استرس مرتبط با کار چیست؟ ابتدا باید بدانیم یک محیط کاری سالم چگونه است و یک کار سالم چگونه کاری است. کار سالم، کاری است که میزان فشارهایی که در رابطه با توانایی ها و منابع آن، در مورد کارمندان وجود دارد، مناسب باشد، میزان کنترلی که کارمندان روی کار خود دارند مناسب و کارمندان، حمایتی را که ازهمکاران و سرپرستان خود لازم دارند، به اندازه کافی دریافت کنند.
سلامت، صرفا فقدان بیماری یا ضعف نیست؛ بلکه داشتن وضعیتی مناسب و مثبت، درهر سه زمینه، از لحاظ سلامت جسمی، روحی و اجتماعی به طور کامل می باشد. یک محیط کاری، زمانی سالم است که در آن نه تنها شرایط مضری موجود نباشد، بلکه فراوانی در زمینه بهداشت و درمان نیز وجود داشته باشد.
شاید شنیده باشید که به زندگی خود نگاه کن ببین عاشق چه چیزی هستی و بعد راهی برای پول در آوردن از آن پیدا کن. در گفتگو با امیر همت یار به واکاوی اثرات استرس کاری بر سبک زندگی و میزان رضایت درونی می پردازیم.
استرس مرتبط با کار چیست؟
استرس مربوط به کار، در واقع عکس العمل افراد در زمانی است که فشارها و خواسته های کاری، با دانش و توانایی هایشان سازگار نبوده و در نتیجه توانایی آنها را در مقابله با این فشارها به چالش می کشد. استرس، اغلب در طیف وسیعی از شرایط کاری رخ می دهد؛ اما زمانی که کارکنان، از سوی ناظران و همکاران خود، حمایت کمی دریافت کرده و کنترل اندکی بر فرآیندهای کاری خود دارند، این استرس بدتر می شود.
اغلب اوقات یک سردرگمی، بین فشارها و استرس وجود دارد و گاهی اوقات به معنی رفتار بد مدیریتی نیز می باشد. فشار در محل کار، به دلیل نیازهای محیط کاری معاصر، اجتناب ناپذیر است. از طرفی اگر این فشار، انگیزه لازم برای ادامه کار و توانایی پایان دادن به کار را با توجه به منابع موجود، به کارمندان ببخشد، به عنوان “فشار قابل درک” پذیرفته می شود.
با این حال، این فشار قابل درک نیز، چنانچه بیش از حد یا غیر قابل کنترل گردد، منجر به استرس خواهد شد. این استرس می تواند به سلامتی کارکنان و عملکرد مناسب در مورد کسب و کار آنها، آسیب وارد کند.
استرس مربوط به کار، ممکن است به دلیل سازماندهی نامناسب کار (راهکارهایی که ما برای کار خود و سیستم های کاری و نحوه مدیریت آنها انجام می دهیم)، طراحی ضعیف کار (برای مثال عدم کنترل فرآیند کاری)، مدیریت ضعیف، شرایط کاری نامطلوب و عدم حمایت از طرف همکاران و سرپرستان نیز، رخ دهد.
تحقیقات نشان داده است که پراسترس ترین نوع کار، آن دسته از کارهاست که ارزش خواسته ها و فشارهای شدید، با دانش و توانایی های کارگران یا کارمندان، سازگار نباشد. همین طور در آن کار، فرصت کمی برای انتخاب و یا کنترل وجود داشته و حمایت اندکی نیز از طرف دیگران دریافت شود.
زمانی که خواسته ها و فشارهای کاری بستگی به دانش و توانایی های کارمندان داشته، کنترل روی کار و نحوه انجام آن به طور مناسب بوده، حمایت و پشتیبانی از طرف سرپرستان و همکاران دریافت شده و مشارکت در تصمیمات مربوط به مشاغلشان فراهم شود، آنها کمتر دچار استرس مرتبط با کار خواهند شد.
خطرات ناشی از استرس مرتبط با کار چیست؟
این خطرات را می توان به دو قسمت محتوای کار و زمینه کاری تقسیم کرد:
محتوای کار شامل:
– محتوای شغلی (یکنواختی، زیر تحریک و فشار بودن، وظایف بی معنی، عدم تنوع و غیره)
– بار و سرعت کاری (کار بیش از حد یا کمتر از اندازه، تحت فشار زمان بودن و غیره)
– ساعات کاری (سیستم های غیر قابل انعطاف یا قوی، طولانی، غیر اجتماعی، غیر قابل پیش بینی و سیستم های بد طراحی شده)
– مشارکت و کنترل (کمبود مشارکت در تصمیم گیری، عدم کنترل پروسه های کار، سرعت، ساعات کاری، روش ها و محیط کاری) می باشد.
