دوستانه را بیشتر کنید.
با ثبت نام فرزندتان در باشگاه های ورزشی یا کلاس های هنری، روحیه فعالیت های گروهی را در او تقویت کنید.
تا می توانید اعتماد به نفس فرزندتان را تقویت کنید،تمام رفتارهای مثبت وی را تشویق کنید و از تشویق کردن رفتارهای منفی خودداری کنید و او را در صورت لزوم متوجه اشتباهاتش بکنید.
کمرویی کودک را ملاکی برای ابراز محبت به او قرار ندهید.
حوصله به خرج دهید و اجازه دهید کودک صحبت های خود را به پایان برساند.
مسوولیت هایی را به کودک دهید تا او را با جامعه پیرامونش مرتبط کند، مثل خرید مایحتاج خانه یا خرید های دیگر.
سعی کنید کودک را با بچه های دیگر مقایسه نکنید. بلکه او را فقط با خودش مقایسه کنید.
اگر مدرسه می رود با معلم وی صحبت کنید و خواهش کنید با پرسش سوال های ساده در کلاس شرایط تشویق اش را فراهم کند.
از معلم او بخواهید مسوولیت های در حد توان کودک به وی محول کند و او را در فعالیت های گروهی درسی سهیم کند.
از معلم ورزش کودک بخواهید که حتما اورا برای شرکت در بازی های گروهی تشویق کند.
در میهمانی های خانوادگی کودک را تشویق کنید تا اشعاری را که حفظ کرده یا درس هایی که فراگرفته برای میهمانان بخواند.
در نهایت اگر مساله حل نشد، به متخصص روان شناس بالینی کودک مراجعه کنید.
سخن پایانی
والدین محترم بدانند که دستورالعملهایی که ذکر شد، بسیار ساده و عملی است. با این حال اگر باز هم احساس نمودید که فرزند کمرویی دارید، هرگز مایوس نشوید و خود را نبازید، بهترین کار این است که کار را به کاردان بسپارید و از کارشناسان متخصص کمک بخواهید. در ضمن سعی کنید که رفتارتان کاملا طبیعی باشد. در این صورت کودکان هم آرامش خاطر پیدا میکنند و روند درمان به سرعت پیش خواهد رفت.
حجت الاسلام ولی الله معدنی پور، پژوهشگر عرصه تربیت کودک
منبع: سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا