محققان در تحقیقات جدیدی که داشته اند به این موضوع پی برده اند که بعضی از نوزادانی که مبتلا به لرزش های خوش خیم هستند احتمال دارد که این وضعیت به خاطر ویتامین D ایجاد شده باشد. در این مقاله از دکتر سلام اطلاعاتی در خصوص ارتباط ویتامین D و ترمور نوزادان را آماده کرده ایم. پیشنهاد می کنیم که این مقاله را حتما بخوانید. با ما همراه شوید.
بیمار شماره 1، از طریق زایمان خودبهخودی واژینال به دنیا آمد. به دلیل ابتلا به زردی خفیف، به مدت 3 روز تحت نظر قرار گرفت. بیمار با شیر مادر تغذیه میشد. مادر این نوزاد گزارش کرد که ویتامینهای پرهناتال را مصرف کرده و مشکلی در شیردهی نداشته است.
در نخستین ویزیت نوزادی که در روز ششم تولد بود، مادر وی اظهار داشت که نوزادش در اثر سرما، لرزشهای خفیفی پیدا میکند. از آنجا که این خانواده در جای سرد و نموری زندگی میکردند، پزشک اطفال فقط توصیههایی در مورد چگونگی لباس پوشیدن به وی کرده بود.
در ویزیت بعدی که در 12 روزگی نوزاد انجام شد، مادر از بدتر شدن ترمورهای نوزادش اظهار نگرانی میکرد که یک بار هم در طول معاینات فیزیکی در مطب پزشک رخ داد. علایم حیاتی نوزاد برای سنش، طبیعی بودند، هوشیار بود، به تحریکات پاسخ میداد و تب نداشت.
نتایج آزمایشگاهی در محدوده طبیعی بودند، به غیر از سطح آلکالن فسفاتاز که 430 U/liter (محدوده طبیعی: 65-30) گزارش شد. رفلاکسهای نوزاد همگی طبیعی بودند.
در تستهای بعدی، مشخص شد سطح 25 هیدروکسی ویتامین D نوزاد 6 نانوگرم/ میلیلیتر (طبیعی: 100-30) است. برای وی، مکمل ویتامین D با دوز 800 IU، روزانه، آغاز شد. سطح ویتامین D مادر، پس از اندازهگیری 5/22 نانوگرم/ میلیلیتر گزارش شد. وی بعدا اقرار کرد که ویتامینهای پرهناتال را مصرف نکرده است. طی دو هفته پس از آغاز درمان، ترمورهای بیمار بهطور کامل برطرف شد.
بیمار شماره 2 نیز به دنبال زایمان واژینال خودبهخودی متولد شد. مادر وی در دوران بارداری مراقبت مناسبی دریافت کرده و ویتامینهای پرهناتال خود را مصرف نموده و نوزاد خود را با فرمولا تغذیه میکرد.
معاینات پس از زایمان حاکی از لرزشهای گاهگاهی در چانه نوزاد بود. سطح گلوکز خون طبیعی بود، اما سطح ویتامین D این نوزاد 17 نانوگرم/ میلیلیتر گزارش شد. برای این بیمار نیز ویتامین D با دوز 800 واحد بینالمللی، روزانه، آغاز شد، اما متاسفانه برای پیگیریهای بعدی در دسترس قرار نداشت.
نویسندگان در این مقاله متذکر میشوند که: «ترمورهای نوزادی در نوزادانی که از دیگر جهات سالم هستند، اغلب خوشخیم تصور شده و طی چند ماه ابتدایی زندگی، بهطور خودبهخود برطرف میشوند.»
آنها اضافه میکنند که، اگر ترمورها باقی بمانند یا بدتر شوند، تشخیصهایی مانند تشنج، اختلالات نورولوژیک، هیپوگلیسمی، هیپوکلسمی، هیپومگنزیوم، هیپرتیروئیدی، ترک مواد، و سپسیس مطرح میشوند.
در واقع، میتوان اینطور نتیجهگیری کرد که، این فرضیه که ترمورهای نوزادی، در نوزادان سالم و بدون علامت از جهات دیگر، خوشخیم هستند، شاید فرضیه درستی نباشد.
محققان هشدار میدهند که ترمور نوزادی ممکن است علامت بالینی زودهنگامی از کمبود ویتامین D باشد و این کمبود باید زمانی در نظر گرفته شود که ترمورها در نوزادان فول ترم و بدون وجود دیگر اندیکاتورهای پاتولوژی رخ میدهند.
محققان معتقدند نتایج به دست آمده از مطالعه فوق، در بالا بردن آگاهیها در مورد ارتباط احتمالی میان لرزشهای نوزادی و کمبود ویتامین D بسیار موثر است، خصوصا در نوزادانی که منحصرا از شیر مادر تغذیه میشوند، و نوزادانی که در شرایط اقتصادی نامناسب به سر میبرند.
منبع: روزنامه سپید