هنگامی که زن و مرد مشغول کار و تامین هزینه خانه شوند ،فرزندان آن ها در خانه تنها و اصطلاحا کودک کلید دار می شود که این تنهایی و عدم حضور والدین باعث می شود با مشکلاتی در زمینه رشد اجتماعی و تحصیلی رو به رو شوند.
کودکان کلیددار اصطلاحی است که در مورد کودکانی بهکار میرود، که به دلیل عدم حضور والدینشان در منزل، ساعاتی را در خانه تنها بوده و خودشان مسئول رسیدگی به خودشان هستند. واقعیت این است که تغییرات فرهنگی و اجتماعی عصر حاضر باعث شده که بسیاری از والدین همزمان شاغل باشند و بواسطه همین مسئله تعداد زیادی از کودکان مجبورند ساعاتی از روز را به تنهایی و بدون حضور والدین خود در منزل سپری کنند. البته زمانی را که هر کودک ممکن است، تنها در منزل باشد متفاوت است و کسی نمیداند چه تعدادی از کودکان چنین وضعیتی دارند، ولی تخمین زده میشود ۱/۶ میلیون نفر از کودکان یعنی ۷/۶ درصد از کل کودکان ۵ تا ۱۴ ساله پس از مدرسه، چند ساعتی در خانه تنها هستند.
تحقیقات نشان دادهاند که کودکان کلیددار در مقایسه با کودکانی که پس از مدرسه، پدر و مادرشان در انتظار آنها هستند، از لحاظ رشد اجتماعی (شهرت، سازگاری یا شایستگی) تفاوتهایی دارند. برخی بررسیها نیز در مورد این کودکان بیانگر آن است که کودکان کلیددار بیشتر احتمال دارد دچار مشکلات رفتاری و عدم پیشرفت تحصیلی شوند. آگاهی کودک از اینکه میداند تا پیش از بازگشت والدینش به منزل یکی، دو ساعتی زمان دارد و میتواند فورا به خانه برنگردد، ممکن است او را وسوسه کند که پس از تعطیل شدن از مدرسه زمان بیشتری را با دوستانش در خیابانها بگذراند. چنین کودکانی بیشتر احتمال دارد دوستان منحرفی داشته باشند و این میتواند آسیبزا باشد. لذا ضروری است که والدین حتی اگر در محل کار هستند، از راه دور هم نظارت و کنترل دقیق بر بازگشت کودکشان از مدرسه و بلافاصله رفتنش به خانه داشته باشند. تحقیقات جدید نشان داده خیلی اهمیت دارد که پدر و مادرها بدانند که فرزندشان کجا است و دائم با او در ارتباط باشند.
والدین باید مقتدرانه و دوستانه برای فرزند خود قوانین مشخصی در مورد ورود و خروج از منزل تعیین کرده و در اجرای این قوانین جدی باشند. عدم نظارت مناسب پدر و مادر در چنین شرایطی میتواند خطراتی برای کودک در پی داشته باشد. تلفن زدن به کودک و کنترل مرتب او به روش صحیح باعث ایجاد عادت مناسب در کودک میشود. نکته مهم اینکه در مواجهه با نوجوانتان سعی کنید، به طور غیرمستقیم این کار را انجام دهید تا نوجوان احساس نکند که والدینش به او اعتماد ندارند یا او را بیکفایت و ناتوان میپندارند، از اینرو میتوانید با روشهایی از قبیل اینکه، تعمدا در زمانی که مدرسه تعطیل شده و پیشبینی میکنید، فرزندتان اکنون دیگر به منزل رسیده، به او زنگ بزنید و حالش را جویا شوید و بگویید که «من علاوه بر اینکه میخواهم مطمئن شوم که بهسلامت به خانه رسیدهای، دلم برای شنیدن صدایت تنگ شده است.»
علاوه بر مسئله مهمی که در خصوص نظارت بر بازگشت کودک از مدرسه یا احتمالا کلاسهای فوقبرنامهاش، به منزل و بودنش در خانه مطرح شد، نیاز هست که والدین اطمینان حاصل کنند که فرزندشان، بهویژه اگر کمسن و سالتر است، پختگی و توانایی تنها ماندن را در خانه دارد یا نه؟
این توانایی مستلزم برخی آموزشها به کودکان کلیددار است. آموزش مهارتهایی چون، شیوه صحیح نگهداری از خود یا احیانا خواهر و برادرهای کوچکتر، آموزشهایی در مورد نحوه استفاده ی مناسب از وسایل برقی، اجاق گاز و … ، و نیز رسانهها و امکانات اینترنتی موجود در منزل.
آموزش و در اختیار گذاشتن شمارههای ضروری مانند شماره تلفن همراه و محل کار والدین و اعضای خانواده، شماره اورژانس و پلیس.
نحوه ی مناسب صحبت با افراد در تلفن یا پشت آیفون نیز یکی دیگر از موارد مهمی است که والدین باید در موردش با کودک خود صحبت کرده و به او بیاموزند که، اجازه دارد فقط کدام شمارهها را پاسخ دهد و در هنگام صحبت با شخصی که پشت خط یا خصوصا آیفون است، نباید اطلاعاتی در مورد تنها بودنش در منزل بدهد. مثلا کودک میتواند بدون ذکر این مسئله که من در خانه تنها هستم، بگوید پدر یا مادرم الان قادر به صحبت کردن با شما نیستند و خودشان با شما تماس میگیرند، یا با شنیدن صدای زنگ منزل تا حد امکان اصلا جواب ندهد یا در صورت جواب دادن به کسی که پشت درب منزل است (چه افراد آشنا مانند همسایهها یا دوستان و فامیل و چه غریبهها) بدون اشاره به تنها بودنش در خانه، بگوید پدر یا مادرم در حمام هستند و به من میگویند اجازه نداری در را باز کنی، اگر کار مهمی دارید میتوانید بعدا مراجعه کنید.
سمیرا شیرمحمدی
دکتری تخصصی روانشناسی و مدرس دانشگاه
سپیده آن لاین