زمینه کاری شامل:
– توسعه شغلی
پایه و پرداخت (ناامنی شغلی، عدم ارتقاء فرصت ها، ارتقاء کم یا زیاد، انجام کاری با ارزش اندک اجتماعی، طرح های پرداخت هزینه قطعی، سیستم های نامشخص یا غیر منصفانه برای ارزیابی عملکرد شخصی، داشتن مهارت زیاد یا کم برای انجام یک کار)
– نقش سازمانی ( نقش نامشخص یا متضاد)
– روابط بین فردی (نظارت نامناسب، یا غیر مستقیم، روابط نامناسب با همکاران، آزار و اذیت و خشونت، کار جداگانه یا انفرادی و غیره)
– فرهنگ سازمانی (ارتباط ضعیف، رهبری ضعیف، فقدان قاعده رفتاری، عدم وضوح در مورد اهداف سازمانی، ساختارها و استراتژی ها)
– تعادل کار و زندگی (در مورد خانه، عدم حمایت از مشکلات داخلی در محل کار و عدم حمایت مشکلات کاری در منزل، عدم وجود قوانین سازمانی و سیاست های حمایت از تعادل بین کار و زندگی)
شناخت و احترام به کار یک نیاز اساسی بشری
یکی از اساسی ترین نیازهای انسانی، مورد قبول واقع شدن و جلب توجه از طرف دیگران است. درنتیجه افراد برای اینکه به تصدیق و تایید دیگران برسند، درد زیادی را تحمل می کنند. تحقیقات اخیر در حوزه روانشناسی سلامت شغلی نشان می دهد که بسیاری از تجربیات استرس زا، به عنوان مثال: با مقصر شناخته شدن، خشمگین شدن، محرومیت های اجتماعی، تعارضات اجتماعی و وظایف نامشروع مرتبط است.
چنین تجربیاتی اگر به شیوه ای غیر اخلاقی نیز تحت درمان قرار گیرد، نوعی ” مجازات به خود” بوده و ممکن است عواقب ناخوشایند زیادی در سلامت و رفاه افراد داشته باشد. برعکس آن نیز قدردانی، یکی از مهمترین عوامل افزایش انگیزه و رضایتمندی و سلامت و رفاه است که می تواند برای پیشگیری از استرس در زمینه سلامت و رفاه در محیط کاری مفید واقع شود.
پنج علامت استرس شغلی
– ضربان قلب شما بالا رفته، کف دستان شما عرق کرده و فشار خونتان بالا می رود.
– احساس خستگی و ناخشنودی داشته و به خانواده و دوستان خود فشار زیادی وارد می کنید.
– با خوابیدن و تمرکز مشکل دارید.
– اغلب اوقات احساس سرما داشته و برای خلاصی از شر آن مشکل دارید.
– با مقداری دارو یا چیز دیگر “خود درمانی” می کنید.
اگر چنانچه کاری شبیه به این کارها دارید، پس شانس خود را برای داشتن حمله قلبی بالا می برید.
شدت و بدی آن چه میزان است؟
گاهی مسئله کوتاه مدت است. تصور کنید که یک حسابدار در اواسط فصل مالی و یا یک صندوقدار در بازار، در حال گذراندن تعطیلات است؛ بدن شما از هورمون های استرس مانند آدرنالین و کورتیزون پرهیز می کند تا بتواند به شما کمک کند تا کار خود را انجام دهید. حتی اگر این حالت کمی ناهموار باشد، می دانید که به زودی زندگی به حالت طبیعی باز می گردد. اما اگر چشم اندازی برای پایان آن وجود نداشته باشد، بدن شما با این مواد شیمیایی روبرو شده و شروع به تبدیل آنها به کلسترول می کند.
این می تواند به بیماری قلبی منجر شود. شما می توانید اقداماتی را برای جلوگیری از آن، در ساعت های استراحت خود انجام دهید.
از این راهکارهای اثبات شده استفاده کنید:
1) وضعیت را بررسی کنید.
