اگر می خواهید در زندگیتان متفاوت ظاهر شوید و تغییرات اساسی در آن بدهید پیشنهاد می کنیم به صحبت های یک مشاور در ادامه این بخش دقت کنید. در هر حرفه و شغلی که باشید رضایت شغلی حرف اول را برایتان میزند و از اهمیت زیادی برخوردار است. پس سعی کنید ابتدا به رضایت واقعی از زندگی خود دست یابید سپس کارفرمای و اطرافیان خود را راضی کنید.
داستانی نقل میشود که ٥٠-٦٠ سال پیش، فردی در ناسا کار نظافت و خدمات انجام میداد. یکبار موقعیتی پیش میآید که «جان افکندی»، رئیسجمهور وقت آمریکا، از آن فرد میپرسد شغلت چیست؟ و او با کمی تأمل، پاسخ عجیبی میدهد. میگوید دارم کمک میکنم که پای بشر به کره ماه برسد! شاید در وهله اول با خود بگوییم عجب آدم متوهمی! اما این حکایت کوتاه، بهزیبایی بیان میکند که تا چه میزان یک کار ساده و معمولی، میتواند غیرمعمولی، پرمعنا و پرمفهوم شود! تا چه حد میتواند ارزشمند شود! در یک دهه اخیر تحقیقات قابلتوجهی (هاروارد بیزینس، آگوست ٢٠١٧) انجام شده که حاکی از آن است آنچه موجب رضایت بالای شغلی است، میزان پول و درآمد نیست.
درواقع رابطه بسیار کم و محدودی میان بالابودن میزان دریافت حقوق با بالابودن میزان رضایت شغلی وجود دارد. بخش قابلتوجهی از رضایت شغلی ما، در گرو میزان عمق و معناداربودن کاری است که انجام میدهیم. حتی نتایجی به دست آمده که نشان میدهد افرادی که به باور خود، کار معنادار و عمیقی انجام میدهند از جهت سلامتی، سطح انرژی، انگیزه و کار تیمی در وضعیت بسیار بهتری بهسر میبرند. حتی در موقعیتهای سخت و زمانهایی که در کارهایشان شکست میخورند، با سرعت بیشتر و به گونهای بهتر به تلاش قبلی خود بازمیگردند.
ما هر کداممان مشغول کاری هستیم که ممکن است دستمزد کمتر یا بیشتری داشته باشد. پرستیژ اجتماعی پایینتر یا بالاتری داشته باشد. حال چطور میتوانيم میزان رضایت شغلیمان را در هر صورت، با معنادادن به کارمان بالا ببریم؟ در هر حرفه و شغلی که هستیم، یک آزمون ساده انجام دهیم. از خود بپرسیم تا کجا میتوانم معنای کار و شغلم را عمیقتر کنم؟ تنها یک نظافتچی یا خدماتی معمولی هستم یا دارم به بشریت برای رسیدن به کره ماه کمک میکنم؟!
تنها یک کارمند معمولی هستم که دچار روزمرگی شدهام یا دارم تلاش میکنم تا مثلا میانگین رفاه، ثروت و آرامش آدمهای کشورم بیشتر شود؟ دارم تلاش میکنم تا حملونقل کشورم بهبود یابد. دارم تلاش میکنم کیفیت محصولات غذایی، بهداشتی، لوازم خانگی، کیفیت تفکر و فرهنگ افراد جامعهام بهبود یابد. دارم تلاش میکنم تا جامعهام، کشورم و کره زمین، جای بهتری برای زندگی انسانها باشد. اما شاید عمیقترکردن معنای شغل، کار یا حرفه ما، ریشه در عمیقترشدن معنای زندگیمان داشته باشد.
معنای زندگی ما چیست؟ آقای «مصطفی ملکیان»، اندیشمند بزرگ معاصر، در ارتباط با معنای زندگی، مطالبي بسیار خواندنی و شنیدنی دارند. برای مثال در یکی از سخنرانیهایشان، معنای زندگی را به ارزش زندگی تعبیر میکنند. میگویند از خود بپرسیم که این زندگی، به زندگیکردن میارزد؟ ارزش زیستن دارد؟ فایدهاش بیشتر از هزینهاش است یا برعکس؟!
زندگی که ارزش زیستن دارد، باید فایدهاش بیشتر از هزینههایش باشد و اگر اینگونه است، زندگی ما ارزشمند و در نتیجه معنادار است. حال، شغل ما بخش قابل توجه زندگی ما را تشکیل میدهد. اگر میخواهیم زندگیای داشته باشیم که ارزش زیستن داشته و معنادار باشد، طبیعتا باید شغل معنادار یا ارزشمندی داشته باشیم.
اما این ارزش برای همه انسانها یکسان نیست و هرکسی ممکن است ارزش متفاوتی برای زندگی خود بیابد. دلیل خوبی برای زیستن بیابد. یافتن دلیل خوب زندگی، ارزش و معنای زندگی و در نتیجه آن شغل، نیاز به تفکر عمیقی دارد که از این مجال خارج است.
پس با گریزی به معنای زندگی در نظر مولانا، سخن کوتاه میکنم. آقای «ملکیان» معتقدند جناب مولوی، معنای زندگی را در نینامهاش توضیح داده است و هر آنچه در ادامه مثنوی و دیوان شمس میآید، تفسیر و توضیح بیشترِ همان نینامه مولانا است؛ نیای که هوای بازگشت به نیستان دارد!
بشنو این نی، چون شکایت میکند/ از جداییها حکایت میکند
کز نیستان تا مرا ببریدهاند/ در نفیرم مرد و زن نالیدهاند
سینه خواهم شرحهشرحه از فراق/ تا بگویم شرح درد اشتیاق
هرکسی کو دور ماند از اصل خویش / باز جوید روزگار وصل خویش
روزنامه شرق