ابتدا با بررسی این پرسش ها که از طرف دکتر ویلیامز رئیس دانشکده تغذیه در دانشکده پزشکی دانشگاه دوک آمده، شروع کنید؛ اگر پاسخ شما به یک یا چند پرسش “بلی” باشد، پس فشار کاری در محل کار داشته و زمان آن رسیده که صحبت کرده و یا آرامش خود را حفظ کنید:
1-آیا استرس باعث می شود تا با انجام کار مشکل داشته باشم؟ آیا تمرکز برایم دشوار است؟
2-آیا همکاران من نیز همین احساس را دارند؟
3-آیا استرس باعث مشکلات ارتباطی من در خانه می شود؟ آیا به اعضای خانواده فشار وارد می کنم؟ آیا از دوستانم دوری می کنم و سر کوچکترین چیزی جرو بحث می کنم؟
4-آیا این وضعیت بر سلامت جسمی من اثر گذاشته است؟ آیا اغلب احساس بیماری می کنم، اکثر اوقات احساس خستگی داشته، کم می خوابم و کم غذا میخورم؟ آیا بیشتر از حد نوشیدنی میخورم؟
5-آیا دوستان و خانواده به من می گویند: “تو مثل همیشه نیستی”؟ چه اتفاقی می افتد؟ دکتر ویلیامز میگوید: “در نهایت، تنها فردی که میتواند برای کنترل استرس شغلی به شما کمک کند، تنها خود شما هستید.”
2) صحبت کنید.
گاهی اوقات خشم و اضطراب شما علامتی است از اینکه باید صحبت کنید. از خودتان سوال کنید: آیا تلاش برای تغییر چیزها در محل کار، ارزش دارد؟ اگر پاسخ شما مثبت است، پس متقاعد شوید. به آرامی مشکل را به رئیس خود گفته و یک راه حل پیشنهاد کنید. به عنوان مثال: ممکن است بخواهید زمان بیشتری برای تکمیل کارها به شما بدهد، اولویت کارها را نشان دهد و یا حتی آموزش بیشتری برای حرکت به سمت ارتقای شغلی از او درخواست کنید.
دکتر ویلیامز می گوید: وقتی کارکنان از مهارت های ارتباطی مثل این پیشنهادات استفاده می کنند، کنترل مشکل را به عهده میگیرند و سطوح اضطراب و افسردگی و فشار خون آنها نیز پایین می آید. شما همچنین میتوانید با بخش منابع انسانی صحبت کنید. احتمالا شرکت یا اداره شما برنامه های سلامتی را برای کمک به شما در مقابله با استرس ارائه می کند.
دکتر دیوید بالارد یک روانشناس است که متخصص در ارتقاء سلامت کارکنان می باشد و میگوید: این مهم است که به منابع موجود دسترسی داشته باشید. اما فقط در حدود یک سوم کارکنان از آنها استفاده می کنند.
3) آرامش خود را حفظ کنید.
از طرف دیگر ممکن است تصمیمی بگیرید که انرژی شما را برای آرامش بهتر صرف کند. دکتر بالارد میگوید: کلید اصلی این است که رفتارهایی را پیدا کنید که شما را به سطح قبل از استرس تان برگرداند.
این روش ها را امتحان کنید:
– درساعات استراحت خود را سرگرم کنید: فعالیتی را پیدا کنید که آن را دوست دارید و سپس در آن عضو شوید. شاید کاری داوطلبانه باشد و شاید پیوستن به یک گروه موسیقی یا تئاتر. تنها قانون آن کدام است؟ این است که از خودتان در آن ساعات لذت ببرید و به کار فکر نکنید.
– آرام باشید: راههایی برای بازکردن گره های کارها برای خود پیدا کنید. یک سرگرمی، ورزش، موسیقی، دعا ویا مدیتیشن را امتحان کنید؛ یا هر چیز دیگری که از آن لذت برده و زندگی شما را تقویت می کند.
– حرکت کنید: چند بار در ساعت از سر میز خود بلند شوید و کششی به خود بدهید. یا در زمان استراحت نهار، قدمی بزنید. صرف زمانی هر چند کوتاه در فضاهای سبز مثل پارک، می تواند احساس افسردگی و اضطراب را مختل کند.
– با دیگران ارتباط برقرار کنید: هنگامی که دچار تنش می شوید، تمایل به قطع ارتباط با دیگران دارید. این دقیقا متضاد با نیازهای شما می باشد. جدا کردن خودتان از دیگران میتواند خطر ابتلا به بیماری های قلبی را افزایش دهد. دوستان شما می توانند به شما کمک کنند تا از میان ساعت های سنگین پر تنش، به سلامت عبور کنید؛ پس آنها را در نزدیک خود نگه دارید.